می خواهم با آقا بمانم
چهارشنبه, ۱۰ بهمن ۱۴۰۳ ساعت ۱۳:۵۵
«سید اصغر سائمی طباطبایی»، رزمنده کرمانشاهی از لحظات حساس دوران جنگ و گفتوگوی معنادارش با دوست نوجوانش، «محمد حسین نجاری»، در عملیات بازی دراز سخن میگوید. این داستان، گواهی است بر همبستگی معنوی رزمندگان و ارتباط عمیق آنها با حضرت امام زمان (عج) و اهل بیت (ع)."
به گزارش نوید شاهد کرمانشاه، کتاب«یک نکته از هزاران» مجموعه خاطرات جمعی از رزمندگان در دوران هشت سال دفاع مقدس است که توسط اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان کرمانشاه جمعآوری و تدوین شده است.
خاطره زیر برگرفته از این مجموعه و از خاطرات« سید اصغر سائمی طباطبایی » از رزمندگان دوران دفاع مقدس استان کرمانشاه است.
از آموزش و پرورش تهران به منطقه ی بازی دراز اعزام شده بودیم. دوستی داشتم به نام محمد حسین نجاری ۱۴ سالش بود به من گفت:« سید، اگر شهید شدم مرا نیاری ها.» گفتم: «شاید من شهید شدم گفت:« قَسمت می دم به جان مادرت که مرا نیاری. احساس می کنم اینجا امام زمان (عج) و مادرش زهرا(س) حضور دارند.
شاید قسم او باعث شد که هنگام عملیات من مجروح شوم و نتوانم به پیکر او دست بزنم.
انتهای پیام/
نظر شما