گزیده خاطرات خواهرانه و مادرانه ای از شهید عبدالهادی قرغی و قطعه شعری از دل برخواسته مادر مکرمه شهید
کد خبر: ۴۴۳۱۷۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۰۳
در سالروز شهادت شهید احمد صالحی نژاد منتشر می شود
نوید شاهد سمنان:احمد صالحینژاد سوم آبان 1337، در روستای کلا از توابع شهرستان دامغان به دنیا آمد. پدرش علی اکبر و مادرش آسیه نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. پاسدار بود. ازدواج کرد و صاحب یک پسر و یک دختر شد. یکم آذر 1362، با سمت تکتیرانداز در پنجوین عراق بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. پیکر او را در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپردند.
کد خبر: ۴۴۳۰۴۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۰۱
وصیت نامه شهید « سید عبدالحسین آجودانی(حسینی)»
شهید آجودانی می نویسد: اگر من بگویم چرا من به جبهه بروم دیگری هم همین را بگوید، می بایست اسلامی را که از خون هزاران شهید به دست آمده مفت ومجانی رها کنیم و دشمن غارتگر تمامی خاک میهن عزیز ما را زیر چکمه های دژخیمانه خود گذارد.
کد خبر: ۴۴۲۹۴۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۲۹
بادیدن امام علی (ع) خوابم تعبیر شد...
کد خبر: ۴۴۲۸۸۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۲۹
گفتم، خدایا امشب بچه ام به خوابم بیاد که دیگه گریه نکنم و آرام بشم
دیدم یه دشتی همه برف باریده وکوه ها پر ازبرف هست . یه دربزرگی بود تا دروباز کردم دیدم بچه ام ازدورداره میاد ومن بغلش کردم ، گفتم بیا مامان برات برنج آوردم . تو که ساکت هم نیاوردی ووسیله نداری .گفت ، همه چی دارم . اون شب من برای مراسمش خیلی غذا پخته بودم . چهار تا قابلمه شام هم برای همسایه هایی که نبودند کنار گذاشته بودم .میگفت ، امشب خیلی غذا خوردم . تو نگران نباش بیا میوه بهشتی بخور . من دارم خدمت میکنم وبعد ازخدمت هم برمیگردم
کد خبر: ۴۴۰۹۱۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۰۱
اربعین حسینی شهدای استان سمنان
مراسم سینه زنی و عزاداری رزمندگان استان سمنان در جبهه ها
کد خبر: ۴۴۰۸۱۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۲۸
گپ خودمانی نوید شاهد سمنان با خانواده معظم شهید حسین شامانی
همین که میگذاشتمش زمین از گریه غش می کرد . هرجا هم دکتر بردیمش نفهمیدن که مشکلش چی هست . یه دعا نویس گفت ، تا هشت ساله نشه خوب نمیشه .
خدا شاهده بچه ی به اون بزرگی رو موقع نماز خواندن به کولم میبستم و پاهاش از کنارم آویزان بود . اگر روی زمین می گذاشتمش غش می کرد . هشت ساله که شد ، کم کم بهتر شد . شیر هم نمی خورد وبا قاشق بهش شیر می دادم .
کد خبر: ۴۳۱۳۷۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۴/۰۴
شهید احمد فیروز بخت
همیشه کتابها را صحیح و سالم بر میگرداند و میگفت: «هر چه بیشتر از این کتابها می خونم بیشتر مشتاق میشم».
کد خبر: ۴۳۱۳۷۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۴/۰۴
شهید احمد فیروز بخت
همیشه کتابها را صحیح و سالم بر میگرداند و میگفت: «هر چه بیشتر از این کتابها می خونم بیشتر مشتاق میشم».
کد خبر: ۴۳۱۲۶۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۴/۰۳
شهید علی سراج
معبود من! از تو مي خواهم كه به من ديده اي بدهي تا بتوانم حقايق وجود خودم و جمال دل آراي تو را مشاهده كنم .
کد خبر: ۴۳۱۰۶۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۴/۰۲
شهید قدرت الله فرزانه پور
میدانستم که هر وقت میرود بیرون یا در مسجد است و یا حسینیه. سیزده چهارده سالش بود. میرفت آجر جا به جا میکرد و کمک میکرد.
کد خبر: ۴۳۱۰۶۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۴/۰۲
گپ خودمانی نوید شاهد سمنان با خانواده معظم شهید حسین خیده
من حسین خودم رو فدای حسین فاطمه کردم . اصلا هم ناراحت نیستم ، خدا با علی اکبر و قاسم همنشین اش کنه . وصیت کرده بود که سنگرش و خالی نگذاریم . خدا نوه هام هم به راه راست هدایت کنه . من اسم حسین رو روی یکی شون گذاشتم . قد وبالاو حرکاتش مثل حسین خودم می مونه .
کد خبر: ۴۳۰۹۱۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۹
گردآورندگان: سرکار خانم ها هاجر رهایی، زری خطیبی فر، ربابه خطیبی فر، زهرا خالصی
در حالی که ؛ به شدت می خندید ، گفت : تو با آب انار وضوگرفتی . از تعجب ، چشمهایم گرد شده بود . گفتم رمضانعلی ! من با آب وضو گرفتم . با آب . در حالی که ؛ بر شدت خنده اش افزوده شده بود ، گفت : حجت ! توا سم این روستا را می دانی چیست ؟ گفتم : خوب آره روستای انار . گفت: مگه تو با آب این روستا وضو نگرفتی ؟ گفتم : بله دو بار گفت : خوب ، حالا دیدی تو با آب انار وضو گرفتی . من تازه متوجه منظورش شده بودم با او شروع به خندیدن کردم
کد خبر: ۴۳۰۹۱۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۹
شهید احمد کارایی
خدايا! ياريم ده تا از آن كساني باشم كه سرخودش را به پيشگاه تو عرضه داشته
کد خبر: ۴۳۰۹۰۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۹
شهید عباسعلي اللهدادي
هنوز دير نشده برگرديد توبه كنيد و گذشته را جبران كنيد كه خداوند براي توبهكنندگان واقعي تواب و غفور و رحيم است.
کد خبر: ۴۳۰۹۰۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۹
شهید عبدالمحّمد فرخی
اگر برایم حجله زدید، این را هم بنویسید از تمامی مردم سمنان تمنا دارم اگر از من خطایی دیدهاند حلالم کنند».
آرام شدم. انگار آتش درونم فروکش کرد. رفتم سراغ شیرآب. وضو گرفتم و با آرامش نماز خواندم. تحمل مصیبت برایم راحت شد.
کد خبر: ۴۳۰۸۹۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۹
شهید ابوالفضل فرخ منش
ز نهضت سوادآموزی کامیاران یک سری کتابهای نهضت را تهیه کردم. ده پانزده روزی با او کار کردم.
خیلی علاقه نشان میداد در مدت کوتاهی خواندن قرآن را یاد گرفت.
کد خبر: ۴۳۰۵۲۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۷
گپ خودمانی نوید شاهد سمنان با خانواده معظم شهید حسین ترنجی
وقتی اومدیم تو این خونه خواب دیدم میگه مامان من درها رو باز کردم . اومدم کمک تون کنم . تو خواب فکر میکنم داره با ما زندگی میکنه . بچه ی خوب ومودب وآقایی بود . خیلی به ما محبت می کرد .
کد خبر: ۴۳۰۳۸۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۲
گردآورندگان: سرکار خانم ها مریم طنانی، فاطمه نوروزیان، فاطمه بختیاری، معصومه نوروزیان
می خواستند برایش دستی بالا بزنن. ولی قدرت الله نمی پذیرفت. او می گفت: این شیطونه. ما را برای خالی کردن جبهه وسوسه می کنه. نباید گولش را بخوریم. هر جا که قسمت باشه، خدا خودش درست می کنه.
کد خبر: ۴۳۰۳۴۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۲
مناجات شهید سید جلال کیاء
بارالها! بر محمد و آلش درود فرست و مرا به زيور صالحين و زينت متقين در گسترانيدن عدل و فرو بردن خشم آراسته فرما! آنچنان كن كه كارهاي نيك اگر چه در سخن و عمل زياد باشد د ر نظرم كم و كارهاي نامطلوبم اگر چه در بيان و عمل اندك باشد افزون جلوه كند و اين را با استقامت در طاعت و التزام جماعت و ترك اهل بدعت و به كار بستن رأي درست به كمال برسان!
کد خبر: ۴۳۰۳۳۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۲