گفتگوی تصویر با جانباز شیمیایی «جلال سلطانی»
«جلال سلطانی» می گوید: در حلبچه خانواده ای را دیدم که برای حفظ جان به سنگرها پناه برده بودند اما صدام آنها را سر سفره غذا به شهادت رسانده بود و دیدن این صحنه بدترین خاطره از دوران جنگ بود که از ذهنم پاک نمی شود.

شهادت یک خانواده، لحظه غذا خوردن سخت ترین تصویر جنگ برایم بود

به گزارش نوید شاهد کرمانشاه، «جلال سلطانی» می گوید: من در خانواده ای مذهبی در کرمانشاه به دنیا آمدم. سال 1364 سنم برای خدمت سربازی نمی رسید داوطلبانه به حوزه نظام وظیفه رفتم و دفترچه گرفتم، مرا به ارگان سپاه پاسداران تیپ حضرت نبی اکرم (ص) اعزام کردند، تا سال 1365 که دوباره داوطلبانه در عملیات کربلای چهار شرکت کردم و در آنجا شیمیایی شدم.

مجدد فراخوان داده بودند که به نیروی داوطلب برای منطقه دزفول نیاز دارند باز هم داوطلبانه شرکت کردم. سوار اتوبوس که شدیم ساعت 8 شب به خرمشهر رسیدیم همان لحظه زیر بمباران هوایی دشمن ماندیم که آنجا هم شیمیایی شدم و دوباره ما را به عقب آوردند و به اهواز اعزام کردند و از آنجا به بیمارستان خاتم الانبیا بردند. چشم هایم نمی دید و بدنم سوخته بود اما همه ی این رنج ها را به جان خریدم چون داوطلبانه و برای دفاع از وطنم رفته بودم.

در حلبچه خانواده ای را دیدم که برای حفظ جان به سنگرها پناه برده بودند اما صدام آنها را سر سفره به شهادت رسانده بود و دیدن این صحنه بدترین خاطره از دوران جنگ بود که از ذهنم پاک نمی شود.

در ادامه گفتگوی تصویری را می بینید.

آمار بازدید : 2

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده