خبر به راستی ناگهانی
می دانم، جنس خبر خودش ناگهانی است اما شنیدن خبر جانسوز شهادت سرداری که همه ی ملت ایران از هر نژاد و گروه و قومی او را دوست می داشت، واقعا ناگهانی سرمای زمستانی 13 دی ماه 1398 را برایم دو چندان کرد. «حاج قاسم» نامی بود که شنیدن آن، وحشت از تروریسم داعشی را به آرامش سلیمانی در روح و جان ملت ایران و سایر مردمان آزاده سراسر جهان بدل کرده بود، حالا اولین جمله ای که پس از سراسیمگی برخواستن از آن خواب از خودم پرسیدم این بود: بعد از این چه باید کرد؟!
به سرعت کانال شبکه خبر تلویزیون را باز کردم و همزمان شروع کردم به واکاوی شبکه های اجتماعی مجازی و همزمان به اطرافیانم گفتم: «باور نکنید، شایعه است» اما هنوز دقایقی نگذشته بود که تردیدها به یقین تبدیل شد، خبر ترور مزدورانه حاج قاسم واقعیت داشت.
کاری جز سکوتی مرگبار از دستم برنمی آمد، می دانستم مردی که شعارش ملت امام حسین بودن باشد، دیر یا زود شهید می شود اما شهادتش نابهنگام و زود بود، زیرا جبهه مقاومت به مردان زیرک و باکیاست میدان نیاز داشت.
رفتن مردی از جنس ایستادگی، خیلی زود طنین شیرین خبر پایان داعش را به تلخی بدل کرد اما «عَلم بر زمین نمی ماند»، این شعار مردان و زنان آزاده راه حسین (ع) است و جهان اسلام مملو از علمدار است.
پس از هویدا شدن هویت عاملان جنایت سوالی ذهنم را درگیر کرد؛ کدام شرایط و عوامل جسارت چنین اقدام بی سابقه ای را به سردمداران استکبار و «ترامپ» جنایتکار داده است؟، بی شک فرضیات مختلفی را می توان در این اقدام در نظر گرفت.
نفوذ منطقه ای ایران مانعی برای توسعه اهداف جاه طلبانه آمریکا است، قدرت دیپلماسی بدون حضور مَردان میدان، ناکارآمد است و به یقین " حاج قاسم " مرد این میدان بود، بنابر این حذف "فرمانده" به خیال عاملان ترور، می توانست میز مذاکره را هم به نفع آنان تغییر دهد اما یکی از واقعیاتی که از نگاه تروریست های دولتی پنهان ماند این بود که "عَلم بر زمین نمی ماند".
از مدت ها قبل، اخراج آمریکا در دستور کار جبهه مقاومت قرار داشت، فرمانده در حال سازماندهی استعدادهای منطقه برای این اقدام بود و این امر سرمایه گذاری چند دهه ی اخیر آمریکا در منطقه خاور میانه را بر باد می داد و این سرمایه به هزینه ای بی سرانجام برای آنان بدل می گشت.
برای بسیاری از تحلیل گران مسائل سیاسی آشکار است که ترامپ عروسک خیمه شب بازی صهیونیزم بود، برای اسرائیل تحمل رسیدن ایران تا بلندی های جولان بسیار سخت و جانکاه بود بنابراین حذف دشمن درجه یک صهیونیست آرزویی بود که دستور اجرای آن به آمریکا داده شد.
با این حال علیرغم اینکه شهادت حاج قاسم دردناک است اما از آن روز این شهادت به عمود خیمه ی اتحاد قومی، نژادی و زبانی ملت ایران و تمام آزادی خواهان جهان تبدیل شده است.
بررسی ابعاد اجتماعی، فردی و شخصیتی زندگی این سردار شهید می تواند از چرایی این محور اتحاد بودن رمز گشایی کند. اهمیت این رمز گشایی برای نوجوانان و جوانانی که رسیدن به اهداف بیانیه گام دوم انقلاب به آنان محول شده، بسیار ضروری است و توصیه می شود هر چه سریعتر در برنامه های عملی فرهنگی و در رأس آنان محتوای کتاب های درسی دانش آموزان همه ی مقاطع و به فراخور سن آنان گنجانده شود.
علاوه بر آن از تمامی ظرفیت های رسانه ای اعم از دیجیتال و غیر آن با بهره گیری از اشکال مختلف تولید محتوا، در خصوص معرفی " مکتب حاج قاسم " به ویژه در ایام سالگرد شهادت این سردار رشید، با تأکید بر ظرفیت های مردمی و داوطلبانه و فرصت های بی بدیل فضای مجازی می تواند به ناکامی اهداف این ترور مزدورانه کمک کند.
انتهای پیام/