شهید صحبت امینی/ بهانه های دلتنگی

به گزارش نوید شاهد کرمانشاه؛ شهید صحبت امینی در سال 1346 در روستای دارتوت در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود.  تحصیلات ابتدایی را در همان روستا به پایان رسانید. به خاطر مصادف شدن این زمان با حوادث ناشی از انقلاب اسلامی از ادامه تحصیل باز ماند و به کار کشاورزی در کنار خانواده مشغول شد از همان ابتدای جوانی فردی مخلص و با ایمان بود . خصوصیات خوب اخلاقی ایشان برای همه مردم روستا مشخص و برای جوانان الگو بود به محض اینکه احساس می کرد کسی احتیاج به کمک ایشان دارد با تمام وجود نسبت به رفع مشکل در حد توان خود تلاش می کرد . ایشان اعتقاد عجیبی به حضرت امام خمینی (ره) داشت .
با شروع جنگ تحمیلی به منظور کمک به رزمندگان اسلام در بیمارستان "پادگان ابوذر" مشغول به کار شد پس از مدتی در سال 1365 علیرغم اینکه به خدمت مقدس سربازی احضار نشده بود داوطلبانه به خدمت در سپاه (تیپ مسلم ابن عقیل) مشغول شد و در جبهه های غرب بر علیه دشمن جنگید.
 پس از مدتی به جبهه ی کردستان انتقال یافت و در آنجا  نیزمشغول خدمت شد و چند صباحی در آن مرز و بوم خدمت کرد تا اینکه سرانجام در تاریخ 10 اردیبهشت 1366در نوار مرزی شهرستان بانه براثر بمباران هواپیماهای دشمن به درجه رفیع شهادت نایل آمدند.

*متن نامه شهید
سلام علیکم
خدمت برادر بزرگوارم جناب آقای محمد امینی.
 با سلام  و درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران و با درود بیکران به روان پاک شهدای صدر اسلام تا کنون.
 با سلام به رزمندگان اسلام در جبهه های نور علیه ظلمت و باری برادر جان سلام علیکم، من از تاریخ 12 آبان 1368 به خانه آمدم شما را زیارت کنم ولی هیچی دست گیرم نشد و برادر جان من انتظار داشتم چهره پاک شما را ببوسم ولی شما خانه نبودید من 24 ساعت به خانه آمدم باری پیش شما ندانستم شما خانه نبودید و من سر به اقوام و خویشان زده و دوباره به جبهه برگشتم حیف شما نبودید.
برادر جان شما باید برایم نامه بنویسید چون من در این کوههای  سر به فلک کشیده هستم. من هیچ گونه ناراحتی ندارم به جز دوری دیدار شما.
من با شیرزاد غلامی با هم هستیم و من الان در توپخانه هستم و جایمان خوب است و ما دور و ور خانقین هستیم. وضع جبهه خوب است.
 برادر جان شیرزاد غلامی خیلی خیلی سلام به شما می رساند من یک نامه برای شما می نویسم شما ده برابر باید بنویسید تا من خوشحال شوم.
انتهای پیام