جبهه، صحنه فرماندهی دلها بود
«بهرام اکبری» در گفتگو با خبرنگار نوید شاهد کرمانشاه، اظهار داشت: در سال 1343 در یک خانوادهای روستایی کشاورز و البته با اعتقادات عمیق مذهبی در شهرستان سرپل ذهاب به دنیا آمدهام. از آغاز دوران کودکی به پدرم در امورات کشاورزی کمک میکردم. تحصیلات ابتدایی خود را در همان روستا آغاز کرده و به پایان رساندم برای ادامه تحصیل عازم شهرستان شدم و تا مقطع تحصیلی دبیرستان پیش رفتم تا اینکه جنگ تحمیلی آغاز شد.
رزمنده 16 ساله بودم
وی ادامه داد: از آنجایی که شهرستان ما در نوار مرزی واقع شده بود به پیشانی و خط مقدم نبرد تبدیل شدیم لذا شرکت در جنگ و دفاع از کشور بر ادامه تحصیل ارجحیت پیدا کرد و من نیز با لبیک به فرمان امام راحل، دفاع از کشور و انقلاب را بر خود واجب دانستم و به عنوان رزمنده در جنگ حضور پیدا کردم که تقریبا 16 سال بیشتر نداشتم.
جانباز سرپل ذهابی بیان داشت: عموماً دفاع از کیان و اعتقادات، حق طبیعی هر ملتی است. این موضوع در مناطق مرزی با بافت عشایری منطقه ما از حساسیت بیشتری برخوردار بود. از طرفی فرمان امام راحل برای دفاع از سرزمین و انقلاب این انگیزه و باور را در میان تمامی رزمندگان بومی منطقه بیشتر کرده بود، لذا تصمیم به دفاع از کشور را در لباس بسیجی شروع کردم.
اکبری گفت: به دلیل اینکه عضو کوچک خانواده بودم خوشبختانه خانوادهام برای حضور در جنگ پیشقدم بودند چرا که خانواده ای بسیار معتقد داشتم و از سویی برادر بزرگترم حاج «وهاب اکبری» نیز در آن زمان در لباس پاسداری به دفاع از وطن مشغول بود و ایشان هم جانباز هستند.
وی افزود: بعد از گذراندن یک دوره آموزشی در پادگان ابوذر به منطقه عملیاتی محور سمت راست دشت ذهاب، قله ابوذر اعزام شدم.
وی با اشاره به اینکه سه بار در جنگ مجروح شده است، گفت: بار اول بر اثر ترکش خمپاره و توپ مستقیم، بار دوم برخورد با مین در هنگام عملیات و بار سوم بر اثر بمباران شیمیایی دشمن مجروح شدهام.
اکبری ادامه داد: در عملیات های مطلع الفجر(دشت ذهاب)، عملیات نصر چهار (منطقه سومار)، عملیات والفجر 10 (منطقه شاخ شمیران) حضور داشتم. همه رزمندگان بی ریا و همدل بودند جبهه صحنه فرماندهی دل ها بود.
وی اظهار داشت: تمام کسانی که در صحنه های نبرد حضور یافتند می دانستند که ممکن است بمیرند با این حال دادن جان برای دین و وطن را در اولویت آنها بود.
انتهای پیام/