شعور حسینی و شور انقلابی از خصوصیات بارز شهید صفریانی گیلان بود
به گزارش نوید شاهد کرمانشاه، برادر دانش آموز شهیدکه به مناسبت ایام گرامی داشت روز دانش آموز با ما گفتگو پرداخت در وصف خصوصیات اخلاقی این شهید والامقام گفت: شهید هادی الگویی برای همه کسانی بود که ایشان را می شناختند، اهل نماز شب بود و بارها گریستن ایشان بر مصائب اهل بیت را در نمازهای شب اش می دیدیم. به همه ما برادران و خواهران برای احترام به والدینمان سفارش می کرد، برای شهادت کاملا مهیا بود و پدر و مادرم را نیز برای شهادت خویش آماده کرده بود.
وی ادامه داد: با توجه به اینکه پیروزی انقلاب اسلامی مصادف با دوران نوجوانی شهید بود و براساس تعاریفی که بزرگترها و به ویژه پدر و مادرم در زمان حیاتشان بیان میکردند شهید هادی به همراه برادر بزرگتر در راهپیمائی ها و تظاهراتی که بر علیه رژیم طاغوت صورت میگرفت حضور فعال داشت. زمانی که سربازان به فرمان امام راحل (ره) از پادگانها خارج شدند، با توجه به اینکه پادگان ابوذر در نزدیکی روستای محل سکونت ما قرار داشت، به آنان کمک میکرد.
برادر شهید گفت: شهید هادی به امام خميني(ره) بی حد و حصر عشق میورزید و امام را هدیه ای از طرف خداوند می دانست و سفارش همیشگی به ولایت امام(ره) می نمود."در گوشه ای از وصیت نامه اش سفارش کرده بود که از امام و انقلاب حمایت کنید که مبادا انقلاب به دست نامحرمان بیفتد."
او در خصوص نحوه شروع همکاری شهید هادی با بسیج و سپس اعزام به جبهه و جنگ تصریح کرد : زمانی که شهید دوران دبیرستان خود را در شهرستان اسلام آبادغرب میگذراند با عضویت در بسیج دانش آموزی با سپاه همکاری می کرد و از طریق شخصی به نام آقای پوراجل که دبیر دینی و پرورشی بود بیشتر با جبهه و جنگ آشنا شد و همین سبب ایجاد زمینه ای برای گرویدن وی به دیگر رزمندگان در جبهه های جنگ شد.
پس از جذب در تیپ نبی اکرم(ص) گردان حمزه سیدالشهدا(ع) در چندین عملیات و منطقه عملیاتی حضور یافت و دوره های غواصی را نیز گذراند. با آنکه در عملیات کربلای ۴ زخمی شده بود اما پیش از بهبودی کامل دوباره عازم جبهه ها شد،در منطقه شلمچه و در عملیات کربلای ۵ باز هم مجروح شد اما این جراحات مانع از حضور مداوم ایشان در جبهه ها نشد.
وی در پایان ادامه داد: پس از مجاهدت های فراوان بالاخره برادرم به آرزوی قلبی اش که شهادت بود رسید و در سپیده دم هفدهم مرداد سال ۶۶ در عملیات نصر ۷ در بلندی های بلفت سردشت بر اثر اصابت گلوله تانک دشمن بعثی به فیض شهادت نائل شد.
وی در خصوص خاطرات ماندگار از برادر شهیدش گفت: خاطرات فراوانی در ذهن دارد اما از همه ماندگارتر توصیه شهید به ایشان جهت تحصیل در حوزه علمیه و آموختن شعائر دینی بود. یکی از خاطراتی که اهالی روستا نیز همیشه در ذهن دارند تبدیل ساختمانی که مربوط به سپاه ترویج(قبل از انقلاب) بود، به کتابخانه روستا و اینکه از طریق تبلیغات سپاه و سازمان عقیدتی ارتش کتابهای کتابخانه را تامین می کرد.
انتهای پیام/