نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - شاهد و ایثار
مروری بر زندگی شهید «اسد‌ پرهیز»
شهید «اسد‌ پرهیز» سال 1330 در یکی از روستاهای گیلانغرب به نام ویژنان متولد شد. با شروع جنگ تحمیلی به خاطر دفاع از وطن و کیان اسلامی و دستاوردهای انقلاب همراه رزمندگان عشایری به صف مبارزین پیوست و در گردان‌های عشایری در نبردی مسلحانه با کفار صدامی ایثارگری کرد.
کد خبر: ۵۷۰۱۹۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۱

شهید «احسان تورکی» 15 شهریور 1348 در استان کرمانشاه و در خانواده‌ای مذهبی دیده به جهان گشود. با شروع جنگ تحمیلی به عضویت سپاه پاسداران در‌آمد و به جبهه‌های حق علیه باطل رفت. سرانجام در تاریخ سوم آذرماه 1368 در نوسود در حین آموزش به علت تیر سهوی به بدن به درجه رفیع شهادت نایل آمد.
کد خبر: ۵۷۰۱۹۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۱

گفتگوی تصویری با جانباز کرمانشاهی «بهزاد مرادی»
«بهزاد مرادی» می‌گوید: 26 اسفندماه 1385 در پادگان مرزی خسروی ولد خشکه مجروح شدم، سرباز بودم و چیزی به پایان خدمتم نمانده بود که در حین انجام مأموریت، به مین جا مانده از جنگ تحمیلی برخورد کردیم و من پای چپم را از دست دادم.
کد خبر: ۵۷۰۱۸۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۱

دست نوشته شهید«علی کرم کبودی»
شهید«علی کرم کبودی»، در دست نوشته به یادگار مانده‌اش آورده است: امیدوارم خداوند شهادتم را در راه اسلام و قرآن بپذیرد. دست در دست هم با وحدت آهنین خود با گام‌های استوار برخیزید و امر جهاد را به جا آورید و از جنگ و شهادت نهراسید.
کد خبر: ۵۷۰۱۸۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۱

وصیت نامه شهید «اسماعیل کاکایی»
شهید «اسماعیل کاکایی» در بخشی از وصیت نامه خود نوشته است: سفارش من این است که هیچ وقت مسجد و منبر را ترک نکنید و دنباله روی علمای اسلام باشید.
کد خبر: ۵۷۰۱۸۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۱

گفتگوی تصویری با جانباز و آزاده «بابا علی ابدالی عسگرآبادی»
«بابا علی ابدالی عسگرآبادی» می‌گوید: ما را به شهرک جلولا بردند 21 روز آنجا بودیم تا اسرا را جمع کردند و بعد ما را به زندان هارون الرشید بردند. شش ماه افسرها باید سلول‌های هارون الرشید را طی کنند که سخت‌ترین سلول بود چون غذا و امکانات بهداشتی نداشتیم.
کد خبر: ۵۷۰۱۸۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۱

گفتگوی تصویری با جانباز «پرویز گراوندی نژاد»
«پرویز گراوندی نژاد» می‌گوید: از اسارت خیلی می‌ترسیدم وقتی مجروح شدم تا زمانی که من را سوار آمبولانس کردند و بردند بیهوش نشدم. پایم را از دست داده بودم اما از ساعت یک ظهر تا 7 شب تحمل کردم.
کد خبر: ۵۷۰۱۷۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۱

گفتگوی تصویری با جانباز «لطیف کرمی الیاسوندی»
«لطیف کرمی الیاسوندی» می‌گوید: علاقه زیادی به جمهوری اسلامی داشتم تا اینکه آماده خدمت سربازی شدم ما را به حلبچه فرستادند و از آنجا به ارومیه 6 ماه مانده بود که خدمتم تمام شود بیسم چی بودم که در نوار مرزی ایران و ترکیه به کمین خوردیم و آنجا مجروح شدم.
کد خبر: ۵۷۰۰۵۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۰

روایتی شنیدنی از جانباز کرمانشاهی «رحمت اله حیدری تجر»
جانباز کرمانشاهی «رحمت اله حیدری تجر» می‌گوید: تمام زندگی‌مان را به یکباره از دست دادیم. من هم از چند ناحیه مجروح شده بودم و در بیمارستان تحت درمان بودم. یادم می‌آید زمانی که بمباران شد مردم مثل برگ درخت روی زمین می‌افتادند و مجروح و شهید می‌شدند.
کد خبر: ۵۷۰۰۴۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۰

وصیت نامه بسیجی شهید«علیرضا کیانی»
شهید«علیرضا کیانی» در وصیت نامه به یادگار مانده‌اش نوشته است: به پدر و مادر خود و ملت قهرمان اعلام می‌دارم که تا آخرین قطره‌ی خون خود با صدامیان جنایتکار خواهم جنگید تا پرچم لا اله الا الله همیشه در ایران در اهتزاز بماند.
کد خبر: ۵۷۰۰۳۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۰

مستند «روایت سجاد» که توسط قرارگاه رسانه ای بسیج غرب کشور تهیه شده، در کرمانشاه رونمایی می شود.
کد خبر: ۵۷۰۰۲۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۰

روایتی خواندنی از فرزند جانباز «برزو قبادی»
«پردیس قبادی» فرزند جانباز «برزو قبادی» می‌گوید: پدرم یک روز برای آوردن آب به کنار اروند رود می‌رود هنگام برگشتن به میدان مین برمی‌خورد چون از مین‌های دشمن آگاهی ندارد تنها چیزی که به خاطرش می‌رسد با سرعت زیاد از میدان مین بگذرد تا مین منفجر نشود با سرعت تمام میدان مین را می‌دود. اما به خواست خدا هیچ مینی منفجر نمی‌شود.
کد خبر: ۵۶۹۹۹۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۱۹

روایتی خواندنی از زبان فرزند جانباز و آزاده «ایرج کریمی»
فرزند جانباز و آزاده کرمانشاهی «نادر کریمی»، می‌گوید: پدرم، یک بار بدون اجازه‌ی نگهبان‌ها یک نصفه لیوان آب برمی‌دارد که مأمورها به جانش می‌‌افتند و آن قدر کتکش می‌زنند که هشت دندان و فک پایینش می‌شکند.
کد خبر: ۵۶۹۹۹۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۱۹

روایتی خواندنی از آزاده کرمانشاهی«عبدالرضا گرایی»
«عبدالرضا گرایی» می‌گوید: خبر رحلت حضرت امام در اردوگاه پخش شد و اردوگاه شماره 15 تکریت غوغا شد. بچه‌ها به عزاداری و سینه زنی پرداختند. بعثی‌ها هم برای آزار روحی اسرا شروع به پخش موسیقی‌های شاد و مبتذل از بلندگوهای اردوگاه کردند.
کد خبر: ۵۶۹۹۹۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۱۹

وصیت نامه شهید ارتشی«عزیز کریمی»
شهید ارتشی«عزیز کریمی»در بخشی از وصیت نامه‌اش نوشته است:مادر مهربانم، پدر عزیزیم! برای من ناراحت نباشید چون شهادت در راه وطن همان شهادت در راه خداست.
کد خبر: ۵۶۹۹۹۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۱۹

وصیت نامه شهید بسیجی «سالار کریمی‌خو»
شهید بسیجی «سالار کریمی‌خو» در بخشی از وصیت نامه‌اش نوشته است: مادر عزیزم! خیلی دوستت دارم. مرا ببخش و صبر پیشه کن چون من از دیگر شهیدان به خصوص حضرت علی اکبر امام حسین (ع) عزیزتر نیستم.
کد خبر: ۵۶۹۹۸۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۱۹

وصیت‌نامه شهید «کرمعلی کریم آبادی»
شهید «کرمعلی کریم آبادی» در بخشی از وصیت نامه به یادگار مانده‌اش نوشته است: در تمامی موارد حامی این انقلاب باشید و نگذارید این انقلاب به دست ناهلان بیفتد؛ چرا که این انقلاب با خون شهدا به ثمر رسیده است. خیانت به خون شهدا حرام است.
کد خبر: ۵۶۹۹۸۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۱۹

دست نوشته شهید «علی مراد کرمی»
شهید «علی مراد کرمی» در دست نوشته به یادگار مانده‌اش آورده است: با خدای خود عهد بستم برای او بنده‌ای صالح باشم و تا آخرین قطره‌ی خونم جهاد کنم.
کد خبر: ۵۶۹۹۸۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۱۹

قسمت نخست خاطرات شهید «رمضان نجار»
مادر شهید «رمضان نجار» نقل می‌کند: «با خود می‌گفتم: اگه رمضان بیاد، بهترین غذا‌ها رو برایش می‌پزم! قشنگ‌ترین لباس‌هاشو براش اتو می‌کشم! رختخوابش رو در آرام‌ترین اتاق خانه پهن می‌کنم تا استراحت کنه! آخه نُه ماهه که پسرم خوب نخوابیده!»
کد خبر: ۵۶۹۹۵۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۱۹

گفتگوی تصویری با جانباز کرمانشاهی«فروغ صیدی»
جانباز کرمانشاهی «فروغ صیدی» می‌گوید: زمانی که شهر کرمانشاه بمباران هوایی شد، من سن و سالی نداشتم همین که امداد به کمک آمد در خون می غلتیدم و از همه جای بدنم خون می رفت اما هیچگاه آن لحظه را فراموش نمی‌کنم.
کد خبر: ۵۶۹۹۰۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۱۷