مصاحبه با جانباز

آخرین اخبار:
مصاحبه با جانباز
روایت جانباز دفاع مقدس احمدرضا اسماعیلی از دو بار مجروحیت و ایستادن تا آخرین روز جنگ

از وضوی نیمه‌تمام تا خط مرصاد

احمدرضا اسماعیلی، جانباز دفاع مقدس، از نوجوانی که با رضایت سخت خانواده راهی جبهه شد تا رزمنده‌ای که در کانال ماهی و عملیات مرصاد بارها تا مرز شهادت پیش رفت، روایتگر مسیری است که با ایمان آغاز شد و با ایستادگی در سخت‌ترین میدان‌های جنگ ادامه یافت.
روایت جانباز دفاع مقدس رضا سیه‌پوش از مسیری که با ایمان آغاز شد و با ایثار ادامه یافت

از راهپیمایی‌های کودکی تا میدان آتش والفجر ۸

رضا سیه‌پوش، جانباز دفاع مقدس و از رزمندگان عملیات والفجر ۸، روایتگر نسلی است که از کلاس پنجم ابتدایی و راهپیمایی‌های انقلاب، مستقیم به جبهه‌های غرب و جنوب کشور رسید؛ نسلی که با سن کم، اما با دل‌های بزرگ، ایستاد، جنگید، مجروح شد و حتی پس از جنگ نیز میدان خدمت را ترک نکرد.
روایت جانباز دفاع مقدس حسین ابراهیمی از جبهه تا سنگر آموزش

خمپاره‌ای بی‌صدا، مسیری که هرگز متوقف نشد

حسین ابراهیمی، جانباز ۴۵ درصد دفاع مقدس و از فرهنگیان شهرستان خمین، روایتگر مسیری است که از کودکی در روستای بهشت آغاز شد، به جبهه‌های چنگوله در حدفاصل مهران و دهلران رسید و پس از مجروحیت و قطع پا، در سنگر آموزش و پشتیبانی جنگ ادامه یافت؛ روایتی صادقانه از ایمان، اطاعت از ولایت و ایستادگی مردی که جنگ برایش پایان نداشت، فقط شکل خدمت تغییر کرد.

فیلم| جانبازی که بعد از کمای بیست‌روزه در عملیات مرصاد حماسه آفرید

احمدرضا اسماعیلی، جانباز ۵۰ درصد دفاع مقدس، در روایت خود از مجروحیت سنگین، کمای طولانی، بازگشت دوباره به جبهه، حضور در گردان روح‌الله و عملیات‌هایی از حلبچه تا والفجر ۱۰ و در نهایت نبرد سرنوشت‌ساز «مرصاد» می‌گوید؛ روایتی از ایستادگی، مسئولیت‌پذیری و رفاقت‌های جبهه را در نوید شاهد مشاهده کنیم.

فیلم| نجات جانباز حسین ابراهیمی با بستن شاهرگ پاره؛ روایتی از مجروحیت تا قطع پا

حسین ابراهیمی، جانباز ۵۰ درصد اهل روستای بهشت از توابع خمین، در روایتی تلخ و شنیدنی از لحظه مجروحیت، نجات معجزه‌آسای خود توسط همرزمش، روزهای طولانی کما، عمل‌های پی‌درپی و تصمیم سختِ قطع پای آسیب‌دیده می‌گوید.

فیلم| چریک‌های نوجوانِ زمستان ۵۹؛ خاطرات سخت آموزش حاج علی محمدی

علی محمدی، مشهور به «حاج علی» و متولد ۱۳۴۴ از روستای امامزاده یوجان خمین، از روزهایی می‌گوید که در نوجوانی، در تب انقلاب و آغاز جنگ، با ضمانت فرماندهان سپاه توانست راهی پادگان الغدیر اصفهان شود؛ جایی که سخت‌ترین دوره‌های آموزشی او را برای حضور در خط مقدم آماده کرد.

فیلم| مردی که عهدش با وطن را نشکست

محمدمهدی برزآبادی فراهانی، جانباز ۵۰ درصد و بسیجی اهل اراک، از نخستین روزهای حضورش در جبهه تا عملیات‌های سنگینی چون «فتح‌المبین»، «بیت‌المقدس»، «رمضان»، «محرم»، «والفجر ۳» و «کربلای ۴» روایت می‌کند؛ روایتی آکنده از رشادت، زخم، شهادت برادر و سال‌هایی که ایمان، تنها سلاح همیشگی‌اش بوده است.

فیلم| هم‌نفسِ آتش و فولاد؛ جانباز محمد مرادی و عهدی که نشکست

محمد مرادی، جانباز ۷۰ درصد دفاع مقدس از روستای لکانِ خمین، در روایتی صمیمی از سال‌های سربازی در جبهه سومار و نفت‌شهر، از لحظه تلخ اصابت گلوله به گردنش تا روزهای سخت درمان و توان‌بخشی می‌گوید؛ روایتی که در هر سطرش وفاداری به وطن موج می‌زند.

فیلم| از روزهای انقلاب تا آزادی نوسود و پاوه در کردستان

محمد تدین، جانباز ۵۰ درصد دفاع مقدس، در روایتی صمیمی از تجربه‌هایش در روزهای پرالتهاب انقلاب، حضور در مناطق عملیاتی کردستان و جنوب، و نقش همرزمانش در عملیات‌های سرنوشت‌ساز می‌گوید؛ روایتی که آمیخته با تلخی شهادت دوستان و شیرینی آزادسازی شهرهای استراتژیک همراه بود.

فیلم| روایت زخم و ایمان؛ از روزهای سخت مهاجرت تا لحظه‌ مجروحیت

فلاح ملک‌حسینی، جانباز ۷۰ درصد دفاع مقدس که در سال ۱۳۴۲ در شهر کربلا به دنیا آمده است، در این مصاحبه از روزهای کودکی، اخراج شصت هزار ایرانی از عراق، مسیر سخت بازگشت به وطن و حضورش در عملیات بیت‌المقدس روایت می‌کند؛ روایتی از تصمیم نوجوانانه برای رفتن به جبهه تا لحظه‌ای که با اصابت خمپاره مجروح شد.

فیلم| روایتی از کلاس‌های درس اراک تا حس وظیفه در برابر شهدا

محمدباقر کریمی، جانباز ۵۰ درصد دفاع مقدس و متولد روستای قلعه سفلی، در این روایت از سال‌های نوجوانی، تحصیل در اراک، شهادت دوستان و همکلاسی‌هایش، و احساس مسئولیتی می‌گوید که او را از دانشگاه دوباره به جبهه کشاند.

فیلم| روایت جانِ زخمی؛ از غیرت شهدا و دلاوران روستای لکان می‌گوید

محمدتقی بیات، جانباز ۷۰ درصد و از اهالی روستای شهیدپرور لکان، در گفت‌وگویی صمیمی از رشادت‌های نوجوانان رزمنده، فرماندهان شجاع و بزرگیِ شهدا سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که امنیت و آرامش امروز ایران، وام‌دار خون پاک شهیدان است.

هم‌نفس باروت و باران؛ روایت «محمدمهدی برزآبادی» از ۱۲ سالگیِ جنگ تا جانبازی ۵۰ درصد

"محمدمهدی برزآبادی فراهانی"، بسیجی اراکی که نخستین‌بار در ۱۲–۱۳سالگی پایش به جبهه باز شد، از اهواز و گروه‌های محور چمران تا یگان‌های رزمی «فتح‌المبین» و «بیت‌المقدس» پیش رفت؛ در سوم خرداد ۱۳۶۱ مجروح شد، با همان بدن خسته به «رمضان» برگشت و در «محرم» برادر کوچکش به شهادت رسید. سال‌ها بعد، «والفجر ۳» و «کربلای ۴» برایش به کلاس‌های زنده‌ای از ایمان، ابتکار و برادری بدل شد؛ روایتی زنده از نسلی که میان سیم‌خاردار و شط، جوانی خود را گرو گذاشت تا ایران سرپا بماند.

در دلِ محاصره تا پلِ سابله؛ محمد تدین، سربازِ ماندگارِ ایمان

"محمد تدین"، جانباز ۵۰ درصد دفاع مقدس، از همان نوجوانی هم‌قدمِ انقلاب شد؛ به سپاه پاسداران پیوست، آموزش را در پادگان شهید محمد منتظری قم دید و خیلی زود خود را در دلِ سخت‌ترین میدان‌ها یافت: کردستانِ ملتهب، محاصره‌های طولانی، جاده بانه–سردشت، و بعد جنوب؛ جایی که در عملیات آزادسازی بُستان، ترکش خمپاره تقدیرش را عوض کرد اما مسیرش را نه.

هم‌نفسِ آتش و فولاد؛ جانباز محمد مرادی و عهدی که نشکست

"محمد مرادی"، جانباز ۷۰ درصد دفاع مقدس از روستای کوهستانی لکان در خمین، از سربازی ساده تا قهرمان صبر شدن را با درد و ایمان روایت می‌کند؛ جوانی که در جبهه نفت‌شهر گلوله‌ای به گردنش نشست اما اراده‌اش را نشکست. امروز، پس از سال‌ها جراحت و توان‌بخشی، هنوز با همان آرامش و ایمان می‌گوید: «تیر به تنم خورد، اما دلم برای وطن می‌تپد؛ اگر باز هم جنگی باشد، باز می‌روم.»
از خرمشهر تا کربلای پنج؛

روایت جانباز مرتضی محمد طالبی از مجروحیت و شهادت برادرش

مرتضی محمد طالبی، جانباز دفاع مقدس و فرزند دوم خانواده‌ای اراکی، در گفت‌وگو با نوید شاهد استان مرکزی، از سال‌های حضورش در جبهه، مجروحیت در عملیات بیت‌المقدس، شهادت دوستان و برادرش و روزهای دشوار درمان پس از جنگ سخن می‌گوید. او جنگ را تکلیف الهی و دفاع از خانه و ناموس می‌داند و از مسئولان امروز می‌خواهد به جای رفع تکلیف، به وظیفه واقعی خود عمل کنند.

از سومار تا امروز؛ روایت جانبازی که با پای مجروح همچنان ایستاد

"قهرمان جعفری"، جانباز جنگ تحمیلی و ساکن اراک، در گفت‌وگویی صمیمی از سال‌های حضورش در جبهه، مجروحیت سخت در سومار، سال‌ها درمان بی‌نتیجه و زندگی پس از جنگ سخن می‌گوید. او با یادآوری خاطرات تلخ و اندک لحظات شیرین، تأکید دارد که هیچ‌گاه نسل امروز نباید طعم تلخ جنگ را تجربه کند.

روایت جانباز محمد تدین از روزهای نبرد و ایثار در جبهه‌های دفاع مقدس

محمد تدین، جانباز ۵۰ درصد دفاع مقدس، خاطرات خود از روزهای سخت جنگ، حضور در مناطق عملیاتی کردستان و جنوب کشور، همراه با لحظات تلخ و شیرین رشادت‌ها و شهادت همرزمانش را به تصویر می‌کشد. او از عشق به وطن و ایمان راسخش می‌گوید که چراغ راهش در مسیر دفاع از انقلاب بود.

از کوه‌های میمک تا جبهه‌های سرپل ذهاب؛ روایت دلنشین یک تکاور جانباز ۳۵ درصد

صاحب علی غلامی، جانباز ۳۵ درصد از شهرستان ساوه، در گفتگویی صمیمی به تشریح لحظات دشوار آموزش‌های سخت تکاوری، حضور در خط مقدم جبهه‌ها و نبرد جانانه با دشمن پرداخت. او از داوطلبی در سن نوجوانی، عبور از سختی‌های آموزش و خاطرات تلخ مجروحیت تا دوران درمان و ایستادگی در برابر سختی‌ها گفت.
جانباز یوسفعلی میرزایی:

نسلی که استقامت کرد، حالا وظیفه تبیین دارد

یوسفعلی میرزایی، جانباز 33 درصد و رزمنده دفاع مقدس، از نوجوانی پا به میدان نبرد گذاشت و در والفجر مقدماتی و والفجر ۸ مجروح شد. از روزهای آموزش آبی‌خاکی، عملیات فاو، عبور دشوار از اروند و اصابت مستقیم تانک به جیپشان می‌گوید؛ روزهایی که با ایمان دفاع کردند تا یک وجب از خاک ایران از دست نرود. حالا با بدنی پر از درد اما دلی پر از ایمان، معتقد است نوبت به تبیین رسیده است تا نسل جدید بداند چه خون‌هایی ریخته شد تا ایران بماند.
طراحی و تولید: ایران سامانه