روزه گرفتن در جبهه برای ابراهیم اجر و پاداش دیگری داشت
به گزارش نوید شاهد کرمانشاه، در اولین ماه از سال 1401 قرار بود با خانواده شهید «ابراهیم الماسی زاد» در شهر تازه آباد ثلاث باباجانی گفتگو کنیم، با همسر شهید قرار مصاحبه را هماهنگ کردیم تا اینکه مهمان خانه همسر شهید شدیم و خانم «رابعه الماسی» ساعتی پاسخگوی سئوالات ما بود و زندگی خود را با شهید برای ما روایت کرد که در ادامه می خوانید:
نوید شاهدکرمانشاه: ابتدا خود را معرفی بفرمایید.
همسر شهید: رابعه الماسی متولد 1342، همسر شهید «ابراهیم الماسی زاد» ساکن شهر تازه آباد ثلاث باباجانی هستم.
نوید شاهد کرمانشاه: شهید در چه سالی و کجا به دنیا آمد؟
همسر شهید: ابراهیم یکم اسفند 1332 در روستای زیارت تمرخان از توابع شهرستان ثلاث باباجانی و در خانواده‌ای مذهبی و متدین به دنیا آمد و در تاریخ 6 مرداد 1363 به مقام رفیع شهادت نایل آمد و پیکر پاک او در زادگاهش به خاک سپرده شد.
نوید شاهد کرمانشاه: شهید در دوران حیات خود به چه کاری مشغول بود؟
همسر شهید: ایشان قبل از حضور در جبهه به کار با ماشین آلات کشاورزی و مکانیکی مشغول بود و از این طریق امرار معاش می کرد با شروع جنگ تحمیلی برای دفاع از اسلام و وطن به ندای امام خمینی (ره) لبیک گفت و با عشق به اسلام، انقلاب و رهبری از تمامیت ارضی دفاع کرد.
نوید شاهد کرمانشاه: از خصوصیات بارزشهید برایمان بگویید.
همسر شهید: ایشان روحیه شهادت طلبی، شجاعت، غیرت و تعصب به وطن داشت و این خصوصیات باعث می شد که یک تماشاگر نباشد و با اراده و میل باطنی خود عازم جبهه شود شجاعتش باعث می شد که از مُردن هراسی نداشته باشد و در مأموریت های پرخطر و حساس داوطلب باشد در هر شرایطی که بود از نماز اول وقت نمی گذشت و خیلی به اعتقادات مذهبی پایبند بود در تمام مدتی که در جبهه بود هنگامی که ماه رمضان فرا می رسید تمام روزهای ماه را روزه می گرفت و معتقد بود اجر و پاداش روزه گرفتن در جبهه اجر و پاداشش چند برابر است.
نوید شاهد کرمانشاه: چطور شد که به جبهه رفت؟
همسر شهید: ایشان با تعصب و غیرتی که به وطن خود داشت بر خود واجب می دانست عازم جبهه شود و می گفتند من با اراده خود به خاطر دین و ارزش های اسلامی قدم در این راه مقدس می گذارم از مردن هراسی ندارم و امیدوارم خداوند از من قبول کند و با افتخار به محضر خداوند بروم.
نوید شاهد کرمانشاه: از تلاش های شهید برای مقابله با دشمن برایمان بگویید؟
همسر شهید: ایشان علاوه بر اینکه در جبهه های حق علیه باطل حضور داشت در بیشتر عملیات ها در خط مقدم بود و به کار تبلیغات نیز می پرداخت و شخصاً به تمام روستاها می رفت و مردم را به حضور در جبهه های حق علیه باطل تشویق و ترغیب می کرد. در بین مردم پوستر توزیع می کرد و می گفت که هر کسی که غیرت و تعصب ناموس وطن و خاک خود را داشته باشد بر او واجب است در مقابل دشمن بجنگد و به دشمن اجازه پیشروی ندهد و حضور در جبهه را وظیفه هر شخص وطن پرست می دانست عشق ایشان به انقلاب و امام خمینی (ره) وصف ناپذیر بود. دیوارهای خانه را با عکس امام مزین کرده بود حتی برادر و پدر خودم را هم تشویق کردند که عازم جبهه شوند.
نوید شاهد کرمانشاه: برای مقابله با دشمنان در چه عملیات ها و مناطقی حضور داشت؟
همسر شهید: ایشان در مناطق ازگله، شیخ صالح، بمو، شاخ شمیران و گردنو حضور داشت.
نوید شاهد کرمانشاه: وصیت شهید به شما چه بود؟
همسر شهید: وقتی تصمیم گرفتند برای ثبت نام به جبهه برود به ایشان گفتم ما یک فرزند داریم اگر بروی و شهید شوی ما چگونه زندگی کنیم و من باید به تنهایی فرزندمان را بزرگ کنم شرایط زندگی برایمان بسیار سخت می شود گفتنند خداوند هیچ گاه بندگانش را رها نمی کند و در همه حال مراقب شما هست من شما را به خدا می سپارم اگرمن شهید شدم باید صبور باشی و در برابر مشکلات و سختی هایی که برایت پیش می آید به خدا توکل داشته باشی و قول بدهی که فرزندمان را در راه درست تربیت کنی به مردم می گفتند وقتی شرایط و توانایی جنگیدن را دارید در خانه نمانیدچطور می توان زندگی راحتی داشت و با وجدان راحت سر به بالین بگذارید وقتی هم وطنانمان در جبهه ها
می جنگند و پر پر می شوند.
نوید شاهد شاهد کرمانشاه: از خاطرات ماندگار شهید برایمان بگویید.
همسر شهید: وقتی در منطقه ازگله حضور داشت ماه مبارک رمضان بود ایشان می گفت تعدادی از نیرو ها را به پایگاه ازگله برده بودم بعد از یک ساعت دشمن پایگاه را به توپ بست و نیروهای زمینی دشمن هم در حال تیر اندازی و پیشروی به سمت پایگاه ما بودند همه در سنگرها پناه گرفته بودیم ما هم با تمام توان و در هوای گرم در حالی که روزه بودیم شروع به تیر اندازی کردیم و مقر آنان را به توپ بستیم و اجازه ندادیم پیشروی کنند درگیری تا 2 شب طول کشید تا آن موقع نتوانستیم از سنگر بیرون بیایم تا اینکه دشمن را شکست دادیم و عقب نشینی کردند. ایشان گفتند خوشبختانه کسی شهید نشد، تعدادی مجروح داشتیم که به بیمارستان رساندیم و تا زمانی که اوضاع آرام نشد نتوانستم افطار کنیم.
خاطره دوم
شهید تعریف می کرد در منطقه عملیاتی شیخ صالح که با فرمانده عازم سپاه تازه آباد شدیم در مسیر و کمی دورتر از منطقه عملیاتی رودخانه‌ای بود در کنار رودخانه توقف کردیم زمان زیادی نگذشت که بچه های پایگاه شیخ صالح بی سیم کردند و گفتند سریعتر از کنار رودخانه دور شوید آنان متوجه شده بودند که آن طرف نیروهای بعثی آماده شدند برای به توپ بستن منطقه با عجله سوار خودرو شدیم چند قدم دور شدیم که دقیقا توپ به محل خودرو اصابت کرد.
نوید شاهد کرمانشاه: سخن پایانی؟
همسر شهید: ابراهیم می گفت ماه رمضان ماهی برای آزمایش و هدایت مردم است. هیچ چیزی نمی‌تواند یک مسلمان واقعی را وادار به نگرفتن روزه کند و همیشه می گفت خوشا کسانی که با شهد شیرین شهادت در ماه رمضان به محضر خداوند بروند.
انتهای پیام/
