هنوز صدای انفجارها در گوشم می پیچد
به گزارش نوید شاهد کرمانشاه، «فرشته کرمی» جانباز کرمانشاهی می گوید:ساکن شهرستان اسلام آباد غرب بودیم سن و سال زیادی نداشتم حدود هفت سال و کلاس اول بودم. مادرم برای آب به چشمه رفته بود من هم ثانیه شماری می کردم مادرم برگردد و من به مدرسه بروم. متوجه جنگ نبودم به یکباره در نزدیکی منزل ما گرد و خاک زیادی بلند شد، سر و صداهای زیادی می شنیدم همین که به خودم آمدم تمام تنم مانند کوره آتش داغ شده بودم تازه فهمیدم بمباران شده و از سر تا نوک انگشتان پاهایم ترکش است و خون جاری می شود.
وی ادامه داد: صدا می زدم به من کمک کنید کسی صدای مرا نمی شنید چشمم به یک پسر بچه افتاد که جلوتر از من بود تمام لباس هایش آتش گرفته بود، حالم خیلی بد بود عمه ام را دیدم هر چه صدایش می زدم کمک، نمی شنید موج انفجار او را هم گرفته بود. دستم را گرفت و روی زمین مرا کشید تا به سنگری امن رساند. بعد از آن مرا به کرمانشاه انتقال دادند که برق بیمارستان قطع شده بود و از آنجا به تهران رفتم، یک ماه بستری شدم تا خانواده ام مرا پیدا کردند.
جانباز کرمانشاهی گفت: بعد از سال ها هنوز کابوس جنگ در وجودم هست و احساس می کنم دشمن هر لحظه می خواهد وارد خاکمان بشود و به ما حمله کند.
در ادامه گفتگوی تصویری را می بینید.
انتهای پیام/