روایتی خواندنی از جانباز کرمانشاهی "عبدالرضا حاتم پور"؛
نوید شاهد - جانباز کرمانشاهی "عبدالرضا حاتم پور" می گوید: «دانشجوی سال آخر مهندسی بود، هنگام درگیری در جبهه موجی شد. تنها چیزی که او را تسکین می داد یادگاری فرزند تازه متولدش بود که هر روز صبح آن را جلو خودش می گرفت و گریه می کرد و یا آن را به سینه می‌چسباند...»

به گزارش نوید شاهد کرمانشاه، بی شک تداعی خاطرات شهیدان، آزادگان و جانبازانی که جان، عمر و یا عضوی از پیکر خود را فدای آرمان های انقلاب شکوهمند اسلامی کردند، ما را برای ادامه دادن راهشان مصمم تر خواهد کرد.
در ادامه روایتی خواندنی از آزاده و جانباز کرمانشاهی "عبدالرضا حاتم پور" تقدیم مخاطبان ارجمند می شود.

بعثی ها یکی از همرزمانمان را به خاطر عکس فرزندش به شهادت رساندند

زمانی که گرفتار بعثیون شدیم، جوانی خوش سیما و بلند قامت با گروه ما همراه شد. دانشجوی سال آخر مهندسی بود. هنگام درگیری در جبهه موجی شده بود. معمولا افسرده و گنگ بود و تنها چیزی که او را تسکین می داد یادگاری فرزند تازه متولدش بود که هر روز صبح آن را جلو خودشمی گرفت و گریه می کرد و یا آن را به سینه می چسباند.

یک روز گرم بعثیون جنایتکار برای شکنجه، اسرا را به محوطه ی اردوگاه و جلو آفتاب سوزان بردند. چند نفر از نگهبان ها او را اذیت کردند، کتک زدند و بعد عکس را از جیبش بیرون آوردند و پاره کردند.

جوان که عکس را پاره پاره دید، خشمگین به آن ها حمله کرد. اسرا را به آسایشگاه فرستادند و همه مثل کفتار به جان جوان افتادند.

صدای فریاد جوان و الله اکبر اسرا فضا را پر کرد. اما خیلی زود صدای جوان خاموش شد و بغض در گلوی ما گره خورد. فردا پیکرش را پاره پاره مثل عکس فرزندش به خاک سپردند.

انتهای پیام/

منبع: نویدشاهد
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده