برگی از خاطرات دفاع مقدس؛
نوید شاهد - «آهسته اسلحهاش را برداشتم تا بیدار شد، دست انداخت دید اسلحهاش نیست. بلافاصله ضامن یکی از نارنجکها را کشید و گفت اگر اسلحهام را نیاوری همین الان خودم را میکشم، بدجوری ترسیدم ...» ادامه این خاطره از نویسنده و رزمنده دفاع مقدس "کامبیز فتحیلوشانی" را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.