شهدای سمنان - صفحه 4

شهدای سمنان
گپ خودمانی نوید شاهد سمنان با خانواده معظم شهید حسین اشرفی

مهر مادری و عشق به فرزند در خاطرات مادر شهید حسین اشرفی

گفت ، مامان دیگه نمیخوام بهت دورغ بگم . من دارم میرم جبهه . من هم شروع کردم به گریه . گفت ، مامان انقدر بی تابی کردی که از همسایه ها هم خداحافظی نکردم . میگفت ، اگر بلد بودی و میومدی شاهرود . میدیدی که مادر ها چون بچه هاشون از ماشین جا موندند گریه میکنند اونوقت تو برای رفتنم گریه میکنی . بهش گفتم ، برو پسرم خدا به همراهت . کاپشن پدرش و پوشیده بود ولی براش تنگ شده بود . خیلی خوش و قد وبالا شده بود . همسایه نبودند که خداحافظی کنه . من هم گریه نکردم . بغلش کردم و رفت .
شهید یحیی اکبر نژاد

سفارش به حفظ اتحاد و انسجام مردم در وصیت نامه شهید یحیی اکبر نژاد

اتحاد و انسجام خود را حفظ كرده و هرگز اين همبستگي را از بين نبريد، چون اتحاد رمز پيروزي شماست و اگر اين اتحاد شما از بين برود، بين شما تفرقه خواهد افتاد و اين را بدانيد هرجا كه تفرقه‌اي باشد آنجا نه اينكه به پيروزي نهايي نمي‌رسد، بلكه باعث شكست خواهد شد و نابود مي‌شود
شهید احمد (عباس) فخاریان

امر به معروف و نهی از منکر در سیره شهید احمد (عباس) فخاریان

گفت:«وظیفه به من حکم می‌کنه که بهشون تذکر بدم». هرکاری کردم قبول نکرد. رفت و با آنها صحبت کرد. نمی‌دانم ترسیدند یا واقعاً پشیمان شدند. حرف‌های عباس را قبول کردند. چون چند دقیقه بعد بساطشان را جمع کردند.
گردآورنده: محمد علی غریب شائیان

نوازشگران جان (دفتر اول) داستان های ایثار و شهادت

مسعود ، ساجد اسکندری را بالای سر خود دید . با نگاه خسته اش لبخندی زد . ساجد روی هر دو پا نشست . خیلی عجله داشت رزمندگان در حال پیشروی بودند . او باید به دیگر رزمندگان می پیوست . از طرفی هم نیمتوانست مسعود را با چنین حالی رها سازد . بند پوتینش را باز کرد و آن را محکم به رگ بالای محلی که تیر خورده بود بست ، به مسعود گفت : « همین جا بمان ، الان بچه های امداد از راه می رسند .
گپ خودمانی نوید شاهد سمنان با خانواده معظم شهید حسن مرواری

دستهایی که از سرما کبود شد/ سری که با تركش گلوله تانك رفت

جنبشی ها رو خودتون میدونین که یه عده ی خاص بودند که بر علیه انقلاب تظاهرات کرده بودند . این ها شبانه پاسدار بودند و خدا شاهده یادمه که شب های زمستون با چوب دستی تو خیابانها نگهبانی می دادند . حتی وقتی بهش فکر میکنم ، بغض گلوم و میگیره صبح وقتی برمیگشت تمام صورت و دستهاش از کبودی سرما سیاه شده بود . ولی با این وجود هیچ وقت گله و شکایتی نداشت . خیلی پسر خوب و کامل و با ایمانی بود . دبیرشون میگفت ، اگر این ها نبودند تمام دبیرستان و جنبشی ها گرفته بودند .
شهید نوروز علی چاشمی

اهمیت به نماز در وصیت نامه شهید نوروز علی چاشمی

نمازتان را ترك نكنيد و حتماً اول وقت به جا آوريد. قرآن را بسيار بخوانيد و دستورات آن را عملي نمایيد. با شايعه‌پراكني مبارزه كنيد و از شيوع آن جلوگيري نمایيد. مسجد، كه سنگر اسلام است، را پر كنيد و نمازهايتان را به جماعت بخوانيد. امام را دعا كنيد
قسمت نخست خاطرات شهید «سید محمد افتخاری»

طوری باشید که حضرت زینب و حضرت زهرا از شما راضی باشند

پدر شهید «سید محمد افتخاری» نقل می‌کند: «گفت: خواهر‌های من! حجاب، عفت و پاکدامنی خودتون رو حفظ کنین. طوری باشین که حضرت زینب و حضرت زهرا از شما راضی باشن. اون وقت زندگی‌تون درست می‌شه.»
شهید فریدون فتح الهیان

امر به معروف و نهی از منکر در سیره شهید فریدون فتح الهیان

از آنها خواست که حرمت زیارتگاه را نگه دارند و اگر می خواهند تفریح کنند، کوهنوردی و گردش در دامن طبیعت را انتخاب کنند. آن قدر با متانت و خوب حرف زد که بچّه ها همه به حرفش کردند و کسی دست از پا خطا نکرد.
شهید محمد سلطانیان

مناجات شهید محمد سلطانیان؛ خـدايا! يك چشم بر هم زدن مرا به خودم وامگذار

خدايا! چگونه شكرت را به جاآورم در حالي كه در ماديات غرق بودم و مرا از اين دنياي فاني نجات دادي و بسوي خودت هدايت كردي!
شهید حسن اکبریان

راه الله را در پیش گیرید و نه راه شیطان؛ وصیتی از شهید حسن اکبریان

راه راه الله است. نشاید که راه شیطان را پیش بگیرید. انشاءالله به زودي پرچم اسلام در سرتاسر جهان برافراشته خواهد شد.شما ملت شهیدپرور ایران فقط تنها پشت جبهه ها را نگه دارید که دست اجانب از آستین در نیایید و در کشور وحدت ما را به هم نزند و شما ملت عزیز هوشیار باشید.
شهید محّمد رضا غلام (فیض الهی)

کمکش کردم تا آخرین نمازش را با حرکت چشمان و لب هایش بخواند

نیمه های شب گفت:«صدات نمیاد. چرا یا مهدی نمی گی؟ ذکر بگو. کاری که از دست مون بر نمی یاد». تسبیح را از جیبم در آوردم. زخم هایم درد شدیدی گرفت. یک ساعت بعد دوباره صدایم زد:«مصطفی! نماز شب بخونیم، شاید دیگه نتونیم و آخرین نمازمون باشه».
مصاحبه خودمانی نوید شاهد سمنان با خانواده معظم شهید حسن محمدی

اهمیت به مال حلال و حرام؛ خاطراتی شنیدنی از خانواده شهید حسن محمدی

اون موقع هنوز پسرم شهید نشده بود . یه بار حسن آمد گفت ، بابا این گوسفند ها رو بفروش . گفتم ، چرا ؟ گفت: من میخوام برم جبهه . اگر نیومدم این گوسفند ها میرن کنار زراعت مردم و علف مردم رو میخورند . تو فردای قیامت باید جواب بدی . گفتم ، فقط هفت هشت تارو بده به خودم که اگر گوشت نیاز داشتیم ، داشته باشیم . دیدم همه رو فروخته و هیچی نگه نداشته . چند تا پیر به درد نخور رو نگه داشته بود . گفتم ، چرا این کارو کردی ؟ گفت ، بابا جان حرامه اگر من بخوام فقط خوب ها رو جدا کنم . کی میخواد جواب این ها رو بده .
نویسندگان سر کار خانم ها سمیرا ثباتی مقدم، راضیه دخانیان و فاطمه طاهریان

معرفی کتاب «نه داستان»؛ داستان هایی با موضوع ایثار و شهادت

صوت قرآن رضا در فضا می پیچد : « اذا الشمس کورت . و اذا النجوم انکدرت . و اذا الجبال سیرت . و اذا العشار عطلت ... و اذا المووده سئلت . بای ذنب قتلت . » انعکاس صدا همه جا را در خود گرفته . انگار تمام بیابان با او هم نوا شده اند . تمام بیابان و هر چه در آن است : گوشت و استخوان و پلاک !

مناجات نامه کوتاه شهید اسدالله مونسان: سلامت عطا كردي شكر نكردم!

بار الها! به حق شب زنده داران تاريخ و به حق صالحان زمان، كشته شدگان راه حق، مرا از لغزش ها و سركشي ها در برابر دستوراتت محفوظ بدار و به راه راست هدايت فرما و مرا جزء سر بازان اسلام و لشگريانت قرار بده كه لشگريانت هميشه غالبند و شهادت را نصيبم گردان!
شهید محمد رضا اکبری

رهایی از دنیایی فانی تا پیوست به لقاء محبوب در وصیت نامه شهید محمد رضا اکبری

خدایا حیاتمان را سعادت و مرگمان را شهادت قرار ده. میخواهم به لقاء محبوب خویش نائل گردم. این دنیا همانند زندان است. از کثرت گناه و قلت عبادت در رنجم.
شهید علی اکبر عنایت زاده

داوطلب عشق؛ خاطراتی از شهید علی اکبر عنایت زاده

مناسبتی بود. ده پانزده روز متوالی کسی باید حسینیه را تمیز می کرد. علی اکبر داوطلب شد. آخر کار پرسیدم:«چیزی بهت دادن؟». گفت:«خواستم افتخاری کار کنم، برای مزد نبود. پیش خدا که گم نمی شه».
شهید احمد قاسمیان

مستند/ روایتی از شهید احمد قاسمیان

تا پايان دوره راهنمايي درس خواند. كارگر اداره برق بود. به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. بيست و دوم اسفند 1363، با سمت غواص در شرق رود دجله عراق بر اثر تركش خمپاره به سر، شهید شد. پيكر وي در گلزار شهداي زادگاهش به خاك سپرده شد.
شهید غلامعلی میرحاج

مستند روایتی از شهید غلامعلی میرحاج

به عنوان بسيجي در در جبهه حضور يافت. نوزدهم ارديبهشت 1361، در شلمچه بر اثر اصابت گلوله به سر، شهيد شد. مزار وي در امامزاده يحياي زادگاهش واقع است.
مناجات شهیدروح الله مومنیان

جان عاشق

خدايا! مرا توفيق ده كه آنچه در دل و عقيده دارم بي ريا بر روي كاغذ بياورم . خدايا !مدتي است در دلم حال و هوايي ديگر دارم و مي خواهم به جايي رجعت كنم كه جاي حقيقي من است و از دنياي تنگ و كوچك و زودگذر جدا شوم و به جايي بروم كه لايق انسان حقيقي است. ديگر نمي توانم به خودم اجازه دهم در اين دنياي مادي بمانم ، اين دل و روح و جان من پرپرکنان عاشق است .
شهید علی اکبر اکبری

از بصیرت عاشورایی تا شهادت در وصیت نامه شهید علی اکبر اکبری

از شهداي همراه پيامبر تا شهداي دشت خونين و گرم كربلا و از شهداي عاشوراي حسيني تا شهداي به‌ خون خفتة انقلاب كبير اسلامي‌مان. با درود و سلام خدا بر تمامي رزمندگان قهرمان كه سنگرهاي ايثار و مقاومت (با حماسه‌آفريني‌هايي كه حماسة كربلا را در دل‌ها زنده مي‌كند و عاشورا را در خاطره‌ها به ياد مي‌آورد) به نبرد با لشكريان كفر و ياران مستكبران برخاسته‌اند
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه