گفتگوی تصویری با جانباز «ابراهیم سلطانی»
«ابراهیم سلطانی» می‌‌گوید: در میان داغ‌ترین روزهای جنگ تحمیلی، زمانی که دشمن با حمله خمپاره به خط دفاعی ما یورش برد، من به قیمت از دست دادن چشم‌هایم، نه تنها دلی پر از افتخار و عزت به دست آوردم، بلکه یاد همرزمانم را در قلبم حک کردم.

جنگی که چشم هایم را گرفت، اما عزتم را دوچندان کرد

به گزارش نوید شاهد کرمانشاه، «ابراهیم سلطانی» می‌گوید: من در سال ۱۳۵۹ به عنوان سرباز وظیفه خدمت سربازی‌ام را شروع کردم. بعد از دوره آموزشی به اهواز رفتم و سپس به بهبهان منتقل شدم اما با شروع جنگ تحمیلی و زمانی که صدای حمله دشمن به وطن بلند شد، داوطلبانه به جبهه رفتم. از همان لحظه که به خوزستان اعزام شدم، دیگر روزهای آرامش را به یاد نیاوردم. در عملیات‌های زیادی شرکت کردم اما یکی از تلخ‌ترین و در عین حال پرافتخارترین خاطراتم مربوط به عملیات سوسنگرد است.

 در آن روزها، در خیابان امام بستان در حال درگیری با نیروهای بعثی بودیم که دشمن با خمپاره به ما حمله کرد. من در همان لحظات درحالی‌که بر زمین افتاده بودم، صدای یکی از همرزمانم که فریاد می‌زد را شنیدم. سرم را بلند کردم که ناگهان ترکش خمپاره به سر و چشم‌هایم خورد. چشم راستم دیگر قابل درمان نبود و تخلیه شد. چشم چپم هم دیگر دید کافی ندارد. در همان لحظه، مرا به بیمارستان امام خمینی اهواز منتقل کردند و سپس به بیمارستان فارابی. آنجا پنج بار جراحی شدم و سه ماه تمام هیچ چیزی را نمی‌دیدم. اما با تمام دردهایی که کشیدم، به خودم قول دادم که هیچ‌گاه یاد آن روزها و همرزمانم را فراموش نکنم. روزهای جنگ شاید دردناک بود، اما عزت و افتخاری که در کنار هم‌رزمانم به دست آوردم، برایم به مراتب گرانبهاتر از هر چیزی بود.

در ادامه گفتگوی تصویری را می بینید:

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده