گونی مینها را دستشان گرفتهاند و سینهخیز و کشان کشان زیر آتش دشمن پیش میروند. به محل کاشت مین که میرسند، دستشان را در گونی میکنند، اما چیز دیگری به دستشان میآید.
کد خبر: ۵۷۰۹۴۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۴/۰۳
به کوشش انتشارات شهر قلم
کتاب «نامهای به رئیسجمهور» به قلم سمیه سیدیان با تصویرگری فاطمه زمانهرو به کوشش انتشارات شهر قلم برای کودکان منتشر شد.
کد خبر: ۵۷۰۹۲۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۴/۱۶
رمان نوجوان «یتیم غوره» که به زندگی خانوادگی و چالشهای سر راه جانبازان و رزمندگان دفاع مقدس پرداخته است، به قلم «فاطمه بختیاری» و به کوشش انتشارات کتاب جمکران منتشر شد.
کد خبر: ۵۷۰۸۷۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۴/۱۳
«زیر خط جنگ با دیگری» خاطرات پرستار مهری فلاحی با گردآوری تینا محمدحسینی در انتشارات سورهمهر به چاپ رسید.
کد خبر: ۵۷۰۸۷۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۴/۰۲
صوت/
کتاب گویای سردار سرلشگر شهید «حاج حسین خرازی» را در نوید شاهد اصفهان بشنوید.
کد خبر: ۵۷۰۸۱۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۳۱
برادر شهیدان مومنی نقل میکند: «علی آقا گفت: خاطرتون جمع باشه. اگر پیمانی بین ما هم نبود باز من همین کار را میکردم. یکی از عللی که جنازه مطهر دو برادرم نُه سال در صحنه باقی ماند، همین عهد برادرانه بود.»
کد خبر: ۵۷۰۸۰۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۳۱
معاون فرهنگی و آموزشی اداره کل بنیاد شهید مازندران:
معاون فرهنگی و آموزشی اداره کل بنیاد شهید مازندران، گفت: آشنا کردن آحاد جامعه با سیره شهدا، امری ضروری برای جامعه امروزی است.
کد خبر: ۵۷۰۷۸۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۳۰
کتاب «بغض شکسته»، چهل تن از شهدای برگزیده استان قزوین به کوشش حسن شکیبزاده سال 1387 در 237 صفحه به چاپ رسید.
کد خبر: ۵۷۰۷۴۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۳۰
«مأموران قطار جواز دفن شهدا را برمیداشتند تحویل ما میدادند و از ما رسید میگرفتند بعد مسئول قطار صدا میکرد بیایید داخل و تا انتهای واگن چراغقوه میانداختند. آنجا بود که قلبم با مشت بر دیواره سینهام میکوبید ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات «غلامحسن حدادزادگان» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۷۰۷۳۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۳۰
برگرفته از نامههای دانشآموزان به شهدا؛
«شما که نه تنها جان خود بلکه اسم خود را نیز برای خدا و در راه او فدا میکنید و میگویید اگر پیکر بیجان من به دست شما رسید بر روی سنگ قبرم اسم مرا ننویسید، بنویسید مشتی خاک به پیشگاه خداوند ...» ادامه این نامه را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۷۰۷۳۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۳۰
از سوی انتشارات ایران
کتاب «ره نشان» دربردارنده زندگینامه شهید «محمدصادق امانی» است که به قلم محمد مهدی اسلامی از سوی انتشارات ایران روانه بازار نشر شد.
کد خبر: ۵۷۰۷۱۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۳۰
برشی از کتاب «هشت بهشت»
دوست شهید «کیومرث ناصحی» نقل میکند: «با علیاصغر در مراسم تشییع شهید قنبرعلی افضلی در دروار بودیم. تیری که از دریچه سنگر وارد شد از کنار گوش همه ما رد شد و خورد به اون. اون لحظه احساس کردم نیرویی تیر رو به سمت قنبرعلی هدایت کرد. به همین خاطره که میگم شهادت لیاقت میخواهد.»
کد خبر: ۵۷۰۶۹۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۹
«یکی از اخلاق خوب قرآنی مهدی شالباف، صبر و استقامت او بود. اگر دنیایی مشکلات را روی دوشش میریختند، ایشان با صبر و حوصله همه را انجام میداد ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات شهید «مهدی شالباف» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۷۰۶۸۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۹
خاطرهای از شهید «عبدالله مسیحی ایسینی»
برادر شهید تعریف میکند: صدایی بیرون از سنگر مرتب میگوید: «عبدالله بیا... عبدالله بیا...» عبدالله فکر میکند بچهها هستند که دارند سر به سرش میگذارند، توجهی نمیکند. دفعه سوم که صدا او را مخاطب قرار میدهد، نمیتواند بیتفاوت بنشیند و...
کد خبر: ۵۷۰۶۷۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۹
کسی دوست نداشت شبها کنارش نگهبانی دهد؛ چرا که نه خودش آرام میگرفت و نه میگذاشت عراقیها شبشان را با آرامش بگذرانند.
کد خبر: ۵۷۰۵۷۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۷
خلبانان هوانیروز از اسارت بعثیها آزاد شده بودند و فرمانده دستور داده بود دو گوسفند برای قربانی کردن پیش پای آنها تهیه شود. اما بعثیها آن منطقه را بمباران شیمیایی کردند. وقتی فرمانده بالای سر گوسفندها رفت، با صحنه عجیبی روبرو شد.
کد خبر: ۵۷۰۵۷۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۷
تا یک قدمی بعثیها رسیده بودند و با ذوق اطلاعات جمع آوری میکردند؛ اما سر که بلند کردند دیدند سگی با قد و قواره گرگ بهشان خیره شده و آب از دهانش آویزان است.
کد خبر: ۵۷۰۵۶۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۷
معرفی میشود
کتاب «رد پای خدا» با قلم جانباز دوران دفاع مقدس «مصطفی قیصری» به رشته تحریر در آمده است.
کد خبر: ۵۷۰۵۱۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۶
«حاجآقا در قناعتورزی تک بودند. اگر سیبی را میخوردند و نصف آن باقی میماند. روی آن چیزی میکشیدند و در یخچال میگذاشتند تا بعدا میل کنند ...» ادامه این خاطره را از آیتالله باریکبین پدر شهید «مرتضی باریکبین» در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۷۰۵۱۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۶
«سید جان و دل ناآرام و بیقراری داشت و نمیتوانست مثل یک کارمند معمولی در واحدهای ستادی خدمت کند. به همین جهت در دوران کوتاه عضویتش در سپاه حضور در واحدهای مختلف را تجربه کرد ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات شهید «سیدحسن موسوی» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۷۰۴۹۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۶