بر بلندای شاخ شمیران
به گزارش نوید
شاهد کرمانشاه؛ "مصطفی
محمدی" یکی از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس کرمانشاهی است که خاطرات و لحظههای
بیتکرار عشق و آتش و خون را در کتابی به نام "ریگهای داغ پاتاق "را در 60 قسمت گردآوری کرده در ادامه
قسمت یازدهم تقدیم مخاطبان ارجمند می گردد:
محمد مراد یک نیروی مؤمن، شجاع، صبور و چابک بود. شجاعت او زبانزد همه بود سال 1364 در منطقه ی عمومی دربندی خان عراق بودیم. محمد مراد فرمانده ی واحد دیدبانی گردان ادوات بود. خودش معمولا" روی ارتفاعات شاخ شمیران، سورمر، بر ددکان و میثم که همگی مشرف بر سد دربندی خان عراق بودند، دیده بانی می کرد و به همین خاطر اطلاعات کاملی از منطقه داشت.
بعد از عملیات والفجر 9 که ارتش بعث متوجه کاهش نیرو در روی ارتفاعات ذکر شده بود، عملیات سختی انجام داد و ارتفاعات را از ما پس گرفت. چند ماه بعد سپاه تصمیم داشت با انجام عملیاتی مجددا" ارتفاعات را پس بگیرد. با توجه به این که ارتفاعات مذکور، صخره و سخت گذر بود، نفوذ به داخل نیروهای عراقی بسیار سخت و در مواردی غیر ممکن بود.
نیروهای اطلاعات عملیات شب های متوالی می رفتند تا کنار صخره ها که راهی برای عبور به پشت سر عراقی ها شناسایی و پیدا کنند اما موفق نمی شدند. فرمانده ی تیپ 57، برادر نوری( پاسدار رسمی، اهل ازنا، از پیشکسوتان دفاع مقدس، فرماندهی لشکر 57 ابوالفضل ( ع ) را به عهده داشت) محمد مراد را برای مشورت احضار کرد. محمد مراد برای مرخصی رفته بود کوهدشت، یک پیک فرستادند محمد مراد را به منطقه عملیاتی آورد. محمد مراد گفت:" من مسیری را می شناسم اما گذشتن از آن سخت و دشوار است."
محمد مراد و چند نفر دیگر برای شناسایی و نفوذ به پشت نیروی عراقی حرکت کردند. هنگامی که به پای صخره ها می رسند همراهان او نمی توانند از شیار مورد نظر عبور کنند. فقط محمد مراد و یک نفر از همراهان موفق می شوند به پشت نیرو های عراقی نفوذ کنند و پس از شناسایی کامل به منطقه برگردند.
انتهای پیام/