اصابت تیر به صورت و لباس خونین برادرم، نشان از ترس دشمن داشت
سه‌شنبه, ۱۰ تير ۱۳۹۹ ساعت ۰۸:۵۶
نوید شاهد - حسین صمدی شجاع می گوید: «لباس یک دست خونین برادر شهیدم موسی، به هنگام اصابت گلوله مستقیم به صورت و دستش، نشان از ترس و واهمه دشمن داشت. او را با همان لباس رزمی که به هنگام شهادت بر تنش بود به خاک سپردیم.»
به گزارش نوید شاهد کرمانشاه؛ سردار سرافراز شهید موسی صمدی شجاع در سال 1334 در روستای قشلاق در یک خانواده مذهبی دیده به جهان گشود. شهید در آخرین مسئولیت خود به عنوان فرمانده عملیات سپاه سردشت قرارگاه حمزه سیدالشهداء به خیل عشاق پیوست و در تاریخ 22 تیر 1362 در منطقه سردشت عارفانه به سجاده خون نشست.
در همین راستا، به مناسبت سالروز شهادت و ولادت شهید"موسی صمدی شجاع" در تیرماه، به گفتگو با حسین صمدی شجاع برادر شهید پرداخته‌ایم که در ادامه تقدیم مخاطبان ارجمند می‌گردد:
نوید شاهد کرمانشاه: لطفا از فعالیت‌های انقلابی و مذهبی شهید بگویید.
حسین صمدی شجاع: از همان دوران نوجوانی شهید در مسیر تبلیغ و حفظ دین حرکت می‌کرد و در مجالس و محافل دائما" ذکر و نام خدا و ائمه اطهار را به زبان می آورد و خودش بانی برنامه‌های مذهبی می شد.
زمانی که در روستا زندگی می کردیم وسایل صوتی و تصویری و یا وسیله برقی وجود نداشت. شهید برای اعلام برنامه های عزاداری شب های قدر، ماه محرم و ... به همراه ده نفر از دوستانش، دور روستا را می‌گشتند و در هر نقطه ای که می ایستاند سه بار "یا حسین" می‌گفتند و می رفتند و با این روش مردم روستا را مطلع می کردند که امشب شب اول محرم است.
در روستای " قشلاق- واقع در شهرستان سنقر" یک مسجد وجود دارد که بانی ساخت آن شهید موسی بوده است. او سال 1357 در راستای خدمت به دین در روستای محل زندگی بانی ساخت مسجدی که در حال حاضر" هیأت انصار الحسین (ع)" است شده بود. اهالی روستا سال‌هاست در این مکان مقدس کلاس‌های مذهبی از جمله؛ آموزش قرآن، احکام و مراسمات دینی را برگزار می‌کنند. شهید در این مکان با پلاکاردهایی که نوشته هایی برای حمایت از امام بود حاضر می شد و مردم را از درب مسجد تا شهرستان سنقر برای تظاهرات همراهی می‌کرد.
نوید شاهد کرمانشاه: اوج فعالیت‌های شهید موسی از چه زمانی آغاز شد؟
حسین صمدی شجاع: من و موسی برای کار به تهران رفته بودیم دقیقا آن روزها مصادف شده بود با شهادت آیت الله حاج آقا مصطفی خمینی؛ وقتی که موسی این خبر را از رادیو شنید با پریشان حالی به سمتم آمد و گفت: «باید کار را تعطیل کنیم و به قم برویم». وقتی آنجا رسیدیم حکومت نظامی شدیدی در شهر حاکم شده بود. دور تا دور حرم حضرت معصومه (س) را نیروهای نظامی آن زمان محاصره کرده بودند و سیل جمعیت هم به داخل حرم می رفتند. مراجع تقلید در آنجا شروع به سخنرانی و جریان شهادت حاج آقا مصطفی خمینی را بیان کردند که همان جا جرقه های اولیه انقلاب زده شد و به طور علنی، اسامی سرکرده‌های شاه جنایتکار اعلام و سیر تحولات ادامه پیدا کرد تا اینکه 21 و 22 بهمن ماه به پیروزی رسیدیم.
نوید شاهد کرمانشاه: گفته شده که شهید در جریان آزادسازی "پادگان حر" نقس بسزایی داشته است، لطفا" در این خصوص هم توضیح بفرمایید.
حسین صمدی شجاع: بله، در جریان آزاد سازی "پادگان حر" فعلی که در زمان رژیم پهلوی "پادگان باغ شاه" نام داشت، موسی با شهید فرضعلی یکی دیگر از برادرانم تنها با یک اسلحه و تلاش شبانه روزی توانستند نیروهای شاه را از آنجا بیرون کنند و این موضوع آغاز سقوط پادگان های دیگر و موجب استقرار نیروهای انقلابی شده بود.
نوید شاهد کرمانشاه: از چه زمانی شهید موسی برای دفاع از کردستان راهی آن منطقه می شود؟
حسین صمدی شجاع: در سال ۱۳۵۸ با تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بلافاصله به عضویت سپاه درآمد و در منطقه سنقر مشغول فعالیت شد. با شروع جنگ تحمیلی در دیده‌بانی واحد خمپاره انداز در جبهه‌های بازی‌دراز به نبرد با دشمن بعثی پرداخت، پس از مدتی کوتاه، مسئولیت فرماندهی عملیات سپاه سنقر به وی سپرده شد تا اینکه تمامی نیروهای ضد انقلاب و سلطنت طلب در کردستان جمع شده بودند تا شاید بتوانند ضربه‌ای به پیکر انقلاب اسلامی بزنند، موسی از این بابت بسیار ناراحت و احساس خطر کرده بود تا اینکه شجاعت و تجربیاتش او را راهی کردستان کرد.
نوید شاهد کرمانشاه: از خصوصیات بارز شهید که توجه شما را طی سالیان متوالی به آن جلب کرده بفرمایید.
حسین صمدی شجاع: شجاعت از ویژگی های بارز شهید بود چرا که هیچگاه خود را نمی دید و تمام نهایت و تلاش خود را می کرد تا بتواند دشمنان را از کشور بیرون کند و نگذارد ذره‌ای از آب و خاک وطنش دست آنها بیفتند. با اینکه فرمانده بود در عملیات ها جلوتر از همه می ایستاد و این موضوع باعث شده بود نیروهایش هیچگاه احساس خستگی نکنند.
نویدشاهد کرمانشاه: شهید در کجا و چطور به شهادت رسیدند؟
حسین صمدی شجاع: شهید در منطقه سردشت به همراه نیروهایش یک شبانه روز با ضد انقلابیون درگیر می شوند تا اینکه تیر به دست چپش می خورد و ساعت ها با یک دست از منطقه دفاع می کند و نهایتا" با اصابت گلوله ی مسقیم به صورتش در تاریخ 22 تیرماه 1362 به شهادت می رسد.
لباس یک دست خونین برادرم به هنگام اصابت گلوله مستقیم به صورت و دستش نشان از ترس و واهمه دشمن داشت. شهید را با همان لباس رزمی که به هنگام شهادت بر تنش بود به خاک سپردیم.
انتهای پیام/
تهیه و تنظیم: شهرزاد سهیلی
تهیه و تنظیم: شهرزاد سهیلی
نظر شما
