خدایا! شهادت را نصیبم گردان
يکشنبه, ۲۷ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۲۳:۲۶
خدایا! نیک می دانی که فقط برای تو و برای خالص شدن خودم قدم در این راه گذاشتم. پس ای خدای بخشنده! قسم به بزرگیت، شهادت را نصیبم گردان.
به گزارش نوید شاهد کرمانشاه؛ شهید مجتبی شیخی کرمی تبار در سال 1348 در کرمانشاه متولد شد . وی تا کلاس دوم راهنمایی درس خواند و در سال 1361 با عشق خدمت به اسلام وارد بسیج سپاه پاسداران شد و چندین بار به جبهه های حق علیه باطل رفت.
شهید در تاریخ یکم اسفند 1362 در"عملیات والفجر 5" منطقه عملیاتی چنگوله بر اثر اصابت ترکش خمپاره مزدوران بعثی به پشت سرش به درجه رفیع شهادت نایل آمد.
• وصیت نامه شهید
من می روم؛ ولی به شما خواهران، برادران، پدران و مادران! عموما" تأکید می کنم در زمانی که همه ی طاغوتیان و جباران که دستشان تا مرفق بر خون مستضعفان آلوده است و کمر به نابودی اسلام بسته اند و قصد نابودی انقلاب خونبار حسینیمان را در سر دارند من نیز بنا به مسئولیت شرعیم در این نبرد شرکت نمودم که در این راه پیروزی و شهادت هر دو رستگاری و سعادت و شکر خدای را که به من سعادت جنگیدن در راهش را عطا فرمود.
خدایا! نیک می دانی که فقط برای تو و برای خالص شدن خودم قدم در این راه گذاشتم. پس ای خدای بخشنده! قسم به بزرگیت، شهادت را نصیبم گردان و شهیدانی که به اوج کمال خود رسیده اند ما را نیز دعا کنید که در زمره شما قرار گیریم.
و چه زیبا و دوست داشتنی است، خالصانه در راه خدا قدم برداشتن و به درجه ی والای انسانی ( شهادت ) رسیدن! و چه زشت و ناپسند است در خانه و در بستر مردن، همیشه از چنین مرگی هراس داشتم؛ زیرا که دنیا محل آزمایش و امتحان است، پس چه بهتر که فرزندان آخرت باشیم و اینک پدر و مادر عزیزم!از مرگ من هیچ شیون مکنید و باید خالصانه افتخار کنید که فرزند ناقابلتان را در راه خدا داده اید.
برادران و خواهران! امروز روزی است که بر شما حجت تمام شد، هیچ عذری ندارید. اگر کوتاهی کنید به روسیاهی گرفتار خواهید شد. این زندگی زودگذر دنیا ارزشی ندارد که به واسطه ی آن زندگی ابدی آخرت را خراب کنید. و حال که از خدا هستیم باید سعی داشته باشیم که رضایت خدا را حاصل نماییم و زمانی می توانیم رضایت خدا را حاصل نماییم که به وظایف خود عمل نماییم که موقعیت شناس باشیم.
انتهای پیام
شهید در تاریخ یکم اسفند 1362 در"عملیات والفجر 5" منطقه عملیاتی چنگوله بر اثر اصابت ترکش خمپاره مزدوران بعثی به پشت سرش به درجه رفیع شهادت نایل آمد.
• وصیت نامه شهید
من می روم؛ ولی به شما خواهران، برادران، پدران و مادران! عموما" تأکید می کنم در زمانی که همه ی طاغوتیان و جباران که دستشان تا مرفق بر خون مستضعفان آلوده است و کمر به نابودی اسلام بسته اند و قصد نابودی انقلاب خونبار حسینیمان را در سر دارند من نیز بنا به مسئولیت شرعیم در این نبرد شرکت نمودم که در این راه پیروزی و شهادت هر دو رستگاری و سعادت و شکر خدای را که به من سعادت جنگیدن در راهش را عطا فرمود.
خدایا! نیک می دانی که فقط برای تو و برای خالص شدن خودم قدم در این راه گذاشتم. پس ای خدای بخشنده! قسم به بزرگیت، شهادت را نصیبم گردان و شهیدانی که به اوج کمال خود رسیده اند ما را نیز دعا کنید که در زمره شما قرار گیریم.
و چه زیبا و دوست داشتنی است، خالصانه در راه خدا قدم برداشتن و به درجه ی والای انسانی ( شهادت ) رسیدن! و چه زشت و ناپسند است در خانه و در بستر مردن، همیشه از چنین مرگی هراس داشتم؛ زیرا که دنیا محل آزمایش و امتحان است، پس چه بهتر که فرزندان آخرت باشیم و اینک پدر و مادر عزیزم!از مرگ من هیچ شیون مکنید و باید خالصانه افتخار کنید که فرزند ناقابلتان را در راه خدا داده اید.
برادران و خواهران! امروز روزی است که بر شما حجت تمام شد، هیچ عذری ندارید. اگر کوتاهی کنید به روسیاهی گرفتار خواهید شد. این زندگی زودگذر دنیا ارزشی ندارد که به واسطه ی آن زندگی ابدی آخرت را خراب کنید. و حال که از خدا هستیم باید سعی داشته باشیم که رضایت خدا را حاصل نماییم و زمانی می توانیم رضایت خدا را حاصل نماییم که به وظایف خود عمل نماییم که موقعیت شناس باشیم.
انتهای پیام
منبع: پرونده فرهنگی شهدا - اداره هنری، اسناد و انتشارات- استان کرمانشاه
نظر شما