روایتی کوتاه و خواندنی از خواهر شهید «احمد امیری»؛
خواهر شهید «احمد امیری» می گوید: همسرم علاقه ی زیادی به برادرم احمد داشت، یکروز به او گفت: احمد دیشب خواب دیدم که با هم به خانه ی خدا رفتیم و بعد از انجام مناسک حج امام علی (ع) و امام خمینی به طرف ما آمدند. امام علی (ع) پارچه ی سبزی را به امام خمینی داد و امام آن را دور گردن تو انداخت و گفت: خدا تو را بیامرزد.

به گزارش نوید شاهد کرمانشاه، شهید «احمد امیری» یكم فروردين 1339 در شهرستان كرمانشاه به دنيا آمد. پدرش عزيزمراد و مادرش گل اندام نام داشت. تا پايان دوره متوسطه در رشته برق درس خواند و ديپلم گرفت. كارمند بود. دهم شهريور 1365 در آبادان بر اثر اصابت گلولــه توپ به خودرو و موج انفجار به شهادت رسيد. مزارشهید والامقام در گلزار شهداي روستاي دره-خليل دينور تابعه شهرستان صحنه واقع است.

بعد از خواب همسرم، برادرم شهید شد

روایتی خواندنی از «غزال امیری» خواهر شهید

همسرم علاقه ی زیادی به برادرم احمد داشت، یکروز به او گفت: احمد دیشب خواب دیدم که با هم به خانه ی خدا رفتیم و بعد از انجام مناسک حج امام علی (ع) و امام خمینی به طرف ما آمدند. امام علی (ع) پارچه ی سبزی را به امام خمینی داد و امام آن را دور گردن تو انداخت و گفت: خدا تو را بیامرزد.

احمد پس از شنیدن این خواب برقی در چشمانش جهید و گفت: امیدوارم که خوابت هر چه زودتر تعبیر شود.

انتهای پیام/

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده