عبور از رودخانه خروشان با قایق دست ساز
دوشنبه, ۱۶ تير ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۲۳
نوید شاهد - "مصطفی محمدی" یکی از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس کرمانشاهی است که در بخشی دیگر از خاطرات خود میگوید: «وارد رودخانه که شدیم، شدت جریان آب را که بسیار زیاد بود، بیش تر احساس می کردیم، به طوری که کرم اللهی نتوانست قایق را آن طور که میخواست هدایت کند اما مرتب تکرار میکرد که نترسید، نترسید...»
به گزارش نوید شاهد کرمانشاه؛ "مصطفی محمدی" یکی از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس کرمانشاهی است که خاطرات و لحظههای بیتکرار عشق و آتش و خون را در کتابی به نام "ریگهای داغ پاتاق "را در 60 قسمت گردآوری کرده در ادامه قسمت 15 تقدیم مخاطبان ارجمند می گردد:
زمستان 1365 در منطقه ی دربندی خان یک روز تصمیم گرفتیم همراه چند نفر از نیروها برویم روی بیزل که بلندترین کوه و مشرف به همه ی منطقه بود. ولی رودخانه ای که از شیخ صالح به سمت دریاچه ی دربندی خان می آمد، طغیان کرده و عبور از آن غیر ممکن بود.
با بچه ها مشورت کردم، یک سرباز اهل الشتر به نام کرم اللهی گفت: " من وسیله ای مانند قایق می سازم که بتوانیم به وسیله ی آن عبور کنیم." یک هفته روی آن کار کرد. با استفاده از جعبه مهمات و چند تیوب قایق را آماده کرد.
من و 8 نفر از بچه ها رفتیم کنار رودخانه، جریان آب بسیار تند بود. کرم اللهی گفت:" بیایید سوار شوید"، گفتم:" مرحله ی اول من و شما و بی سیم چی برویم، مرحله ی دوم بقیه می آیند."
وارد رودخانه که شدیم، شدت جریان آب را که بسیار زیاد بود، بیش تر احساس می کردیم، به طوری که کرم اللهی نتوانست قایق را آن طور که می خواست هدایت کند اما مرتب تکرار می کردکه نترسید، نترسید.
جریان آب حدودا" 100 متر ما را با خودش برد. با این اوصاف به آن طرف رودخانه رسیدیم و به وسیله ی طناب آن وسیله ی قایق مانند را برگشت دادیم به عقب و بقیه ی نیروها هم عبور کردند.
انتهای پیام/
با بچه ها مشورت کردم، یک سرباز اهل الشتر به نام کرم اللهی گفت: " من وسیله ای مانند قایق می سازم که بتوانیم به وسیله ی آن عبور کنیم." یک هفته روی آن کار کرد. با استفاده از جعبه مهمات و چند تیوب قایق را آماده کرد.
من و 8 نفر از بچه ها رفتیم کنار رودخانه، جریان آب بسیار تند بود. کرم اللهی گفت:" بیایید سوار شوید"، گفتم:" مرحله ی اول من و شما و بی سیم چی برویم، مرحله ی دوم بقیه می آیند."
وارد رودخانه که شدیم، شدت جریان آب را که بسیار زیاد بود، بیش تر احساس می کردیم، به طوری که کرم اللهی نتوانست قایق را آن طور که می خواست هدایت کند اما مرتب تکرار می کردکه نترسید، نترسید.
جریان آب حدودا" 100 متر ما را با خودش برد. با این اوصاف به آن طرف رودخانه رسیدیم و به وسیله ی طناب آن وسیله ی قایق مانند را برگشت دادیم به عقب و بقیه ی نیروها هم عبور کردند.
انتهای پیام/
نظر شما