نوید شاهد - «نیروها از پشت خاکریزها با فریاد اللهاکبر بیرون ریختند، صدای مهیب توپ، خمپاره و مسلسلها بالا گرفت، رزمندگان اسلام به سرعت پیش میرفتند و از میان آنها تعداد زیادی شهید شدند ولی بقیه شجاعانه جلو کشیدند ...» ادامه این خاطره را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۰۳۰۰۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۱۸
نوید شاهد - «وقت شام شد و برای ما غذا آوردند؛ در حالی که حاجآقا را بسیار تحویل گرفته، غذای گرم و خوبی به ایشان دادند و برای ما فقط تکهای نان خشک آوردند. ما که این صحنه را دیدیم، خودمان را به خواب زدیم تا حاجآقا خجالت نکشد و غذایش را بخورد ...» ادامه این خاطره از سید آزادگان، شهید "حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلیاکبر ابوترابیفرد" را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۰۲۹۹۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۱۸
نوید شاهد- ۳۴ عنوان کتاب با موضوع ادبیات و تاریخ دفاع مقدس در سال گذشته در ادارهکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان مرکزی به چاپ رسید.
کد خبر: ۵۰۲۹۵۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۱۷
برگی از خاطرات دفاع مقدس؛
نوید شاهد - «یک شب ناگهان یکی بلند شد فریاد زد اسیر شدیم، اسیر شدیم. کمین به هم ریخت و همه بلند شدیم و هر کدام به طرفی فرار میکردیم ...» ادامه این خاطره از نویسنده و رزمنده دفاع مقدس "کامبیز فتحیلوشانی" را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۰۲۸۹۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۱۷
نوید شاهد _ همسر شهید مدافع حرم «جواد الله کرمی»، در خاطرهای از او میگوید: "«عروسی ما ۱۸ فروردین ۸۶ همزمان با میلاد پیامبر اکرم (ص) بود. جشن عروسی در یک سالن برپا شد. مراسم عروسیمان به لطف خدا ذرهای گناه نداشت.....» ادامه این خاطره از شهید مدافع حرم «جواد اللهکرمی» را در پایگاه خبری نوید شاهد تهران بزرگ بخوانید.
کد خبر: ۵۰۲۸۳۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۱۸
نوید شاهد _ همسر شهید مدافع حرم «جواد الله کرمی»، در خاطرهای از او میگوید: «ما در هزینههای ازدواج اصلاً سخت نگرفتیم و از همدیگر توقعی نداشتیم. هم خانواده من به آقا جواد و هم خانواده ایشان به ما سفارش میکردند که خود را به زحمت نیندازید و زیاد هزینه نکنید...» ادامه این خاطره از شهید مدافع حرم «جواد اللهکرمی» را در پایگاه خبری نوید شاهد تهران بزرگ بخوانید.
کد خبر: ۵۰۲۸۳۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۱۸
نوید شاهد _ همسر شهید مدافع حرم «جواد الله کرمی»، در خاطرهای از او میگوید: "آقا جواد خیلی روی فرزندآوری تاکید میکرد. به دوستان و اطرافیان میگفتند: «زیاد بچه بیاورید. حداقل باید چهار بچه داشته باشید....» ادامه این خاطره از شهید مدافع حرم «جواد اللهکرمی» را در پایگاه خبری نوید شاهد تهران بزرگ بخوانید.
کد خبر: ۵۰۲۸۳۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۱۸
نوید شاهد _ همسر شهید مدافع حرم «جواد الله کرمی»، در خاطرهای از او میگوید: «یکی از ویژگیهای رفتاری آقا جواد که مورد تایید همه اطرافیانش بود، تواضع و خوش برخوردی ایشان بود. این حسن خلق را از مادر بزرگوارشان به ارث برده بودند....» ادامه این خاطره از شهید مدافع حرم «جواد اللهکرمی» را در پایگاه خبری نوید شاهد تهران بزرگ بخوانید.
کد خبر: ۵۰۲۸۲۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۱۸
نوید شاهد - سه ماه گذشت و دوباره همان صدا آمد، ولی اینبار بدون سروصدا به بالای پشت بام رفتم و دیدم که شهید «صمد بنسلو» با ناله و گریه مشغول خواندن نماز شب بود. آن شب بود که فهمیدم، زمانی که شهید بزرگوار به شهر می آمد و از میدان نبرد و دور از همرزمان بود ناله و گریه کار هر شب او بود. این متن خلاصه ای از خاطره ی جواد طبقي، دوست شهيد «صمد بنسلو» بود که تقدیم شما مخاطبان عزیز میگردد.
کد خبر: ۵۰۲۸۱۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۱۷
نوید شاهد - «یکی از روزها نیروهای عراقی برای ما صابون آوردند، به هر نفر یکی دادند، بچهها که در آنجا حمامی نبود میخندیدند و این کار باعث تعجب ما شده بود. چونکه آب برای خوردن در اسارت نداشتیم چه برسد برای حمام کردن! ...» ادامه این خاطره را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۰۲۷۶۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۱۶
نوید شاهد_ کتاب یاد یاران روایتی از زندگی نامه، خاطرات معلم شهید عبدالرسول قادریان است که توسط انتشارات حله_ بوشهر در سال ۱۳۹۹ منتشر شد.
کد خبر: ۵۰۲۷۴۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۱۶
نوید شاهد - شهيد "علی اکبر افضل" در دفتر خاطرات خود می نویسد: «در تشیيع جنازه ای شرکت کرده ام و يک طرف تابوت (طرف جلو سمت راست) بر دوش خودم بود. تشیيع جنازه شلوغ بود از نفرات شرکت کننده سوال کردم که تشييع کيست؟ ...» متن کامل خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۰۲۷۲۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۱۵
دلنوشته ای از شهید "محمد خاکپور"
نوید شاهد - شهید "محمد خاکپور" در فرازی از دلنوشته خود می نویسد: «عزيزان صحنه کربلا خيلي غم انگيز است اي خانواده شهدا وقتي ناراحت مي شويد به ياد شهيدتان مي افتيد. صحراي کربلا را مجسم کنيد مصيبت کربلا را مجسم کنيد بخودتان تسلي بدهيد. خدايا پروردگار تو را به خون شهيد ابا عبدالله قسم مي دهيم شهداي مارا با سيد الشهد محشور بگردان.»
کد خبر: ۵۰۲۷۲۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
خاطره؛
نوید شاهد _ همسر شهید مدافع حرم «جواد الله کرمی»، در خاطرهای از او میگوید: "ملاک اصلی آقا جواد برای ازدواج، «ایمان و اخلاق» بود. من هم همین معیارها را داشتم. در صحبتهای اولیهمان برای ازدواج ایشان از من سوالی نپرسیدند....» ادامه این خاطره از شهید مدافع حرم «جواد اللهکرمی» را در پایگاه خبری نوید شاهد تهران بزرگ بخوانید.
کد خبر: ۵۰۲۷۱۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۱۵
خاطره؛
نوید شاهد _ همسر شهید مدافع حرم «جواد الله کرمی»، در خاطرهای از او میگوید: "«آقا جواد» وقتی به خواستگاری آمدند، از مأموریتهایی که ممکن است هر سال برایشان پیش بیاید حرف زدند. گفتند شرایط کاریشان طوری است که ممکن است چند هفته یا چند ماه در ماموریت باشند. همین موضوع سبب شد که خانوادهام با وجود علاقهای که به ایشان پیدا کرده بودند کمی مردد شوند.....» ادامه این خاطره از شهید مدافع حرم «جواد اللهکرمی» را در پایگاه خبری نوید شاهد تهران بزرگ بخوانید.
کد خبر: ۵۰۲۷۱۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۱۵
توسط انتشارات کتاب جمکران؛
نوید شاهد - کتاب «سربندهای یامهدی» اثر کوثر شریفی نسب توسط انتشارات کتاب جمکران منتشر و راهی بازار نشر شد.
کد خبر: ۵۰۲۶۵۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۱۵
نوید شاهد- پدر و مادر شهید "محسن خلچانی" از خاطرات جبهه رفتن پسرشان برایمان گفتند و اینکه مخالفت پدر و مادر در راهی که او انتخاب کرده بود تاثیر نداشت. محسن دو بار به جبهه رفت و چشمان پدر و مادر همچنان براه او مانده است.
کد خبر: ۵۰۲۶۱۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۱۴
نوید شاهد- مادر و پدر شهید "حمید اسدی" از اخلاق نیکوی شهیدشان و رفتار بسیار خوب او با مردم و همسایه ها و اینکه چگونه مشتاقانه 4 بار به جبهه رفت و در نهایت شهادت را در آغوش گرفت خاطرات ی را گفتند.
کد خبر: ۵۰۲۶۱۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۱۴
نوید شاهد – در پاسخ به سوالات دوستانم که درمورد پدرم ، ازمن میپرسیدند میگفتم؛ قدش بلند، سينه ستبر، بازو قوي، آنها میگفتند باز هم بگو از نشاني هايش، مي گفتم لباس سبزي به تن داشت، اسلحه اي هم به دوش، همان كه پوتين به پا داشت، هماني كه پارچه قرمزي به سرش بسته بود. این متن خلاصه ای از خاطره ی خانم صونا رضازاده فرزند شهيد «شهريار رضازاده» بود که تقدیم شما مخاطبان عزیز میگردد.
کد خبر: ۵۰۲۶۰۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۱۴
نوید شاهد - «بچههای سپاه از شهادت قنبری مطلع شدند و این در حالی بود که نامزدش مرتب وضعیت ایشان را از بچهها سؤال میکرد. هیچ کس جرأت بروز آن را نداشت، چرا که این دو تازه نامزد شده و علاقه شدیدی به هم داشتند و قرار بود پس از بازگشت عروسی کنند ...» ادامه این خاطره را از شهید "سعید قنبری" در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۰۲۵۶۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۱۴