شهادت، راه سعادت است

به گزارش نوید شاهد کرمانشاه، شهید «علی اصغر زرشکیان» یکم مهر 1341 در شهرستان كرمانشاه به دنيا آمد. پدرش منوچهر نام داشت. تا پايان دوره متوسطه در رشته تجربي درس خواند و ديپلم گرفت. به عنوان ســرباز ارتش در جبهه حضور يافت. دوم شهريور 1363 در انديمشك بر اثر اصابت تركش به شهادت رسيد. مزار شهید در گلزار شهداي زادگاهش واقع است.

وصیت نامه شهید

به نام او به نام خدایی که از اویم و برای اویم هستی ام برای اوست؛

رفتنم برای او و بازگشتم به سوی اوست.

از مؤمنان مردانی هستند که به عهد و پیمانی که با خدا بسته بودند وفا کردند و در میان آنان کسانی هستند که مرده اند و از آنان کسانی هستند که منتظرند و با کوچکترین تغییری آن را تغییر نداده اند.

در میان مؤمنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند صادقانه ایستاده اند؛ بعضی پیمان خود را به آخر بردند و در راه او شربت شهادت نوشیدند، و بعضی دیگر در انتظارند؛ و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند.

شهادت هدیه ای است گرانبها از جانب خداوند تبارک و تعالی برای بندگان خالص خود که نصیب هر کس نمی شود. انسان باید در راهی سیر کند که سعادتش در آن خط باشد و به قرآن سوگند من سعادت خویش را نمی یابم مگر در پیمودن خط خونین ابا عبدالله الحسین(ع) که راه تمامی شهدای انقلاب اسلامی است. جهاد در راه خدا گذشتن از علایق نفسانی و حسینی وارد شدن و حسینی گونه شدن است و ببین کجایی و چه کار میکنی آنچه گذشته هیچ است و آنچه خواهد آمد چیست و چه می دانیم که چه خواهد شد پس اکنون که من هستم برخیزم و به فکر خویش باشم.

پدر جان می خواستم بگویم من از خدا سه چیز می خواهم که امیدوارم به من بدهد. خواسته های من عبارت اند از؛ ۱- شهادت در راه او (الله) ۲-جنازه ام بدون غسل و کفن باشد و مانند پیکر حسین (ع) سالار شهیدان اسلام که امیدوارم خدا آرزویم را برآورده کند. جنازه ام بوی خوش بدهد و با سالار شهیدان در روز قیامت محشور شوم ان شاءالله.

پدرجان! هر کجا که خواستید جنازه من را دفن کنید ولی اگر امکان داشت در گلستان شهدای باغ فردوس دفن کنید.

 پدر جان یک وصیت دارم که امیدوارم آن را عمل کنید. من نماز و روزه قضا دارم و اگر می شود قرض های مرا بده.

 با عرض سلام خدمت مادر عزیز و شهیدپرورم؛ مادر جان امیدوارم که برای من ناراحت نباشی و در شهادت من گریه و زاری نکنی. مادر جان می خواهم همان طور که تا به حال یک مادر نمونه بوده ای از این به بعد هم باشی مادر من از شما انتظار ندارم که بر سر مزارم بیایی و گریه کنی. نمی خواهم با گریه ات مرا ناراحت کنی. پدر و مادر عزیز!به خواهرم بگویید که دختری نمونه باشد و حجاب خود را فراموش نکند که با حجاب خود مشت محکمی بر دهان منافقین خواهد زد. نماز و روزه خود را از یاد نبرد و مانند حضرت زینب(س) باشد و درس خود را ادامه دهد و زمانی که ازدواج کرد مادری نمونه برای فرزندان خود باشد و همچنین برادرم از او هم می خواهم سربازی نمونه باشد مانند سربازان حسین(ع).

 پدر و مادر عزیز از همه برایم طلب حلالیت کنید بخصوص خانواده برادرم.

پدر و مادر عزیز از شما خواهش می کنم که از صمیم قلب مرا حلال کنید.

شیون مکن مادر مگر در مرگ خون بارم

بگذر از من دیگر عزم سفر دارم

ای دوستان عزیز!

آنگاه که محیط را از همه انسانها خالی می بینید دمی و لحظه ای از همه جا قطع نظر کنید و همه محسوسات خود را کنار بگذارید و از همه جا ببرید و به سوی خویشتن برگردید و در غلاف وجود فرود روید و به دقت بنگرید که گذشته ها رفته و آینده هم مجهول الحال است. «إنّ اليَوْمَ عَمَلُ وَلا حِسابَ، وَغَداً حِسابُ وَ لا عَمَل ، امروز میدان کار و فردا بازار مزد است امروز روز عمل است بدون حساب و فردا حساب است بدون عمل.

خدا حافظ - به امید زیارت کربلا ان شاء الله

تاریخ 5/۲/1362

انتهای پیام/