نویسنده کتاب بی تو بلوط ها می میرند، بیان کرد:
نوید شاهد - "سیروس صفری" با بیان این موضوع که سعادت جانبازی در زمان جنگ تحمیلی را نداشته است، می گوید: «بعد از جنگ تحمیلی یکی از دغدغه های من حفظ انفال الهی یا همان منابع طبیعی بود که حیات مردم به آن وابسته است و خداوند جانبازی را در این مسیر سر راه من قرار داد.»

به گزارش نوید شاهد کرمانشاه، روزی یکی از همکاران، جانباز فرهیخته‌ای را برای مصاحبه به من معرفی کردند که در چند دوره از مسابقات شعر نماز برگزیده کشوری شدند، شماره تماس ایشان را گرفتیم و او را به بنیاد شهید و امور ایثارگران کرمانشاه دعوت کردیم تا مصاحبه ای با وی انجام دهیم. "سیروس صفری" جانباز کرمانشاهی است که در راه حفظ منابع طبیعی به درجه جانبازی رسیده است. در ادامه مشروح این گفتگو تقدیم مخاطبان ارجمند می گردد.

 

بلاخره خداوند جانبازی در راه منابع طبیعی را قسمتم کرد

اوایل انقلاب بود و من علاقه ی زیادی به شغل نظامی داشتم دلم می خواست وارد شهربانی آن زمان شوم و همین طور هم شد. از قرار معلوم می بایست آموزش های لازم را در کرمانشاه بگذرانم و خدمت کنم. این دوره همزمان شده بود با ورود گروهک‌ها به شهر سنندج و آذربایجان غربی که ما را بعد از حدود یک ماه آموزش به پایگاه‌های مستقر در ارتفاعات ایرانشهر، بوکان و مهاباد منتقل کردند.

*حمله گروهک‌ها با پوشش مردمی

این دوران برایمان بسیار سخت بود در جنوب کشور نیز جنگ آغاز و عراقی ها از سمت جنوب وارد کشور شده بودند. در جنوب دشمن مشخص بود و مردم راحت‌تر آنها را شناسایی می‌کردند اما در شمال غربی کشور که عمدتا گروهک‌ها  بودند دشمن در تیررس ما نبود و گاها گروهک ها با پوشش مردمی به نیروهای مستقر در آن مناطق حمله می‌کردند.

یادم می‌آید برای اینکه مردم روستاها و شهرها شناسایی شوند سر هر کوچه سنگرهایی با حضور نیروهای بسیجی مستقر بودند حتی در زمان خدمتم پیش آمده بود که یکی از همرزمانم با گرفتن آب از دست یکی از گروهک‌ها که با پوشش مردمی بود شهید شود.

*پایگاه اصلی نیروهای سپاهی در پیرانشهر، مسجد صاحب الزمان (ع) بود

در پیرانشهر مسجدی به نام مسجد صاحب الزمان(ع) بود که این مسجد پایگاه اصلی ما شد در این مسجد مواد غذایی را به دست مردم می رساندیم. همین کمک های مردمی موجب شد خیلی از مردم به ما بپیوندند و اطمینان آنها را جلب کنیم.

در این پایگاه‌ها نیروهای چهارگانه تلفیقی از شهربانی، ژاندارمری، نیروهای ثارالله (سپاه) و ارتش تشکیل شده بود در آذربایجان غربی تا اواخر جنگ بمباران هوایی وجود نداشت، فقط گروهک‌ها به شهرها و روستاها حمله کرده بودند.

*حفظ آب و خاک یکی از دغدغه های من بعد از جنگ تحمیلی بود

جنگ تحمیلی به پایان رسید و من سعادت شهادت یا مجروحیت را در دوران دفاع مقدس نداشتم. بعد از جنگ علاقه ی زیادی به بحث حفظ آب و خاک پیدا کردم و سال 1367 وارد دستگاه منابع طبیعی شدم و خوشحال بودم از اینکه می‌خواهم حافظ انفال الهی باشم و به این حقیقت دست پیدا کردم که حیات مردم وابسته به طبیعت است. همانطور که می دانید تخریب منابع طبیعی بحث کم آبی را به وجود می آورد و امروزه یکی از مشکلات کشور ما شده است.

*در حین مانور مشترک در ارتفاعات مجروح شدم

در تقویم 15 تا 21 اسفندماه به نام هفته منابع طبیعی نامگذاری شده است و شعار این روز در سال 1383 که من مجروح شدم "منابع طبیعی، سپاه و بسیج" بود که مانور مشترکی با سپاه و بسیج در ارتفاعات جنگل های غرب برگزار شد. در حین فیلمبرداری از این مراسم گلوله از سمت چپ به بدنم اصابت و از بدنم خارج شد. با کمک نیروهای بسیجی حاضر در مانور به بیمارستان انتقال و تحت عمل جراحی قرار گرفتم.

بلاخره خداوند جانبازی در راه منابع طبیعی را قسمتم کرد

*چاپ کتاب در حوزه ی نماز و حفظ منابع طبیعی

به شدت علاقه زیادی به حفظ منابع طبیعی داشته و دارم و بعد از مجروحیتم برای حفظ منابع طبیعی و اعتقادم به فرهنگ سازی و آموزش، چندین کتاب از جمله؛ بی تو بلوط ها می میرند، نهال گل زری، طبیعت را جدی بگیریم، جنگل بچه ها، قصه چوپان و تک درخت، بچه های جنگل سیاه، راهیان نور و همیاران طبیعت و آموزش شعر نماز را به چاپ رسانده ام.

خوشبختانه سه سال متوالی کتاب " آموزش شعر نماز " در مسابقات سراسری نماز رتبه های اول و سوم را کسب کرده است.

مسئولین خانواده های شهدا، جانبازان و ایثارگران را از یاد نبرند همه ما مدیون شهدا هستیم چراکه آنها رفتند تا ما بتوانیم آزادانه زندگی کنیم باید راه شهدا را ادامه دهیم و از دین اسلام و انقلاب و کشورمان جانانه دفاع کنیم.

گفتگو از شهرزاد سهیلی

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده