خاطرات شفاهی والدین شهدا
«قربانعلی بابایی» پدر شهید «حمید بابایی»، میگوید: زمانی که فرزندم شهید شد، در خاک عراق بود. پیکرش فرزندم بعد از 15 سال به دست ما رسید. طی این 15 سال شبانه روز پیگیر فرزندم بودیم و هر بار بینتیجه و ناامید میشدیم.
کد خبر: ۵۵۰۰۵۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۰۹
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید «غلام مستاجری برنطین» میگوید: «میگفتم درست را بخوان، میگفت انقلاب واجبتر است، به ما احتیاج دارند. تو منبر و راهپیماییها با همدیگه میرفتیم، همه جا با هم بودیم، تا اینکه به سربازی رفت، اینقدر به جبهه علاقه داشت که فرصت نکرد خداحافظی کند.»
کد خبر: ۵۵۰۰۰۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۱۳
خاطرهنگاری جانبازان و آزادگان
«آسمان، آبیتر» مجموعه کلیپهای مصاحبه با والدین شهدا و آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد است. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش میشود. این قسمت از «آسمان، آبیتر» با جانباز 70 درصد دفاع مقدس «احمد جهازی» به مصاحبه پرداخته است. این جانباز سرافراز از روزهای سخت در گیلانغرب روایت میکند. لازم به ذکر است دو برادر این جانباز سرافراز «محمود و علی محمد جهازی» به شهادت رسیدهاند. نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت میکند.
کد خبر: ۵۴۹۹۷۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۰۸
خاطرات شفاهی جانباز ایلامی؛
جانباز اسد امیدی متولد ۱۳۴۷ شهرستان مهران چندین مرحله دواطلبانه به جبهه اعزام شد و در عملیات والفجر ۳ زخمی و به درجه رفیع جانبازی نایل آمد. او در پارهای از صحبت هایش میگوید: پیرو دستورات مقام معظم رهبری باشیم و از اسلام و ممالک اسلامی دفاع کنیم. در ادامه این کلیپ تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۴۹۷۳۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۰۵
خاطرات شفاهی مادر گرانقدر پاسدار شهید «رضایی»؛
شهید «محمود رضایی» از شهدای پاسدار دفاع مقدس استان ایلام است که تیرماه 1366 در جبهه منطقه سردشت به درجه رفیع شهادت نایل آمد. مادر شهید می گوید: محمود همیشه می گفت مادر من وظیفه دارم از خاک وطنم دفاع کنم و دوست دارم شهید شوم و نباید از نبود من ترس داشته باشید. در ادامه فیلم این مصاحبه منتشر می شود.
کد خبر: ۵۴۹۷۰۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۰۵
خاطرهنگاری جانبازان و آزادگان
«آسمان، آبیتر» مجموعه کلیپهای مصاحبه با والدین شهدا، آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد است. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش میشود. این قسمت از «آسمان، آبیتر» با آزاده و جانباز سرافراز «محمدرضا برزگر چاه افضل» به مصاحبه پرداخته است. این آزاده و جانباز سرافراز چنین روایت میکند: «دولت عراق قصد تحویل من به صلیب سرخ را نداشت.» نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت میکند.
کد خبر: ۵۴۹۶۶۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۰۴
خاطرهنگاری جانبازان و آزادگان
«آسمان، آبیتر» مجموعه کلیپهای مصاحبه با والدین شهدا، آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد است. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش میشود. این قسمت از «آسمان، آبیتر» با آزاده و جانباز سرافراز «احمد ملانوری شمسی» به مصاحبه پرداخته است. این آزاده و جانباز سرافراز چنین روایت میکند: «ما در اسارت تحت شدیدترین شکنجههای روحی بودیم.» نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت میکند.
کد خبر: ۵۴۹۵۳۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۰۲
گفتگو با والدین شهید «محمد قربانیمحمدآبادی»/ قسمت دوم
والدین شهید «محمد قربانیمحمدآبادی» در این کلیپ نقل میکنند: «در کودکی تمام بدنش سوخت. اما خداوند او را برای روزهای سخت نگه داشت.»
کد خبر: ۵۴۹۵۳۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۰۲
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید «علیرضا انصاری» بیان کرد: علیرضا عکسهای خودش را سوزاند، میگفت من این عکسها را با قیافه گرفته بودم.
کد خبر: ۵۴۹۵۲۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۰۲
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید «حسین صبوریان» میگوید: «گفت مادر اگر این جمعه نیامدم چون امتحان دارم و میخواهم درس بخوانم، ما نمیدونستیم که میخواهد به جبهه برود، داییاش که شهید شد گفت من باید به جبهه بروم، باید بروم و در راه داییام شهید بشوم.»
کد خبر: ۵۴۹۵۰۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۰۲
خاطرهنگاری جانبازان و آزادگان
«آسمان، آبیتر» مجموعه کلیپهای مصاحبه با والدین شهدا، آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد است. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش میشود. این قسمت از «آسمان، آبیتر» با آزاده و جانباز سرافراز «حسین شیخزاده بهابادی» به مصاحبه پرداخته است. این آزاده و جانباز سرافراز چنین روایت میکند: «گلولهای که کنار قلبم جا خوش کرده است.» نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت میکند.
کد خبر: ۵۴۹۴۴۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۳۰
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
پدر شهید «حسن سالاری نژاد» میگوید: «ساعت هشت صبح حمله میکنند، چند نفر از رودان که همراهش بودند، هیچ حرفی به ما نگفتند، گفتند ما چیزی ندیدیم، شهید نشده. خودش میگفت باید بروم برای اسلام و کشورم شهید شوم.»
کد خبر: ۵۴۹۴۲۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۳۰
گفتگو با والدین شهید «محمد قربانیمحمدآبادی»/ قسمت اول
والدین شهید «محمد قربانیمحمدآبادی» در این کلیپ نقل میکنند: «در جزیره مجنون شصت نفر از دامغان شهید شدند که فقط پیکر محمد و دوستش بازگشت.»
کد خبر: ۵۴۹۳۹۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۳۰
خاطرات شفاهی؛
مادر گرانقدر شهید «علی کرم سبزی» می گوید: پسرم شیشه عمرم بود، با خدا بود، اهل نماز و قرآن و دائماٌ می گفت باید بروم. ادامه این مصاحبه تصویری خانواده شهید در نوید شاهد ایلام ببینید.
کد خبر: ۵۴۹۳۰۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۲۶
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهیدان موسوی در خاطراتی از فرزندان شهیدش گفت: «من برای این دو پسر، هم پدر و هم مادر بودم و آنها را بدون سایه پدر بزرگ کردم.»
کد خبر: ۵۴۹۲۹۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۳۰
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
پدر شهید «غلامحسن رمضانی» در خاطرات فرزند شهیدش گفت: «وقتی موعد سربازیش رسید به بندرعباس اعزام شد و در آنجا مشغول به خدمت شد.» ایشان در ادامه از خاطرات سختی دوران گذشته و نبود امکانات گفتند.
کد خبر: ۵۴۹۲۹۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۲۶
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهیدان خاک پور در خاطراتی از فرزندان شهیدش یاد کرد و گفت: «اگر از سر بگیرن چون تن ما، اگر با خون بشورن پیکر ما؛ اگر تشنه لب دریا بمیرم، به غیر از خط رهبر خط نگیرم.»
کد خبر: ۵۴۹۲۹۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۲۷
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید «محمود کاظمی» در خاطرات فرزند شهیدش گفت: «پدرش راضی نبود او به جبهه برود وقتی رضایت پدر را گرفت مدرسه را رها کرد و راهی جبهه شد که در عملیات کربلای 5 به شهادت رسید. محمود اخلاق و رفتار بسیار خوب و پسندیده ای داشت.»
کد خبر: ۵۴۹۲۹۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۳۰
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید «مهدی نظرفخاری» میگوید: «پسرم نیمه شعبان به دنیا آمد، برای همین اسمش را مهدی گذاشتیم. او در روستای نوبران دیده بود که رودخانه پل مناسب برای عبور دانش آموزان نیست. او خودش شروع به ساخت پل برای آن روستا اقدام میکند.»
کد خبر: ۵۴۹۲۹۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۲۹
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
جانباز ابراهیم علی بهرامی در خاطرات فرزند شهیدش گفت:«من هرچه به او گفتم نرو گوش نکرد ، او رفت و من هم به دنبالش رفتم. در کردستان 6 ماه با هم بودیم و بعد از هم جدا شدیم. فرمانده ام می گفت؛ برگرد تو فرزندت شهید شده، تو دیگر برگرد اما من برای دفاع از وطن رفته بودم»
کد خبر: ۵۴۹۲۹۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۲۸