تقدیم دست چپم، ناچیزترین دارایی من برای آزادی خرمشهر بود
به گزارش نوید شاهد کرمانشاه، از شجاعت در عملیات فتح المبین و بیت المقدس تا صداقت در خدمت به خانواده شهدا روایتی از زندگی جانبازی است که هم در جبهه جهاد فی سبیل الله و هم در عرصه خدمت به مردم، سرافراز مانده است.
«نجف قلی صادقی شیخ سرخ الدین» از جانبازان عملیات غرورآفرین آزادسازی خرمشهر است که شرح دلاوریهای رزمندگان اسلام از زبان ایشان که خود زخم این نبرد را بر تن دارد شنیدنی است را در ادامه بخوانید:
نوید شاهد کرمانشاه: لطفاً در ابتدا خود را معرفی بفرمایید.
جانباز گیلانغربی: «نجف قلی صادقی شیخ سرخ الدین» سال ۱۳۳۸ در شهرستان گیلانغرب متولد شدم. جانباز جنگ تحمیلی و کارمند و مسئول بازنشسته بنیاد شهید و امور ایثارگران هستم.
دوران ابتدائی را در روستای محل تولدم "گرازان علیا" از توابع شهرستان گیلانغرب گذراندم. با توجه به وضعیت زندگی در زمان رژیم ستمشاهی، روستاها فاقد هرگونه امکانات زندگی بود. خانواده ما مانند بیشتر مردم منطقه از راه دامداری و کشاورزی امرار معاش میکرد.
دوران راهنمایی را نیز در مدرسه کوروش کبیر شهر گیلانغرب و پس از آن تا سوم دبیرستان در دبیرستان پهلوی گذراندم. بعد از پایان سال سوم دبیرستان حمله ناجوانمردانه رژیم بعث اتفاق افتاد جهت ادامه زندگی به روستای شیرزادی دهستان چله از توابع شهرستان گیلانغرب و سپس به اسلام آباد غرب نقل مکان کردیم که در اسلام آباد سال آخر دبیرستان را به پایان رساندم.
نوید شاهد کرمانشاه: شما در مبارزات انقلابی هم شرکت داشتید؟
جانباز گیلانغربی: سال سوم دبیرستان بودم که اعتراضات علیه رژیم طاغوت در گیلانغرب شکل گرفت و مردم به تدریج با نام امام خمینی (ره) و مبارزات ایشان آشنا شدند. جوّ مدارس درحال تغییر بود و ما دانش آموزان در مراسمات و راهپیماییهای اعتراضی شرکت می کردیم که توسط مأمورین ژاندارمری رژیم طاغوت مورد حمله و شکنجه قرار گرفتیم. هرچند این برخوردها مانع از ادامه فعالیت های ما نمی شد و هر روز با شوق بیشتر در صحنه تظاهرات حاضر می شدیم. در آن سال ها در همه محافل بین مردم و دانش آموزان صحبت از تغییر حکومت و نابودی رژیم شاهنشاهی بود.
در آن زمان مردم روستا چند دستگاه رادیو توشیبا در اختیار داشتند که تنها راه دریافت اخبار بود، یکروز از طریق یکی از این رادیوها اعلام شد که "شاه رفت". مردم خوشحال شدند و همه جا جشن و سرور برپا شد. بعدها هم بحث حکومت جمهوری اسلامی و مراجعه امام (ره) به کشور مطرح شد و تا نهایتاً در ۲۲ بهمن 1357 انقلاب اسلامی به لطف خدا و برکت خون شهدا به ثمر نشست.
نوید شاهد کرمانشاه: چطور به جبهه و جنگ راه پیدا کردید؟
جانباز گیلانغربی: تحصیلات دبیرستان را که به پایان رساندم با وضعیت جنگ زدگی منطقه، مردم کمتر به ادامه تحصیل فکر می کردند بلافاصله بعد از دبیرستان توفیق حضور در مناطق عملیاتی حاصل شد و در خدمت رزمندگان اسلام در منطقه گیلانغرب بودم. بعد از مدتی در سال ۱۳۶۰ به مناطق عملیاتی جنوب اعزام و ابتدا در دوکوهه اندیمشک مستقر شدیم سپس در عملیات فتح المبین شرکت داشتم که در نتیجه این عملیات مناطق دشت عباس، امامزاده داوود، تا منطقه ای به نام "دوسلک" توسط ارتش جمهوری اسلامی از لوس ارتش بعثی عراق پاک سازی شد. حدود ۲۰ هزار از نیروهای عراقی به اسارت درآمدند در این عملیات که ۱۵ روز به طول انجامید رزمندگان اسلام توانستند اندیمشک، شوش و دزفول را از تیررس توپخانه دشمن خارج کنند. پس از این عملیات در محل فرودگاه قدیمی نزدیک رود کارون نماز شکرگزاری اقامه کردیم که آقای فخرالدین حجازی سخنران آن برنامه بودند.
لشکر ۲۱ حمزه ارتش جمهوری اسلامی که در این عملیات بسیار خوب درخشید به ۲۱ فاتح تغییر نام داد. پس از آن در منطقه شادگان جهت انجام عملیات بیت المقدس و آزادسازی خرمشهر حضور پیدا کردیم.
نوید شاهد کرمانشاه: از حال و هوای عملیات بیت المقدس برایمان بگویید.
جانباز گیلانغربی: واقع بینانه باید بگویم که بعثی ها به لحاظ مهندسی جنگ بسیار قوی بود. نیروهای بعثی از پایین اهواز تا اول آبادان تله انفجاری کار گذاشته بودند که توسط نیروهای ما شناسایی شدند. مرحله اول عملیات در سه محور پادگان حسینی، منطقه مارد و سرپُل بهمن شیر آبادان آغاز شد که لشکر ۲۱ حمزه، لشکر خراسان، لشکر ۱۲ زرهی قزوین و تیپ های خرم آباد شرکت داشتند. عراقی ها خط راه آهن قدیمی اندیمشک را خط مقدم خود قرار داده بودند که با استحکام زیاد از آن پدافند مینمود. با شروع مرحله اول عملیات ما از شط کارون با نصب پل شناور و قایق عبور و خط مقدم عراق را مورد هجوم قرار دادیم.
نوید شاهد کرمانشاه: مسئولیت شما در عملیات بیت المقدس چه بود؟
جانباز گیلانغربی: من در این عملیات وظیفه داشتم تانک های دشمن را شکار کنم که با همراهی رزمندگان جلوتر از همه نیروها به خاطر وحشت انداختن در دل دشمن مبادرت به انهدام تانکها و تجهیزات عراق می کردم. بعد از سه شبانهروز موفق به انهدام خط اصلی عراق و وارد دروازه شهر خرمشهر شدیم. عراقیها در این عملیات نزدیک به ۲۰ هزار اسیر و ۱۶ هزار نفر کشته دادند.
نوید شاهد کرمانشاه: چطور به درجه ی جانبازی رسیدید؟
جانباز گیلانغربی: با آغاز مرحله دوم عملیات در جنگی نابرابر در منطقه حاشیه شمال غربی خرمشهر در زمین های باتلاقی با دشمن درگیر شدیم در حین رزم با عراقیها درحالیکه بر روی سکوی آتش جهت انهدام تانک های دشمن بودیم از ناحیه بازوی چپ مورد اصابت گلوله کالیبر ۵۰ قرار گرفتم و بلافاصله با شلیک تانک عراقی دستگاه موشک انداز ما مورد اصابت قرار گرفت و پنجه دست چپ خود را کامل از دست دادم. در حالت بی هوشی توسط ستاد تخلیه مجروحین به عقبه لشکر منتقل و نهایتاً و به بیمارستان اعزام شده بودم.
پس از پایان دوره نقاهت و حاصل شدن بهبودی نسبی بعد از ۵ ماه از مجروحیت در بنیاد شهید گیلانغرب مشغول خدمت شدم. در آن سال ها در منطقه گیلانغرب بارها مورد بمباران بعثی ها واقع شدیم و نهایتا در سال های ۶۸ تا ۸۳ مسئولیت بنیاد جانبازان و همچنین بنیاد شهید را قبول دارم و در خدمت خاندان فهیم و فاضل شاهد و ایثارگران بودم.
انتهای پیام/