شهیدی که پس از سال ها، به خواب همرزمش می آید
به گزارش خبرنگار نوید شاهد کرمانشاه؛ یک روز صبح به همراه یکی از همکارانم که برای تکمیل کردن فرم سرگذشت پژوهی شهید غلامعلی رزلانسری می خواست به دیدار و گفتگو با دکتر علیرضا رشیدی همرزم شهید برود راهی دانشکده علوم اجتماعی شدیم، زمانی که وارد محل کار این رزمنده هشت سال دفاع مقدس شده با چهره ی آرام یک ایثارگر رو برو شدیم... که در ادامه، متن مصاحبه تقدیم مخاطبان ارجمند می گردد.
وی گفت: من و سردار شهید غلامعلی رزلانسری با هم در یک محله زندگی می کردیم هر دوی ما متولد 1340 بودیم. شهید در یک خانواده معتقد و مذهبی به دنیا آمده بود. برای خواندن نماز و برنامه فرهنگی، ایام سوگواری و سینه زنی و نوحه خوانی به مسجد زارعی می رفتیم.
همرزم شهید رزلانسری در ادامه بیان داشت: یک سال مانده به پیروزی انقلاب اسلامی در جلسات سخنرانی و قرائت قرآن حضور داشتیم و بسیارعلاقمند به کتاب های دکتر شریعتی بودیم.
*خط زیبا
رشیدی اظهار داشت: همراه با دیگر مردم در راهپیمایی ها و تظاهرات حضور داشتیم به یاد دارم که شهید غلامعلی از خط بسیار زیبایی برخوردار بود و در سطح شهر شعار نویسی می کرد یکی از همان روزهای تظاهرات با هم بودیم که روی دیوار مدرسه ای با رنگ نوشت"پشتیبان ولایت فقیه باشید، تا آسیبی به شما نرسد".
وی افزود: با اینکه شهید بسیار فعال بود اما در معرض خطر دشمنان هم قرار داشت در کنار همه نکات بارز گفته شده همه ی دوستانم او را " ابو عمار " صدا می زدند، وی برای بچه ها مایه ی دلگرمی بود. زمانی که غلامعلی شهید شد من همراهش نبودم اما به من گفتند که در عملیات میمک دشمن در نیزارها آنها را محاصره می کند و به یکباره نیزارها را به آتش می کشند.گویا پاهایش صدمه دیده و خون زیادی از او رفته بود همین که نیروهای بعثی بالای سرش می رسند تیر خلاص به او و همرزمانش می زنند و شهید می شوند.
*عاشق امام خمینی (ره) و رهنمودهایش بود
وی با اشاره به اینکه شهید بسیار انسان خوش فکر و عاشق امام خمینی (ره) و رهنمودهای ایشان بود، گفت: قبل از رفتن به جبهه برای رزمنده ها نفت تهیه می کردیم. ظرف ها و دیگ های بزرگ غذا را می شستیم.
*اجر شهادت
رزمنده هشت سال دفاع مقدس گفت: به همراه شهید رزلانسری به پادگان ابوذر رفته بودیم که شهید شیرودی را آنجا دیدیم ما به ایشان گفتیم برای ما دعا کنید شهید شویم که در جواب گفتند من دعا می کنم در کارها اجر شهید را ببرید چرا که همه شما شهید شوید چه کسی بماند و از این انقلاب حفاظت کند و معتقد بود که دیگر این دعا را بر زبان نیاورید چون برآورده می شود.
*ماجرای وصیت مشهدی منصور سلیمانی
وی در ادامه افزود: از پیرمرد گرفته تا جوانانی که در جبهه حضور داشتند عاشق این شهید بودیم به یاد دارم پیرمرد 80 ساله ای به نام شهید مشهدی منصور سلیمانی که به شوق غلامعلی در خط مقدم جبهه قصرشیرین حضور پیدا کرده بود می گفت من وصیت نامه ام را نوشته ام. شما بدانید که اگر به رحمت خدا رفتم دو نفر در بالین من باشند و تلقین من را بخوانند آن دو نفر کسی جز علیرضا و غلامعلی نیست این بود که غلامعلی قبل از مشهدی منصور به شهادت می رسند.
*50 بار شهید را در خواب دیده ام
وی گفت: طی گذشت این سال ها شاید 50 بار خواب شهید را دیده ام و تعبیراش را
این طور
می دانم که شهیدان زنده اند. شهید انواع
جنگ افزارها را می شناخت حتی برای طراحی اسلحه کالیبر کوچک هم تا مقطعی پیش رفت که
دیگر به اتمام نرسید.
وی در پایان بیان داشت: شبی با غلامعلی برای کسب اطلاعات وارد منطقه ی عملیاتی شدیم مسیری را که با هم داشتیم می رفتیم شهید گفت احساس می کنم تمام این مسیر مین گذاری شده و از سر شب تا سپیده صبح همه ی مین ها را خنثی کرد.
انتهای پیام