درسهای انسانیت در دل نبرد
به گزارش نوید شاهد کرمانشاه، کتاب«یک نکته از هزاران» مجموعه خاطرات جمعی از رزمندگان در دوران هشت سال دفاع مقدس است که توسط اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان کرمانشاه جمعآوری و تدوین شده است.
خاطره زیر برگرفته از این مجموعه و از خاطرات«علی طاهر نژاد» از رزمندگان دوران دفاع مقدس استان کرمانشاه است.
دشمن به خطوط ما تعرض کرد و بخشی از منطقه تحت کنترل ما را به تصرف خود درآورده بود. تعدادی داوطلبانه به منطقه مورد نظر جهت پدافند اعزام شدیم. یک هفته از ماموریت ما گذشت. دشمن تقریباً هر ساعت چندین گلوله توپ خمپاره بر سرمان میریخت و ما به سختی ساعتی یک گلوله شلیک میکردیم. این قضیه ما را به شدت رنج میداد.
یلوهای مسئول محور بود که آن روز جهت سرکشی به منطقه آمد. من با عصبانیت در جمع ۴۰ تا ۵۰ نفر به ایشان گفتم: این چه وضع اداره کردن خط است؟ دشمن هر ساعت بیش از ۲۰ گلوله شلیک میکند و شما یک گلوله، بهتر است آن یکی را هم شلیک نکنید.چرا با این کار چوب تو سراغ زنبور میکنید؟ این انسان بزرگوار بدون آنکه عصبانی شود و یا ابراز ناراحتی بکند، با سعه صدر مرا به کناری برد و گفت: برادر این یک گلوله را شلیک میکنیم با زحمت فراوان به دست میآید و اگر ما این را هم شلیک نکنیم، دشمن تصور میکند این محور خالی است و آن را به تصرف خود در می آورد. سخنانش آنقدر آرام و قانع کننده بود که مرا شیفته خود کرد آن موقع بود که دانستم ما با چه امکانات کمی در مقابل دشمن میجنگیم و جبهه را نگه میداریم.
انتهای پیام/