پسرم! در لباس پاسداری به اسلام خدمت کن
به گزارش نوید شاهد کرمانشاه، پاسدار شهید «رضا علی سعیدی سرتیپ آبادی» در تاریخ دوم خرداد 1327 در روستای میاندربند کرمانشاه متولد شد. تا ششم ابتدایی نظام قدیم درس خواند تا اینکه در کمیته سپاه پاسداران منطقه ستاد 10 تهران مشغول به فعالیت می‌شود و سرانجام شهید به همراه خانواده در تاریخ هفتم شهریور 1360 در سه راه افسریه خاوران تهران توسط عده‌ای تروریست و منافق کافر همراه یک برادر دیگرش مورد اصابت گلوله قرار گرفت و رضا علی سعیدی شهید و سعید برادرش مجروح می شود.
متن کامل وصیت نامه شهید
وصیت نامه اینجانب «رضا علی سعیدی» که در تاریخ مرداد ماه 1360 نوشتم تا اگر در آینده به فیض شهادت نائل آمدم اقوامم موضع بنده را که حفظ سنگر اسلام بود بدانند و راجع به بعضی کارها وضعشان روشن باشد.
اول راجع به بدهکاری بنده به دیگران هر کس از من طلبی خواست به او بدهید حتماً درست می گویند دوم طلبی از کسی ندارم. سوم راجع به افراد خانواده ام در وهله اول، پدرم مقدم می باشد هر طوری مایل بود به دستور ایشان رفتار کنید. سرپرستی پسرم حتماً به عهده همسرم باشد. و اما راجع به پسرم به هیچکس سفارش نمی کنم چرا که معتقد هستم که من برای رضای خدا مبارزه می کنم و در اصل مالک همه چیز خداست پس پسرم را به خدا می سپارم می دانم خدا ایشان را هر طوری که صلاح بداند نگهداری می کند و از خطر محفوظ می کند. اگر میل خدا باشد که ایشان حفظ شود و آبرومند و لایق باشد هیچ کس در دنیا نمی تواند مانع آن شود پس بنابراین ایشان را به مالک اصلی خدایی که او و تمام دنیا را آفریده می سپارم. از هیچ کس کمکی برای ایشان نمی خواهم جز اینکه پسرم را بعد از تحصیل ابتدایی برای تحصیل به حوزه علمیه سپاه پاسداران بفرستید تا در لباس پاسداری به اسلام و مردم اسلامی خدمت کند .
به این وسیله از تمام برادران و خواهران و بچه های آنها و دیگر اقوام و دوستان و آشنایان و مخصوصاً از پدرم و همسرم و تنها پسرم حمیدرضا خدا حافظی می کنم امیدوارم به خدا باقیمانده عمرتان را در نعمت سلامتی و عبادت پروردگار به سر برده و شاهد پیروزی اسلام باشید و از این نعمت بزرگ که در دوران پیروزی اسلام زندگی می‌کنید حداکثر استفاده را که همان عبادت الهی است ببرید.
در خاتمه خواهش می کنم مجلس ختمی برای بنده برگزار نکنید. اگر پولی را می خواهید برای مجلس فاتحه برای بنده خرج کنید آن پول را به حساب یکصد امام خمینی بریزید که به خرج جنگ زده های شجاع برسد که به مراتب ثوابش زیادتر می باشد.
خواهش می کنم اگر قبرم معلوم بود هر چند وقت یک بار پسرم را سر قبرم بیاورید تا در آینده قبرم را بلد باشد و در طول زندگی بداند که پدر ندارد تا برای زندگی آمادگی کامل داشته باشد که به تنهایی باید کارهای خودش را انجام دهد. دیگر عرضی ندارم.
پاسدار کوچک شما و اسلام محمدی ﷺ
رضا علی سعیدی
