نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

صدام حتی فرصت دیدن پیکر فرزندم را نیز از من گرفت

صدام حتی فرصت دیدن پیکر فرزندم را نیز از من گرفت

«زهرا بیاتی» مادر شهید، با اشاره به روزهای پس از شهادت پسرش در چنگوله، از لحظه‌ای می‌گوید که انتظار داشت پیکر او را در بیمارستان اسلام‌آبادغرب ببیند. اما در حالی که در آنجا حضور داشت، حمله موشکی صدام به بیمارستان، نه تنها فرصتی برای وداع به او نداد، بلکه حتی اجازه نداد پیکر فرزندش را تحویل بگیرد.
نام شهید را روی نوه‌ام گذاشتیم تا یادش همیشه زنده بماند

نام شهید را روی نوه‌ام گذاشتیم تا یادش همیشه زنده بماند

«منیره چهری» می گوید: فرزندم سه ماه بیشتر نداشت که پدرش شهید شد. خدا رو شکر فرزندمان بزرگ شد و ازدواج کرد و در حال حاضر یک نوه دارم جالب اینجاست که شهید یکم آذرماه به دنیا آمده و نوه ام نیز دقیقا در همین تاریخ متولد شده است و ما به یاد شهید اسم نوه ام را امین گذاشته‌ایم تا یادش همیشه زنده بماند.
حتی یک بار هم از همسرم دلگیر نشدم

حتی یک بار هم از همسرم دلگیر نشدم

«طلعت یاری» همسر شهید می گوید: در طول مدت 27 سال زندگی مشترک با آقا عسگر، حتی یک بار هم از او دلگیر و ناراحت نشدم، بسیار مهربان، دلسوز و صادق بود.
دمکرات‌ها، پسرم را تکه تکه کردند

دمکرات‌ها، پسرم را تکه تکه کردند

شهید «شریف کریم‌پور» سرباز دلیر سپاه پاسداران، در تاریخ 31 مرداد 1371، در درگیری با گروهک‌های ضدانقلاب در منطقه مریوان به شهادت رسید. او نه با گلوله، بلکه با شکنجه و تکه‌تکه شدن توسط دشمنان اسلام و انقلاب جان خود را فدای آرمان‌هایش کرد. «ماه زر هادی قورقی» مادر شهید در خاطرات خود از نحوه شهادت پسرش و چگونگی وقوع این حادثه می‌گوید که در ادامه فیلم ضبط شده مصاحبه تقدیم می شود.
هنوز صدای انفجارها در گوشم می پیچد

هنوز صدای انفجارها در گوشم می پیچد

«فرشته کرمی» جانباز کرمانشاهی، با یادآوری دوران کودکی و تجربه وحشتناک بمباران هوایی دشمن بعثی، از دردها و کابوس هایی که پس از سال ها هنوز با اوست سخن می گوید که در ادامه گفتگوی تصویری تقدیم می گردد.