شهید مهدی مکفایی که از هنرمندان عرصه شعرو شاعری بود، به هنگام نبرد با دشمن در نهر عنبر خوزستان در تاریخ 21 تیر 1367 به شهادت می رسد.
زندگینامه هنرمند شهید مهدی مکفایی  در

به گزارش نوید شاهد کرمانشاه؛ شهید مهدی مکفایی در سال 1345 آخرین فرزند خانواده مکفایی به دنیا آمد. به علت کار پدر که خبازی بود، مدتی در سنندج اقامت داشتند و او در این شهر دیده به جهان گشود.
شش برادر و خواهر دیگر مهدی که همه تحت تعلیم مذهبی و دینی پدر و مادر قرار گرفته بودند، هر یک الگویی برای او شدند. در محیط گرم و صمیمی خانواده، پرورش یافت. از کودکی همراه پدر گاهی در کارها مشارکت می کرد و همین امر از او فردی اجتماعی و مردم دار ساخت.
دوران دبستانش را با موفقیت سپری کرد، سیزده سالگیش همزمان شد با انقلاب شکوهمند اسلامی و شوقی که مردم از این انقلاب داشتند، در تن و جانش رسوخ کرد، از زمانی که خواندن و نوشتن را فراگرفت. شعر می سرود و اولین پرتوهای شعر را در این زمان و یا حتی قبل تر بر دل سفید کاغذ جاری کرد.
دوران تحصیلی راهنمایش همراه  شد با جنگ تحمیلی و زندگی در شهری چون کرمانشاه و طبع بلند او باعث شد شعر ها و افکارش همه رنگ و بوی جنگ و دفاع مقدس بگیرند. او که، در حین تحصیل و زندگی در کرمانشاه، بارها موشک باران و ترکش خمپاره ها را به چشم دیده بود و شنیده بود. در متن جنگ را قرار گرفت، عاشق امام و اندیشه های والای اسلامیش بود.
تحصیلات اش را با وجود جنگ و نا امنی و آوارگی ادامه داد و در همان اوضاع نابسامان با اراده قوی اش دیپلم تجربی گرفت.
مهدی که در صحنه دینی و عشق به ولایت اخلاق، رفتار و شعرهایش نشان داد جزو بهترین شاگردان است، این بار تصمیم گرفت، علاوه بر فعالیت های شعری، تفنگ به دست بگیرد و علم دفاع را با سایر رزمندگان بردارد و در جبهه های مختلفی از غرب تا جنوب جنگید.
در اثر لیاقت و شجاعت اش طی مدتی کوتاه به فرماندهی رسته سوم، تیپ دوم گردان 144 لشکر حمزه سید الشهدا ( س ) رسید که مسئولیت دفاع را بر دوش اش سنگین تر کرد.
مهدی که اخلاق و رفتار مهربان و خوی بخشنده اش زبانزد دوستان و آشنایان بود، عشق به ابا عبدالله الحسین ( ع ) را سر لوحه زندگی اش کرد.
در جبهه مضمون شعرهایش دفاع از حق ملت مظلوم، شجاعت رزمندگان و رزم نامه هایی بود که "از فارس تا خزر را ملت و رزمندگان پاسداری" می کنند.
او که در شعرهایش بارها بر این نکته تأکید کرد که هر کس چشم طمع به خاک ایران بدوزد، هیچ وقت به موفقیت نمی رسد و جنگ و دفاع هشت ساله و سربلندی ملت ایران مبین همین مژده اوست.
شعرهایش در عارفانه ها، اجتماعی ( بیان دردهای جنگ ) غزل، شعر نو و ... هستند. دفتر شعر این شهید بزرگوار حاوی شعرهای بسیاری است که ان شا الله به زیور چاپ آراسته خواهد شد.سرانجام در 21 تیر 1367 در نهر عنبر در خوزستان هنگام نبرد با دشمن به شهادت رسید.

*گزیده شعرهای شهید مهدی مکفایی

دغدغه های یک رزمنده
شهر ما آن روز زیباتر نمود
آسمان صاف صاف
کودکانش شادشاد
در دبستانی حقیر
کودکان سرگرم درس و مدرسه
سینه هاشان دور از هر کین و قهر
ناگهان غرش برآمد
نعره جت ها درآمد
آسمان صاف شهر
ناگهان از دود رنگی دیگر آمد
وای بر ما!
کودکان در خاک و خون غلتیده اند.
کودکان تنگ دست
پاره گشته زیر پیرهنی را که به تن پیچیده اند
دوره شادی سرآمد
ضجه ی مادر درآمد
کودک بیچاره ام را کشته اند
وای من، ای وای من
بعد از آن روز سیاه
بار دیگر آن دبستان شد به پا
کودکانی باز هم در این دبستان آمدند
در جوار تخته های هر کلاس
نام و عکسی از شهیدی مانده بر جا
بعد از آن روز سیاه
با نام شهدا برپا شد آن بنا

دل نوشته ای از حریر
ای پست و پلید دشمن خونخوار ایران
گیرم زتو خون بهای این خیل جوان
این خاک که برآن قدم حمله گذاری
صد چون تو به کلام خود گرفته کرده بی جان
از فارس رسد تا به خزر سرخ زمین است
رنگی است زپرچم و رخ شجاع، مردان
ایران نبود جای تجاوز دد بی چیز
کس سر نکند خم به ره چون تو پلیدان
هر کس هدفی بهر تجاوز به وطن داشت
بیرون شده از شاه امیران و وزیران
جانم به فدات تربت من، ای گوهر ناب
جانم نبود قابل ایرانی و ایران

انتهای پیام
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده