نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

شهادت زیر آتش توپخانه دشمن

شهادت زیر آتش توپخانه دشمن

در اولین روزهای جنگ تحمیلی، رزمندگان روستای «آب باریک» در کرمانشاه با حضور در خطوط مقدم نبرد، در برابر گلوله‌های توپ و حملات دشمن ایستادند. «شکرالله مصطفایی»، یکی از رزمندگان این منطقه، از شب نخست درگیری‌ها می‌گوید؛ جایی که صدای «الله اکبر» یکی از دوستانش، حتی پس از قطع شدن پای او، تا آخرین لحظه در یادش باقی ماند.
از لحظه‌های مرگ و نجات تا خاطره دیدار با حاج آقا قرائتی

از لحظه‌های مرگ و نجات تا خاطره دیدار با حاج آقا قرائتی

آبان ماه سال 1365 وقتی که جنگ تحمیلی به اوج خود رسیده بود، «شهرام آسوده» یک جوان 18 ساله از کرمانشاه، با صدای آژیر قرمز و انفجارهای وحشتناک هواپیماهای دشمن روبه‌رو می شود و در پی نجات خانواده‌اش در یک حمله هوایی، مجروح می‌شود. در این گفتگو، او از ماجرای تلخ و پُر از امید خود و دیدار فراموش‌نشدنی با حاج آقا قرائتی در بیمارستان تهران می‌گوید.
لباس شهدا را می شست

لباس شهدا را می شست

بعد از عملیات‌والفجر و فتح‌المبین دشمن تا حدودی عقب رفت و نصرت هم کارش را در بهزیستی از سر گرفت اما ظهرها بعد از کار بهزیستی به بهداری خط مقدم می‌رفت و کار رسیدگی به زخمی‌ها، غسل و کفن شهدا و نایلون پیچ‌ کردن آنها را انجام می‌داد و لباس‌های خونین شهدا را می‌شست.