فرماندهی که خود را راننده معرفی می کرد؛ سردار شهید حاجیعلی نورعلی پور
شنبه, ۰۲ تير ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۲۱
گوشه هایی از زندگی و خاطرات سردار شهید حاجیعلی نورعلی پور، فرمانده گردان مالك اشترلشكر مهندسی امام علی (ع) در این نوشتار تقدیم می شود.شهیدی که به گفته برادرش تواضع و فروتنی او به اندازه ای بود كه هر وقت از ایشان سئوال می شددر سپاه چه كاره اید می گفت: من راننده هستم.
به گزارش نوید شاهد کرمانشاه؛حاجیعلی نور علی پور در سال 1335 در خانواده ای كشاورز در شهرستان «هرسین» به دنیا آمد. و هنوز دو ماه بیشتر از تولدش نگذشته بود كه به معصومیتی نوزادانه با اشك های بزرگترها فهمید كه پدرش از دنیا رفته است.
حاجیعلی کودکی دو ساله بود كه مادرش را هم از دست داد و بعد از آن در كنار برادر ارشدش رشد و مرحله جدیدی از زندگی را تجربه كرد. كم كم با گذر ایام تبدیل به نوجوانی رشید شد كه روزها كارگری می كرد و شبها درس می خواند. به مرور در جریان تظاهرات مردم علیه رژیم ستمشاهی قرار گرفت.او كه گمشده خود را در وجود امام خمینی (ره) می یافت مردم را دعوت به حمایت از نهضت امام كرد.
او بعد از پیروزی از انقلاب وی وارد بسیج شد و سپس به عضویت سپاه درآمد و به خیل صف شكنان مهندسی رزمی پیوست. حاجیعلی که حالا خودش دارای 6 فرزند بود،علاقه او به جهاد علیه متجاوز و تخصص او در ساخت پل های شناور موجب شد وی به عنوان فرمانده گردان مالك اشتر از لشگر 43 امام علی (ع) كه لشگر مهندسی سپاه بود منصوب شود. حاجیعلی سرانجام پس از سال ها مجاهدت در تاریخ 24 بهمن ماه 1364در عملیات غرور آفرین والفجر 8 در فاو به فیض عظیم شهادت نائل آمد.
در ادامه گوشه هایی از خاطرات سراسر مخاطره زندگی به شما خوانندگان محترم تقدیم می شود.
جوادنورعلی پور، فرزند شهید درباره پدر شهیدش گفت:من تاجایی كه به خاطر دارم همیشه قیافه نورانی و معصوم پدرم را كه فقط نمونه آن را در كتب دینی در مورد صحابه پیامبر دیده بودم ـ ملاحظه می كردم.
شرفعلی نور علیپور، برادر شهید نیز درباره منش این شهید اظهار داشت:ایشان علاقه بسیاری به انجام واجبات و دستورات دینی داشت، سعی می كرد مطابق كتب دینی به عنوان یك مقلد، وظیفه مذهبی اش را انجام دهد.
وی ادامه داد:صله رحم و سركشی به اقوام و مهر محبت به ایشان و اكرام نزدیكان و بستگان جزو خصوصیات اخلاقی او بود. وی بسیار زیاد به بستگان اظهار دوستی و علاقه می كرد.
برادر شهید افزود:تواضع و فروتنی شهید به اندازه ای بود كه هر وقت از او سئوال می كردیم در سپاه چه كاره اید می گفت: من راننده هستم. تنها زمانی از فرماندهی وی اطلاع پیدا كردیم كه ایشان به درجه شهادت رسیده بودند. آنهم از پلاكاردهایی كه برای تسلیت توسط همرزمان وی نوشته شده بود كه سمت ایشان را فرماندهی گردان ذكر كرده بودند. ایشان هیچگاه مسئولیت خود را ذكر نمی كردند.
در ادامه وصیت نامه این شهید فرزانه به مخاطبان ارجمند ارائه می شود.
اشهد ان لااله الاالله و اشهدان محمدا رسول الله و اشهدان علیا ولی الله من قبل از مرگ اگر سعادت شهید شدن را داشتم قبل از هر چیز از برادرانم و خواهرانم كه در قبل زحماتی به آنها داده ام معذرت می خواهم و از آنها می خواهم كه برای شهید شدن من ناراحت نباشند و از اینكه برادری در راه خدا داده اند خوشحال و از همه دوستان و خویشان و قومان می خواهم همه از رهبر كبیر انقلاب اسلامی این یاور مستضعفان جهان پیروی نمایند كه او نایب برحق امام زمان (عج) می باشد; خمینی بزرگ, جانم فدایش. خدایا! تو خود شاهدی كه فقط بخاطر اسلام و قرآن است این راه را پیش و در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی عضو كوچكی شده ام و هر لحظه آماده شهادت هستم اگر خدا نصیبم كند. من از برادرانم شرفعلی, مرید علی و فتحعلی شرمنده ام, زیرا نتوانستم حقی را كه بر گردن من داشتند ادا كنم می بخشید من كوچكتر از آنم كه از شما برادران بزرگوارم معذرت بخواهم و خودم را در برابر شما ناچیز می دانم. برادران و خواهران بزرگوارم ! اگر خداوند شهادت را نصیبم كرد شما را به خدا قسم در حضور منافقین كافر گریه نكنید, آنها شاد می شوند. بنده كه تاكنون سه بار به جبهه نبرد اعزام شده ام اما سعادت شهید شدن را نداشته ام به گفته رهبر كبیر انقلاب اسلامی و ابراهیم زمان امام خمینی اگر كشته شویم پیروزیم و اگر كشتیم نیز پیروزیم. كل یوم عاشورا و كل ارض كربلا همه روز عاشورا و هر زمینی كربلاست.
این را به همسرم می گویم فرزندانم را از پیروان صادق امام خمینی این یاور مستضعفان و این مرد خدا و نایب امام زمان(عج) قرار دهید و به فرزندانم می گویم نباید بگذارند اسلحه من به زمین بماند.
حاجیعلی کودکی دو ساله بود كه مادرش را هم از دست داد و بعد از آن در كنار برادر ارشدش رشد و مرحله جدیدی از زندگی را تجربه كرد. كم كم با گذر ایام تبدیل به نوجوانی رشید شد كه روزها كارگری می كرد و شبها درس می خواند. به مرور در جریان تظاهرات مردم علیه رژیم ستمشاهی قرار گرفت.او كه گمشده خود را در وجود امام خمینی (ره) می یافت مردم را دعوت به حمایت از نهضت امام كرد.
او بعد از پیروزی از انقلاب وی وارد بسیج شد و سپس به عضویت سپاه درآمد و به خیل صف شكنان مهندسی رزمی پیوست. حاجیعلی که حالا خودش دارای 6 فرزند بود،علاقه او به جهاد علیه متجاوز و تخصص او در ساخت پل های شناور موجب شد وی به عنوان فرمانده گردان مالك اشتر از لشگر 43 امام علی (ع) كه لشگر مهندسی سپاه بود منصوب شود. حاجیعلی سرانجام پس از سال ها مجاهدت در تاریخ 24 بهمن ماه 1364در عملیات غرور آفرین والفجر 8 در فاو به فیض عظیم شهادت نائل آمد.
در ادامه گوشه هایی از خاطرات سراسر مخاطره زندگی به شما خوانندگان محترم تقدیم می شود.
جوادنورعلی پور، فرزند شهید درباره پدر شهیدش گفت:من تاجایی كه به خاطر دارم همیشه قیافه نورانی و معصوم پدرم را كه فقط نمونه آن را در كتب دینی در مورد صحابه پیامبر دیده بودم ـ ملاحظه می كردم.
شرفعلی نور علیپور، برادر شهید نیز درباره منش این شهید اظهار داشت:ایشان علاقه بسیاری به انجام واجبات و دستورات دینی داشت، سعی می كرد مطابق كتب دینی به عنوان یك مقلد، وظیفه مذهبی اش را انجام دهد.
وی ادامه داد:صله رحم و سركشی به اقوام و مهر محبت به ایشان و اكرام نزدیكان و بستگان جزو خصوصیات اخلاقی او بود. وی بسیار زیاد به بستگان اظهار دوستی و علاقه می كرد.
برادر شهید افزود:تواضع و فروتنی شهید به اندازه ای بود كه هر وقت از او سئوال می كردیم در سپاه چه كاره اید می گفت: من راننده هستم. تنها زمانی از فرماندهی وی اطلاع پیدا كردیم كه ایشان به درجه شهادت رسیده بودند. آنهم از پلاكاردهایی كه برای تسلیت توسط همرزمان وی نوشته شده بود كه سمت ایشان را فرماندهی گردان ذكر كرده بودند. ایشان هیچگاه مسئولیت خود را ذكر نمی كردند.
در ادامه وصیت نامه این شهید فرزانه به مخاطبان ارجمند ارائه می شود.
اشهد ان لااله الاالله و اشهدان محمدا رسول الله و اشهدان علیا ولی الله من قبل از مرگ اگر سعادت شهید شدن را داشتم قبل از هر چیز از برادرانم و خواهرانم كه در قبل زحماتی به آنها داده ام معذرت می خواهم و از آنها می خواهم كه برای شهید شدن من ناراحت نباشند و از اینكه برادری در راه خدا داده اند خوشحال و از همه دوستان و خویشان و قومان می خواهم همه از رهبر كبیر انقلاب اسلامی این یاور مستضعفان جهان پیروی نمایند كه او نایب برحق امام زمان (عج) می باشد; خمینی بزرگ, جانم فدایش. خدایا! تو خود شاهدی كه فقط بخاطر اسلام و قرآن است این راه را پیش و در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی عضو كوچكی شده ام و هر لحظه آماده شهادت هستم اگر خدا نصیبم كند. من از برادرانم شرفعلی, مرید علی و فتحعلی شرمنده ام, زیرا نتوانستم حقی را كه بر گردن من داشتند ادا كنم می بخشید من كوچكتر از آنم كه از شما برادران بزرگوارم معذرت بخواهم و خودم را در برابر شما ناچیز می دانم. برادران و خواهران بزرگوارم ! اگر خداوند شهادت را نصیبم كرد شما را به خدا قسم در حضور منافقین كافر گریه نكنید, آنها شاد می شوند. بنده كه تاكنون سه بار به جبهه نبرد اعزام شده ام اما سعادت شهید شدن را نداشته ام به گفته رهبر كبیر انقلاب اسلامی و ابراهیم زمان امام خمینی اگر كشته شویم پیروزیم و اگر كشتیم نیز پیروزیم. كل یوم عاشورا و كل ارض كربلا همه روز عاشورا و هر زمینی كربلاست.
این را به همسرم می گویم فرزندانم را از پیروان صادق امام خمینی این یاور مستضعفان و این مرد خدا و نایب امام زمان(عج) قرار دهید و به فرزندانم می گویم نباید بگذارند اسلحه من به زمین بماند.
نظر شما