گفتگو با جانباز کرمانشاهی«جهانگیر ابراهیم پناه»
«جهانگیر ابراهیم پناه» میگوید: برایمان نارنجک انداختند و دیگر هیچ چیزی متوجه نشدم.با هلیکوپتر من را به بیمارستان رساندند و رودههایم را سریع کوتاه کردند و تمام بدنم پر از ترکش شد اما با وجود امنیت حال و خیال آسوده مردم مجروحیتم را فراموش میکنم.
کد خبر: ۵۷۶۳۹۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۰۲
گفتگوی تصویری با جانباز کرمانشاهی «ناصر خزایی»
«ناصر خزایی» می گوید: ایثار و شهادت دو کلمه مقدس هستند، ما باید خود را بشناسیم و وقتی خود را شناختیم خدا را شناختهایم. جانباز بودن مقدس است. اگر شهدا نبودند راه شهدا گم میشد، جانبازان راه شهدا را ادامه می دهند.
کد خبر: ۵۶۲۸۵۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۱/۰۹
گفتگوی تصویری با جانباز کرمانشاهی «بایر هاشمی»
جانباز کرمانشاهی «بایر هاشمی» میگوید: در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خدمت میکردم، سال 1364 در منطقه شیخ صله دمکراتها به ما پاتک زدند و ما را اسیر کردند.
کد خبر: ۵۶۱۲۳۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۰۲
گفتگوی تصویری با جانباز کرمانشاهی «علی عباسی نژاد»
جانباز کرمانشاهی «علی عباسی نژاد»می گوید: راننده مناطق عملیاتی بودم. در یکی از مناطق 8 صبح تا 8 شب با دشمن درگیر شدیم، مهمات تمام شده بود به فرمانده مان گفتم می روم که با مهمات برگردم اصرار کرد نروم، اطراف را مین کار گذاشته بودند جان من عزیزتر از رزمندگان نبود، رفتم در بین راه یکی از مین ها منفجر و مجروح شدم. در جبهه همه ی رزمندگان منتظر دستور امام بودند و این از همه چیز برایمان مهم تر بود.
کد خبر: ۵۶۰۶۸۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۹/۲۰
روایتی شنیدنی از جانباز کرمانشاهی «فریدون سهرابی»
جانباز کرمانشاهی «فریدون سهرابی» میگوید: سال 1363 عضو بسیج شدم و سال 65 به خدمت سربازی اعزام شدم. در پایگاه محل خدمت مشغول گشت زنی بودم و نمی دانستم دور تا دور پایگاه را مین کار گذاشتند در همین حین روی مین رفتم و یکی از پاهایم قطع شد و یکی یکی انگشتهایم روی زمین می افتادند.
کد خبر: ۵۶۰۶۴۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۹/۱۹
گفتگوی تصویری با جانباز «غفار مرادپور»
جانباز کرمانشاهی «غفار مراد پور» میگوید: سال 1365 به خدمت سربازی اعزام شدم عضو تیپ انصار الرسول سپاه پاسداران شدم و بعد ما را به همراه برادران به جزیره مجنون فرستادند، روی اسکله بودیم که یک خمپاره به ما اصابت کرد و همانجا یکی از دستهایم قطع شد و پزشکان نتوانستند آن را پیوند بزنند.
کد خبر: ۵۶۰۳۸۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۹/۱۴
روایتی شنیدنی از جانباز کرمانشاهی «سالار کارگر»
جانباز کرمانشاهی «سالار کارگر» می گوید: در منطقه عملیاتی بودیم و یکی از رزمندگان با بولدوزر خاکریز هایی را که نشست کرده بود را بالا می برد که در همین حین یک خمپاره به او خورد و دشمن شروع به حمله کرد که به من هم ترکش اصابت کرد و زمین خوردم که در آن لحظات فقط به فکر مادرم بودم و از خدا خواستم به او صبر بدهد.
کد خبر: ۵۵۹۹۶۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۹/۰۵
گفتگوی تصویری با جانباز کرمانشاهی «محمدرضاکریمی»
جانباز کرمانشاهی «محمدرضا کریمی»، میگوید: به عنوان بسیجی به منطقه کردستان اعزام شدم و در عملیاتهای مختلف شبانه روز در قلههای کامیاران و مریوان برای پاکسازی کومله دمکرات در حال گشت بودیم. تا اینکه برای عملیات کربلای 5 به شلمچه اعزام شدیم و آنجا مجروح شیمیایی شدم. دوست داشتم به شهادت برسم و هرکس که به شهادت رسید مخلصانه جنگید.
کد خبر: ۵۵۹۸۵۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۹/۰۱
گفتگوی تصویری با جانباز و آزاده کرمانشاهی «عبدالقادر اسدی»
جانباز و آزاده کرمانشاهی «عبدالقادر اسدی»، می گوید: سال 1367 در منطقه شرهانی عراقی ها به ما هجوم آوردند در حال عقب نشینی بودیم که از پشت ما را اسیر کردند و ما را به جایی به نام الاماره بردند با سیم خاردار دست هایمان را بسته بودند و با کتک حسابی از ما پذیرایی کردند.
کد خبر: ۵۵۸۸۱۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۰۲
جانباز و آزاده کرمانشاهی «حجت اله همتی»، می گوید:18 اردیبهشت 1365 به خدمت سربازی اعزام شدم و در جبهه های جنگ حضور داشتم که در تاریخ 21 تیر1367 اسیر شدم. ما را به سوله ای به نام الامارات بردند آب و غذایی نداشتیم تانکر آبی را آنجا گذاشتند و شیر لوله ها را به روی ما بستند و ما هم مجبور بودیم روی دوش یکدیگر برویم و خود را به دریچه تانکر برسانیم و با پوتین هایمان آب بخوریم.
کد خبر: ۵۵۸۸۰۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۰۲
گفتگوی تصویری با جانباز کرمانشاهی«بهمن نوری میر حصاری»
«بهمن نوری میر حصاری»، میگوید: سال 1374 بود 9 سال بیشتر نداشتم. خانوادهام من را راهی مدرسه کردند در راه وجود یک تراکتور کشاورزی من را مجبور کرد که از جاده خارج شوم که به یکباره یک مین سد راه من و موجب قطع یکی از دستانم میشود.
کد خبر: ۵۵۸۳۱۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۱۵
گفتگوی تصویری با جانباز «مراد ویس خسروی»
«مراد ویس خسروی»، می گوید: دوم راهنمایی بودم که به جبهه رفتم در هشت سال دفاع مقدس خدمت سربازی را گذراندم و فعالیت هایم را با عنوان بسیجی ادامه دادم. 32 تیرماه 1367 در روستا بودم که هواپیماهای عراقی روستا را بمباران شیمیایی کردند و من هم شیمیایی شدم. همه ی بدنم تاول زده بود و هنوز هم آثار این مجروحیت در من وجود دارد.
کد خبر: ۵۵۷۹۳۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۰۱
گفتگو با جانباز کرمانشاهی«رضا منصوری»؛
جانباز کرمانشاهی، میگوید: سال 1360 ما به عنوان نیروهای سپاه برای احداث پل در دامنههای بازی دراز در دشت دیره درحالی که مشغول کار بودیم نیروهای عراق متوجه حضور بچهها شده بودند و با توپ و خمپاره به ما حمله کردند. همرزمان دست ازکارکشیدند تا اینکه نیمههای شب و بعد از آن با چراغ خاموش و در دل شب پل را برای عبور نیروهای بسیجی و تدارکات احداث کردیم.
کد خبر: ۵۵۱۲۹۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۱/۰۷
گفتگوی تصویری با آزاده و جانباز کرمانشاهی«محمد صالح مرادی»؛
جانباز کرمانشاهی «محمد صالح مرادی»، میگوید: هرگاه سرزمینی توسط بیگانگان و دشمنان به خطر بیفتد، خواه ناخواه تعداد افراد زیادی در مقابل آنان سینه سپر میکنند. در زمان دفاع مقدس من هم یکی از افرادی بودم که برای حفظ آب و خاکم راهی جبهه شدم 17 سال بیشتر نداشتم و در این راه هم به درجه جانبازی رسیدم که برایم یک افتخار است.
کد خبر: ۵۴۲۹۵۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۱۵
گفتگو با یک جانباز 50 درصد کرمانشاهی:
نوید شاهد- "کرم اله ارسلانی" جانباز 50 درصد کرمانشاهی، می گوید: «با وجود اینکه بچه هایم کوچک بودند و همسرم به تنهایی از آنها نگه داری می کرد ولی من رفتن به جبهه را یک تکلیف شرعی می دانستم و دوست نداشتم وطنم به دست بعثی ها که از کشورهای غربی دستور می گرفتند بیفتد نه تنها من بلکه تمام همرزمانم با عشق به جبهه آمده بودند.»
کد خبر: ۵۰۳۶۷۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۲۸
نوید شاهد – در حاشیه کنگره قربانیان حقوق بشر آمریکایی و کنگره بینالمللی نفسهای سوخته که همزمان به صورت آنلاین و از طریق ویدئوکنفرانس در سراسر کشور برگزار شد. در استان کرمانشاه، از جانباز شیمیایی "محمد پیامی" تقدیر و تجلیل به عمل آمد.
کد خبر: ۴۸۲۲۸۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۰۸