وصیت نامه شهید «احداله ماهیدشتی»

چه باک فرزندی در راه اسلام، جانش را فدای مسلمان بودنش کند

شهید «احداله ماهیدشتی» در بخشی از وصیت نامه اش یادآور شده است: چه باک فرزندی در راه اسلام جانش را فدای مسلمان بودنش بکند چون ما وقتی می گوییم مسلمان و شیعه هستیم باید در عمل هم نشان دهیم که واقعاً پیرو پیامبر و امامان هستیم.

چه باک فرزندی در راه اسلام جانش را فدای مسلمان بودنش بکند

به گزارش نوید شاهد کرمانشاه، شهید «احداله ماهیدشتی» هفتم آبان ۱۳۳۷ در شهرستان هرسین به دنیا آمد. پدرش محمدعلی و مادرش بتول نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته انسانی درس خواند و دیپلم گرفت. سال ۱۳۶۰ ازدواج کرد. به عنوان پاســدار در جبهه حضور یافت. ۱۶ دی ۱۳۶۰ در تنگ کورک گیلان غرب توسط نیرو‌های عراقی بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. تاکنون اثری از پیکرش به دست نیامده است.

 متن کامل وصیت نامه شهید 

کلمه را به نام منطق پر برکت مکتب شیعه شروع می‌کنم. ما از آن خداییم و به سوی خداوند می‌رویم.

امام بزرگ اسلام روح الله چه زیبا این گفته را تفسیر کردند و ما باید از این گفتار الهی درس شهادت و ایثار یاد بگیریم چه بهتر انسان در راه مکتب و اسلام جان را نثار کند و در راه خدا کشته شود.

من این راه را با شناخت کامل انتخاب کردم و از خداوند بزرگ می‌خواهم که این بنده حقیر بتواند این سرمایه ناقابل را در راه دینش تقدیم کند اگر مورد رضای خدا باشد انشالله؛ و همه مسلمانان مخصوصاً برادران و خواهران هرسینی خودم را به نماز و روزه و جهاد دعوت می‌کنم و شما را سفارش می‌کنم که در خط ولایت فقیه که همان خط سعادت و راه مستقیم روح الله است باشید که این خط مورد رضای خداوند بزرگ است و غیر از این خط خط‌های دیگر باطل است.

از مادر عزیزم می‌خواهم که برای فرزندش هیچگونه ناراحتی و گریه و زاری نکند و خدای ناکرده معصیت خدا که همان سنت‌های غلط در عزاداری است انجام نشود که مورد غضب خداوند قرار می‌گیرند.

 ما باید ایمانمان آنقدر قوی و محکم باشد که در برابر همه دشواری‌هایی که خداوند به خاطر تقویت ایمان بندگانش می‌خواهد توکل نموده و به رضای خدا فکر کنیم.

چه باک فرزندی در راه اسلام جانش را فدای مسلمان بودنش بکند، چون ما وقتی می‌گوییم مسلمان و شیعه هستیم باید در عمل هم نشان دهیم که واقعاً پیرو پیامبر و امامان هستیم.

مادر عزیزم می‌دانم در راه بزرگ کردن من زحمات بسیار کشیده‌ای، گفتن آسان است ولی درک آن مشکل است من لایق این همه زحمت نیستم شما حق بزرگی بر گردنم داری و رسالت مادری و الهی را در حق من تمام کرده‌ای از خداوند خواهانم که با فاطمه زهرا محشورت کند؛ و این فرزند حقیرت را ببخش و شیرت را حلالم کن شور و هیجان و عشق به مکتب از همه اینها بالاتر است از پدر عزیزم نیز می‌خواهم که فرزند حقیرش را دعا و حلال کند حق پدری خیلی بالاتر از آن است که من بنویسم و یا بگویم پدر جان می‌دانم مرا با ایمان و با زحمت پرورش دادی و درس تقوا را به من آموختی بی نهایت از لطف پدرانه شما تشکر می‌کنم و از خداوند متعال خواهانم که با مؤمنین و صالحین و امامان محشورت گرداند.

به برادران و خواهرانم یک نصیحت می‌کنم که با تقوا باشند و نماز و روزه و جهاد را فراموش نکنند و کاری بکنند در این چند روز دنیا که رضایت خداوند را به دست بیاورند و رسالت برادری و خواهری را که همان پیام رسانی خون شهیدان به جهانیان و مردم مسلمان است را انجام دهند و از همسر عزیزم خواهش می‌کنم همیشه به یاد خدا باشد و برای پیروزی اسلام و امام عزیز دعا کند و به هیچ وجه برای من ناراحت نباشد چرا که من دین خدا را یاری کردم تا بلکه در این کارم رضایت خداوند را به دست آورده باشم.

سخن زیاد است نمی‌خواهم زیاد بنویسم ولی همین قدر می‌گویم که همیشه به یاد خدا باشید و تقوا پیشه کنید که خدا با همه ماست.

انتهای پیام/

 

 

برچسب ها
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده