دَستان گرم پدر را هنوز احساس میکنم
به گزارش نوید شاهد کرمانشاه، شهید طهماسب حاجیان سال 1338 در خانوادهای مذهبی و با ایمان در اسلامآباد غرب دیده به جهان گشود. وی دوران کودکی و نوجوانی را در شهر خود در کنار پدر و مادر گذارند. در دوران تحصیلی دبستان و راهنمایی بسیار جوانی صبور و شکیبا بود تا اینکه سال 1359 اوایل انقلاب، به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد. در سپاه مشغول به خدمت رسانی صادقانه شد و بعد به عضویت ارتش درآمد. وی در نهایت هشتم فروردین 1368 در حین انجام مأموریت دعوت حق را لبیک گفت و به شهادت رسید.
روایتی خواندنی از «نرگس حاجیان» فرزند شهید
خاطراتی که با پدرم داشتم پایان ناپذیر است، خاطراتی که برای من همچون خورشیدی فروزان است و هرگز غروب نخواهد کرد، او با من زندگی میکند.
اول مهرماه کسی کلیدی به در خانه ما میانداخت و من با شنیدن صدای کلید به طرف دَر میدویدم. هنگامی که چشمهای ما به هم گره میخورد به طرف هم میدویدیم و من خود را از روی پلهها به پایین پَرت میکردم و او هم آغوش بیپایان و مهربانش را میگشود. به یکدیگر خیره میشدیم تا زمانی که صدای مادر، سکوت من و پدر را به هم میزد اما من همچنان دستان کوچکم در دستانش بود و حاضر نبودم هرگز آن دستها را از گردن پدرم جدا کنم.
پدرم برایمان سوغاتی میآورد و ما با جان و دل پذیرای سوغاتی بودیم. وقت رفتن پدر شد. انگار میدانست که دیگر ما را نمیبیند محکم ما را در آغوش گرفته بود. وقتی به چشمانش نگاه میکردم انگار الماس درخشانی در گوشهی چشماش میدرخشید.
آری، پدر رفت و دیگر برنگشت...
انتهای پیام/