«یکی از دوستان خبر شهادت کریم را داد. مجید کنجی ایستاد و فریاد زد: «اگر ما کریم را نداریم خدای کریم را که داریم. اگر او را از دست داده‌ایم، برای فراق او نباید گریه کنیم، بلکه  به حال خودمان باید گریه کنیم که جا مانده‌ایم...» در ادامه خاطره این شهید والامقام را از زبان دوستش در نوید شاهد بخوانید.

به گزارش نوید شاهد خوزستان، شهید عبدالمجيد صدف ساز در يكم فروردين 1342، در شهرستان اهواز چشم به جهان گشود. پدرش احمد، خواربارفروش بود و مادرش اعتبار نام داشت. دانش آموز سوم متوسطه در رشته تجربی درس خواند. به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. دوم فروردين 1361، در تپه چشمه دزفول بر اثر اصابت گلوله به صورت، شهيد شد.

متن خاطره شهید عبدالمجید صدف ساز:

سوم مهرماه ۵۸، وقتی که خبر شهادت عبدالکریم راجی در یکی از مأموریت‌های سپاه در شهر پیچید، مدارس تازه باز شده بود و من هم در راه بازگشت از مدرسه بودم که حوالی مسجد، یکی از دوستان خبر شهادت کریم را داد.

کریم مسئول جلسه بود و حالا عمود جلسه افتاده بود زمین. از یکسو داغدار کریم بودیم و از دیگر سو نگران اینکه سرنوشت جلسه قرآن چه خواهد شد؟ مسجد شده بود عزاخانه. دورتا دور مسجد بچه ها نشسته بودند و زار می زدند. اتفاق سخت و سنگینی بود. مسئول جلسه یک جورهایی هم پدر بود برای بچه‌ها و هم برادر بزرگ تر.

مجیدی که همیشه لبخند به لب داشت با دوچرخه از درب مسجد وارد شد اما این بار از لبخند که خبری نبود، بلکه برافروختگی و عصبانیت عجیبی در چشم ها و چهره اش موج می زد.

کنجی ایستاد و فریاد زد: «اگر ما کریم را نداریم خدای کریم را که داریم. اگر او را از دست داده ایم، برای فراق او نباید گریه کنیم، بلکه  به حال خودمان باید گریه کنیم که جا مانده ایم »

حرف های مجید ورق را برگرداند. روحیه ی از دست رفته ی بچه های جلسه قرآن برگشت و جان ها با کلام مجید آرام شد و مجید شد جایگزین کریم. مسئولیت جلسه را به عهده گرفت و هست و نیستش را هم گذاشت برای جلسه قرآن مسجد صاحب الزمان «عج» جنوبی.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده