روایتی خواندنی از رزمنده کرمانشاهی«سید اصغر سائمی طباطبایی»
«سید اصغر سائمی طباطبایی»، رزمنده کرمانشاهی از لحظات حساس دوران جنگ و گفت‌وگوی معنادارش با دوست نوجوانش، «محمد حسین نجاری»، در عملیات بازی دراز سخن می‌گوید. این داستان، گواهی است بر همبستگی معنوی رزمندگان و ارتباط عمیق آنها با حضرت امام زمان (عج) و اهل بیت (ع)."

می خواهم با آقا بمانم

به گزارش نوید شاهد کرمانشاه، کتاب«یک نکته از هزاران» مجموعه خاطرات جمعی از رزمندگان در دوران هشت سال دفاع مقدس است که توسط اداره‌ کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان کرمانشاه جمع‌آوری و تدوین شده است.

خاطره زیر برگرفته از این مجموعه و از خاطرات« سید اصغر سائمی طباطبایی » از رزمندگان دوران دفاع مقدس استان کرمانشاه است.

از آموزش و پرورش تهران به منطقه ی بازی دراز اعزام شده بودیم. دوستی داشتم به نام محمد حسین نجاری ۱۴ سالش بود به من گفت:« سید، اگر شهید شدم مرا نیاری ها.» گفتم: «شاید من شهید شدم گفت:« قَسمت می دم به جان مادرت که مرا نیاری. احساس می کنم اینجا امام زمان (عج) و مادرش زهرا(س) حضور دارند.

شاید قسم او باعث شد که هنگام عملیات من مجروح شوم و نتوانم به پیکر او دست بزنم.

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده