شهید عباس سعدالله
بابا! مگه تو برای مردم کار میکنی؟ وقتی برای خداست. بذار هر کی هر چی میخواد بگه
کد خبر: ۴۱۸۹۵۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۲۳
عروسم جنگ است، حجله ام سنگر، تير و تركش ها نقل و نبات عروسي ام
کد خبر: ۴۱۸۸۸۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۲۳
معرفی کتاب
کتاب «چراغ راه»؛ به قلم حسن جلالی و سکینه صرفی، زندگینامه و خاطرات شهید «مهدی باقریان» است.
کد خبر: ۴۱۸۸۷۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۲۳
خاطرات جانباز قربانعلی خواجه مظفری از شهادت دو پسرش
به پيشانياش، جايي كه تير قناسه آنرا رنگين كرده بود، خیره شد و در دل گفت:«بازم سرت رو حنا كردي!».
کد خبر: ۴۱۸۸۷۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۲۳
خاطراتی از شهید والامقام غلام رضا سالار
اون نمازش رو سر وقت نمیخونه، دیگه نمیخوام باهاش دوست باشم
کد خبر: ۴۱۸۸۶۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۲۳
خاطره خودنوشت « شهید امان الله عباسی »؛
ساعت 8 شب بود که برادر عزيزم آقاي «پردل» پس از اتمام کار روزانه ( تعمير خط تلفن ) به سنگر آمد و برادران براي رفع خستگي شروع به مزاح کردند از جمله از «غلام پردل» سؤال کردند. چرا بعد از 32 سال ازدواج نمي کني؟...
کد خبر: ۴۱۸۸۱۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۲۰
علي دستهايش را به سوي آسمان دراز كرده بود و بلند دعا مي خواند، واقعا معجزه شده بود. علي به ما مي گفت ديديد عراقيها هيچ كاري نتوانستند انجام دهند.
کد خبر: ۴۱۸۶۶۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۸
سيامك را كه مدت ها آرزو می كردم او را در خواب ببينم ، در خواب ديدم در حالی كه خيلی شگفت زده شده بودم و هر دويمان اشك از چشمهايمان جاري بود او را در بغل گرفتم از او پرسيدم...
کد خبر: ۴۱۸۶۴۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۸
در سالروز ولادت منتشر می شود:
از خدا مي خواهم كه من نيز به شهادت برسم. من شهادت را بهترين هديه براي خود مي دانم و بعد از سخنراني اين چندين نفر قرار شد كه از همان يعني دانشكده به سوي «جهان چيت» حركت كند و اين طور هم شد و وقتي كه اين راهپيمايي تمام...
کد خبر: ۴۱۸۴۵۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۶
«سوسنگرد به جای منچستر» شامل زندگینامه و خاطرات شهید اکبر چهرقانی از یاران شهید مصطفی چمران توسط گروه فرهنگی ابراهیم هادی منتشر و راهی بازار نشر شد.
کد خبر: ۴۱۸۴۱۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۶
شهید نعمت الله زیاری
نعمت مثل اولاد آنها هر کاری که داشتند، برایشان انجام می داد
کد خبر: ۴۱۸۳۱۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۴
شهید قدرت الله زرگریان
جایزه تو رو هم بعد از حفظ کردن بهت می دم
کد خبر: ۴۱۸۲۸۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۳
چنان با آن دو جوان گرم گرفت كه تصور كردم سال ها يكديگر را ميشناسند. چند لحظه با آن دو صحبت كرد. وقتي حرف هايش تمام شد، جوانها احساس خجالت و شرمساري كردند. احمد راه امر به معروف را پيدا كرده بود.
کد خبر: ۴۱۸۲۸۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۳
نویسنده: یار محمد عرب عامری
خداي اونها هم بزرگه! من بايد به خاطر دفاع از اسلام و دينم جبهه برم!
کد خبر: ۴۱۸۱۵۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۲
من خيلي دلم مي خواست يک جوري بشود که همه بچه هاي کوچه با هم دوست باشند و آن سه چهار تا بچه هم ديگر متلک و فحش نخورند اما نمي دانستم که با چه زباني به بچه هاي کوچه مان حالي کنم که اين کارشان درست نيست و مسخره کردن ديگران کار زشتي است. و ضمنا خيلي هم دلم مي خواست.که بچه هاي ديگر هم به مسجد بيايند و کتاب بگيرند و بخوانند و مثل من لذت ببرند و يک چيزي ياد بگيرند.
کد خبر: ۴۱۸۱۵۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۲
مروری بر زندگی نامه و وصایای سردار شهید زین العابدین علی
جبهه و جنگ چنان وي را عاشق كرده بود كه او حتي راضي نمي شد تركش ها را از بدنش جدا كرده و انگشتان شكسته خود را درمان كند
کد خبر: ۴۱۸۱۴۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۲
نویسنده محمد محقق
این جا پادگانه یا مجلس عروسی!
کد خبر: ۴۱۸۱۱۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۱
شهید سّید عسگری زرگری
«یه خبر خوش! یه خبر دست اول!».
کد خبر: ۴۱۸۱۰۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۲
دل نوشته های شهید والامقام احمد نظری
امیدوارم موقعی که به سمنان آمدم دختر عزیزم خوب خوب ((بابا)) بگوید
کد خبر: ۴۱۸۰۵۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۱
قسمت نخست خاطرات شهید «سید محمود زرگر»
دوست شهید « سید محمود زرگر» نقل میکند: « یکی از بچههای محلات به عطر حساسیت داشت و ایشان درست چند لحظه قبل از آن خمپاره، در حالی که داشت عطر میزد به شهادت رسید.»
کد خبر: ۴۱۸۰۲۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۰