پشتیبان اسلام و انقلاب باشید

به گزارش نوید شاهد کرمانشاه؛ شهید فرمان یوسفی در اسفند ماه 1346 در یک خانواده عشایری متولد شد و تا دوران مدرسه به همان شیوه ی عشایری و به دور از تمام امکاناتی که هم سن و سالان در اختیار داشتند سپری کرد. از آن به بعد بدور از خانواده و پدر و مادر وارد مرحله درس و مدرسه شد و در تمام مدت تحصیل در مقاطع مختلف به علت هوش سرشار همواره به عنوان یک دانش آموز ممتاز شناخته شده بود. چهار سال اول تحصیل خود را در کرمانشاه نزد اقوام گذراند و سپس برای یک سال در مدرسه ابتدایی رشتیان دوران ابتدایی را به پایان رساند و با ورود به مرحله راهنمایی در مدرسه شهید مطهری کنگاور ثبت نام کرد و تا پایان این مقطع در این مدرسه ماند و بعد جهت ادامه تحصیل دردبیرستان امام خمینی کنگاور در رشته ریاضی و فیزیک ثبت نام کرد. در این سالها بود که به علت اقتضای سن و دنیای عرفانی خاصی که بدون اغراق شهید درآن سیر می کرد، به انجمن اسلامی مدرسه و جبهه و جنگ روی آورد در این بین شهید با پشتکار همیشگی خود علاوه بر رسیدن به تکالیف درسی در تکالیف مکتبی خود نیز جدی و زبانزد بود در این زمان شهید فرمان با دیگر دوستانش انجمن اسلامی فعالی را در دبیرستان امام خمینی ایجاد کرده بودند و همچنین با حضور فعال در پایگاه های مقاومت در آن اوضاع حساس هم در مقابل فتنه داخلی ایستاده بودند و هم در جبهه حضور داشتند.
شهید در سال 1364 وقتی که سال سوم دبیرستان بود به جبهه جزایر مجنون اعزام شد که در این جبهه از ناحیه پای راست به شدت مجروح گردید و در بیمارستانی در شهر شیراز بستری گردید و پس از بهبودی نسبی با ورود به سال چهارم دبیرستان با دوستانش از جمله شهید حشمت ا... و منصور یوسفی و پسر عموبه امید شرکت در عملیات به لشکر می روند و جبهه جنوب اعزام می شوند تا اینکه در عملیات کربلای 5 در شلمچه و غرب کانال ماهی در تاریخ 21 دی 1365 مظلومانه به شهادت می رسند و به آرزوی خود می رسند و به علت اینکه محل شهادت وی در تصرف دشمن بود مدت چند ماه جسد وی پیدا نشد تا اینکه در خرداد ماه 1366 با عملیات رزمندگان اسلام پیکر وی پیدا و در روستای رشتیان در کنار شهید منصور یوسفی به خاک سپرده شد.
*فرازی از وصیت نامه شهید
شهید در وصیت نامه خود بعد از درود و سلام بر سالار شهید و امام عصر و امام زمان خود خمینی کبیر از تمام اعضاء خانواده به خصوص والدین حلالیت می طلبد و آنان را به صبر در برابر شهادت خود فرا خواند و می نویسد اگر من شهید شدم ناراحت نباشید و از اینکه مرا در راه خدا دادید شاد باشید زیرا که این راه امام حسین ( ع ) و راه تمام شهیدانی است که در این مرز و بوم در جبهه ی نبرد حق علیه باطل شهید شده اند و بدانید که خون من از خون اینها سرخ تر نیست و از مخاطبین خود می خواهد پشتیبان اسلام و انقلاب اسلامی باشند.