فرازی از وصیت‌نامه شهید «محسن اخلاص‌طلب»
چهارشنبه, ۰۴ بهمن ۱۴۰۲ ساعت ۱۱:۴۰
شهید «محسن اخلاص‌طلب» در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد: «شما را به تقوى و نظم در كارها وصيت می‌كنم. نيت بايد خالص در راه خدا باشد. در صحنه حاضر شود، جانب حق بگير، خدا را فراموش نكن.»

به گزارش نوید شاهد هرمزگان، شهید «محسن اخلاص‌طلب» يكم خرداد 1339، در روستای تازيان تابعه شهرستان بندرعباس به دنيا آمد. پدرش محمد، كارگری می‌كرد و مادرش مريم نام داشت. تا پايان دوره كاردانی درس خواند. معلم بود. از سوی بسيج در جبهه حضور يافت. هفتم بهمن ماه 1365، در شلمچه به شهادت رسيد. پيكرش مدتی در منطقه باقی ماند و سال 1366 پس از تفحص، در گلزار شهدای روستای تازيان پايين از توابع شهرستان زادگاهش به خاک سپرده شد.

ئ

فرازی از وصیت‌نامه شهید:

شما را به تقوى و نظم در كارها وصيت می‌كنم

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«الَّذينَ آمَنوا وَهاجَروا وَجاهَدوا في سَبيلِ اللَّهِ بِأَموالِهِم وَأَنفُسِهِم أَعظَمُ دَرَجَةً عِندَ اللَّهِ ۚ وَأُولٰئِكَ هُمُ الفائِزونَ»

«آنها که ایمان آوردند، و هجرت کردند، و با اموال و جانهایشان در راه خدا جهاد نمودند، مقامشان نزد خدا برتر است؛ و آنها پیروز و رستگارند!»

در زمانى اين را مى‌نويسم كه خون در عروقم به خوش آمده و خود را در مقابل خدا تنهاترين تنهاها احساس می‌كنم. خود را گناهكار و او را بخشنده‌ترين می‌بينم. تنها اميدم را او می‌دانم و تنها از او يارى مى‌جويم و ديگر سلام بر امام امت كه رهبرى چون پيامبر است بر اين ملت، سلام بر پدر و مادرم كه فرزندى را به اين سن رساندند و روانه جبهه ساختند. سلام بر ملت شهيد پرور و قهرمان.

سپاس خداوندى را كه ما را در ايران اسلامى زندگى بخشيد و رهبرى بزرگ به ما عطا كرد تا از گمراهى نجات‌مان دهد و در مسير اسلام به حركت در آورد. خدايا نمی‌دانم چگونه به اسلام و اين انقلاب خدمت كنم ولى اين را می‌دانم كه شايد با حضور در جبهه كار كوچكى انجام داده باشم.

من آگاهانه رفتم، شناختم و رفتم و شما را نيز به اين امر توصيه می‌كنم. خـدايا شاهد باش كه براى رضاى تو به اين مكان مقدس پا نهاده‌ام و هدفم خدمت به اسلام است و آرزو دارم مورد لطف تو قرار گيرم. خدايا مرا بپذير و از گناهانم درگذر زيرا ديگر كسى را ندارم.

مادرم شيرت را بر من حلال كن و از من راضى باش كه رضاى تو رضاى خداوند است. مرا ببخش كه بسيار اذيت كردم و حلالم كن و برايم دعا كنيد كه بسيار محتاج دعايم. بر مرگم گريه و زارى نكن كه‌ مرگ حق‌ است و شهادت در راه معشوق افتخارى است كه نصيب هر كس نمی‌شود. بر مرگم عزادارى نكنيد كه عزادارى و گريه و سياه پوشيدن‌ سزاوار مولايم‌ حسين‌(ع) است كه درس شهادت و آزادگى را از آن بزرگوار آموختم.

روز شهادتم را عزا مپنداريد كه مدتها انتظار چنين روزى را می‌كشيدم. من كه از على اكبر و على اصغر حسين بالاتر نمی‌باشم، آنها براى اسلام شهيد شدند. و تو پدرم به‌ خدا قسم روز به‌ روز كه از اين انقلاب اسلامى می‌گذرد، لذت زيادى می‌برم و قسم به خدا كه در راه او می‌جنگم و از اسلام دفاع می‌كنم و تا آخرين قطره خون در راه اسلام‌ فدا می‌كنم و شما بايد خوشحال باشى كه فرزندت را در راه خدا هـديه دادى، فرزندى كه با تعاليم قرآن آشنا ساخته بودى، شما بايد همه كارهايتان براى رضاى خدا باشد و سخن حضرت على‌(ع) كه فرمود آن قدركار كن كه فكر كنى هميشه زنده می‌مانى و آن قدر از خدا بترس و آماده مرگ باشيد كه فكر كنى يک ساعت ديگر مى‌ميرى.

خواهرانم حجابتان را حفظ نموده و همچون زينب‌وار اسلام را يارى كنيد و مانند حضرت زينب آن شجاعت را از خود نشان دهيد تا منافقين‌ كور باشند و جرأت پيدا نكنند. و تو اى برادرانم سلاح به زمين افتاده مرا برداريد و سنگرخالى‌ام را پركنيد و مانند امام زين‌العابدين باشيد زيرا او پس از برادرش كه شهيد شد چنان خدمت به اسلام كرد و مردم را بيدار نمود و كاخ يزيديان را به لرزه‌ در آورد. بايد از آنها درس بگيريم و در راه اسلام از هيچ چيز دريغ نكنيد. در همه كارها خدا را ناظر بر آنها بدانى زيرا كسى كه به معاد و قيامت اعتقاد داشته باشد، اولا كارهايش به نحو احسن انجام مى‌دهد زيرا می‌داند كه در آخرت نتيجه آن را می‌گيرد. «الدُّنيا مَزرَعَةُ الآخِرَةِ» (دنيا جاى كشت است و آخرت جاى برداشت)

دوم اينكه از مرگ نمى‌ترسد زيرا می‌داند اين دنيا رفتنى است و چه بهتر در راه خدا جان فدا كردن و هميشه آماده مرگ است.

سوم اينكه، ميل به شهادت دارد. شما را به تقوى و نظم در كارها وصيت می‌كنم. نيت بايد خالص در راه خدا باشد. در صحنه حاضر شود، جانب حق بگير، خدا را فراموش نكن، نماز را به‌ موقع انجام دهيد، در دعاها، نماز جماعت، نماز جمعه شركت فعال كن، بيشتر در مسجد حضور پيدا كنيد، زياد به فكر دنيا نباشيد زيرا هر چه بيشتر به فكر دنيا باشيد از خدا دورتر می‌شويد. هر چه می‌توانيد با پدر و مادر، برادر و خواهر محبت كن و سخن پيامبر را به ياد آور كه فرمود «از ما نيست آن كس كه به كودكان رحم نكند و به پيران احترام نگذارد»، با برادران دينى خودت متواضع باش. از حسد، دروغ، غبيت بپرهيز زيرا اين‌ها باعث كمى ايمان انسان‌ می‌شود.

و اما خاله عزيزم و خالوى مهربانم آن وصيت شامل شما هم‌ می‌شود، شما مثل پدر و مادر شايد از آنها بيشتر و دل‌سوزتر برايم بوديد و حق زيادى بر گردن من داريد مرا حلال كنيد. شايد جايى اشتباه كردم و نافرمانى كردم، سرپيچى كردم از فرمان شما مرا ببخشيد برايم دعا كنيد و براى اسلام دعا كنيد كه پيروز شود، چون امروز مى‌بينيد كه شرق و غرب بر
ضد اسلام تبليغ می‌كنند. امروز روز عمل است، بى‌صبرى در سوک شهيد به دشمنان در راه رسيدن به اهداف منحرفشان كمک می‌كند و صبر و استقامت چشم آنها را كور می‌كند و سخن امام حسين(ع) كه فرمود «لِيَرغَبِ المُؤمنُ في لِقاءِ اللّه ِ مُحِقّا»، (بايد مومن عاشق رسيدن به‌ لقاء الله و شهادت در راه خدا و دين باشد)، بايد در اين راه ايثار كرد و شهادت طلب بود و در جاى ديگر فرمود «من خروج و قيام نكردم براى خوشگذرانى، راحتى طلبى، قيام من تنها به خاطر اسلام و امت اسلامى بر خطى كه جدم رسول اكرم(ص) بنياد گذاشت.» آرى من براى امر به معروف و نهى از منكر قيام كردم.

و شما همكارانم، معلمين، وظيفه شما سنگين و شغل انبياء داريد. اين‌ معلم است كه سرنوشت انسان‌ها به دست اوست او می‌تواند يک كودک را مبلغ اسلام تربيت كند و يا به كارهاى منحرف. شما معلمين بايد به خودتان افتخاركنيد. انديشه كنيد و بدانيد كه براى چه آفريده شده‌ايد، از فرصت‌هاى خوب استفاده كنيد كه مانند ابرها زود گذرند زيرا خداوند شما را بيهوده نيافريده. و اما برادران‌ و جوانان روستا، شما امروز بايد سنگرها را پر كنيد، بيشتر به جبهه رو آوريد و خود را بسازيد زيرا انسان تا خود را نسازد نمی‌تواند ديگران را بسازد، به گفته امام، جنگ يک نعمت بزرگى براى ما بود. قدر رهبر را بدانيد و گوش به فرمان او باشيد، دنبال هوا و هوس نباشيد و بدانيد كه من به خاطر هوا و هوس به جبهه نيامدم بلكه بخاطر احساس مسئوليت و پيام حسين گونه امام بود كه شوق ديگر در من به وجود آورد كه نتوانستم بنشينم و
ساكت باشم.

كمى احساس مسئوليت كنيد، به روستا توجه كنيد با بسيج و سپاه و ديگر ارگان‌هاى اسلامى همكارى نمائيد زيرا امروز ما آزمايش می‌شويم چون شرق و غرب يک وقت ما را محاصره اقتصادى می‌كنند، كه امام می‌فرمايد «ما فرزند رمضانيم بعد جنگ را به ما تحميل می‌كنند»، كه باز امام فرمود «ما فرزند محرم هستيم و بدانيد كه اين جنگ هم روزهای آخر را می‌گذراند و بايد براى جنگ با اسرائيل آماده شويد.

و اى ملت و اهالى تازيان و امت شهيد پرور شما به حكم مسلمان بودنتان بايد از امام عزيزمان پيروى كنيد و بدانيد كه پيروى از امام پاسدارى از خون شهداست. پس بكوشيم گفته‌هاى امام را به كار بنديم. در پايان پروردگارا به سربازان اسلام درس تقوى و پرهيـز بياموز و عبادتشان را از فساد و ريا و خود پسندى بدور دار. خداوند به آن مسلمانان كه براى سربازان تو از توشه خويش كمک می‌كنند يا در گفتار به تمجيد و تحسين‌شان يادآور و يا خانواده‌شان را در پناه می‌گيرند همچنان مزد و اجر جزيل عنايت فرما. خداوندا تو می‌دانى كه هدف ما در اين پيكار جز اعتلاى كلمه حق و انتقام از ستمكاران چيزى ديگر نيست. خدايا دست ظلم و ستم را با نيروى آسمانى خود قطع فرما. من از دار دنيا هيچ ندارم، خدا را شكر.

مرا نيز در جوار شهداى بهشت زهرا دفن كنيد شايد به واسطه آنها مورد لطف خدا قرار گيرم و آمرزيده شوم. از همه حلاليت می‌طلبم و به همه بگوئيد كه برايم دعا كنند كه بسيار محتاج دعايم. دعا براى طول عمر امام را فراموش نكنيد. به اميد پيروزى اسلام بر كفر جهانى و برافراشته شدن پرچم اسلام در تمام نقاط گيتى.

يا غايَةَ آمالِ العارِفينَ

ئ

 

انتهای متن/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده