سوگندتان می دهم که دست از امام برندارید
يکشنبه, ۰۵ آذر ۱۳۹۶ ساعت ۱۲:۲۷
از همه مردم به خصوص رزمندگان می خواهم که از امام خمینی پیروی کنید، اسلام بعد از چند قرن مظلومیت رهبر پیدا کرده است شما را به خداوند سوگند می دهم که دست از امام برندارید، مانند مردم کوفه بی وفا نباشید.
به گزارش نوید شاهد کرمانشاه، علی فرج کاظمی، منصوردر اول خرداد1344 در روستای دلفان، شهرستان نور آباد به دنیا آمد.پس از گذراندن دوره ابتدایی در روستای زادگاهش دوره راهنمایی را در شهرستان هرسین گذراند.
در زمان تحصیل رابطه صمیمانه ای با دوستانش داشت و آنها را امر به معروف و نهی از منکر می نمود. به مطالعه خیلی علاقه داشت و مراقب گفتار و کردار خود بود و انسانی رئوف بود و کینه ای از کسی به دل نمی گرفت و در همه کارها رضای خداوند را مد نظر داشت و مرتب به دوستان و هم سن و سال خود توصیه می کرد از یاد خدا غافل نشوند و نماز بخوانند.
هنگام انقلاب، فعالیت های زیادی بر علیه رژیم شاه داشت، اعلامیه های امام را پخش می کرد و بر در و دیوار بر علیه حکومت شعار می نوشت، به طوری که چندین بار مورد ضرب و شتم و سوء قصد مامورین قرار گرفت.
شهید با شروع جنگ تحمیلی در تابستان سال 1359 به عنوان بسیجی به جبهه سرپل ذهاب اعزام شد و پس از برگشت به علت شده علاقه اش به جبهه به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست و در آزمون سپاه قبول شد و مدت دو ماه در پادگان امام حسین ( ع ) در تهران مشغول آموزش شد و در سال 1361 به تیپ ویژه شهدا در کردستان اعزام شد و 18 ماه دوشادوش با سرداران رشید اسلام شهید بروجردی و شهید محمود کاوه در جبهه های غرب و کردستان به مبارزه علیه دمکرات ها و دشمن بعثی گذراند.
از کارهای درخشان او و همرزمانش در کردستان این بود که توانستند بی سیم مادر که منشا بی سیم های آن مناطق و همچنین جاده ارتباطی و کمک رسانی نیروهای عراقی به منطقه بود را کشف کنند و به پاس این موفقیت آنها را به دیدار امام خمینی و زیارت امام رضا ( ع ) مشرف ساختند.
شهید از اخلاق نیکویی برخوردار بود، به طوری که هر کس با اولین برخورد مجذوب اخلاقش می شد و هرگز نماز شبش ترک نمی شد، بی ریا و بی تکبربود، هرگز به خانواده اش و آشنایان نگفت چه مسئولیتی دارد و هر وقت در این مورد از او سوال می کردند می گفت: من یک بسیجی ساده هستم، به لباس ساده و بی آلایش بسیجی خو گرفته بود و از پوشیدن لباس فرم سپاه خودداری می کرد.
سرانجام در تاریخ 15 آبان ماه 1363 در منطقه عملیاتی سرو از توابع آذربایجان در درگیری با عوامل حزب دمکرات بر اثر اصابت گلوله به سر و سینه و پا به شهادت رسید.
در زمان تحصیل رابطه صمیمانه ای با دوستانش داشت و آنها را امر به معروف و نهی از منکر می نمود. به مطالعه خیلی علاقه داشت و مراقب گفتار و کردار خود بود و انسانی رئوف بود و کینه ای از کسی به دل نمی گرفت و در همه کارها رضای خداوند را مد نظر داشت و مرتب به دوستان و هم سن و سال خود توصیه می کرد از یاد خدا غافل نشوند و نماز بخوانند.
هنگام انقلاب، فعالیت های زیادی بر علیه رژیم شاه داشت، اعلامیه های امام را پخش می کرد و بر در و دیوار بر علیه حکومت شعار می نوشت، به طوری که چندین بار مورد ضرب و شتم و سوء قصد مامورین قرار گرفت.
شهید با شروع جنگ تحمیلی در تابستان سال 1359 به عنوان بسیجی به جبهه سرپل ذهاب اعزام شد و پس از برگشت به علت شده علاقه اش به جبهه به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست و در آزمون سپاه قبول شد و مدت دو ماه در پادگان امام حسین ( ع ) در تهران مشغول آموزش شد و در سال 1361 به تیپ ویژه شهدا در کردستان اعزام شد و 18 ماه دوشادوش با سرداران رشید اسلام شهید بروجردی و شهید محمود کاوه در جبهه های غرب و کردستان به مبارزه علیه دمکرات ها و دشمن بعثی گذراند.
از کارهای درخشان او و همرزمانش در کردستان این بود که توانستند بی سیم مادر که منشا بی سیم های آن مناطق و همچنین جاده ارتباطی و کمک رسانی نیروهای عراقی به منطقه بود را کشف کنند و به پاس این موفقیت آنها را به دیدار امام خمینی و زیارت امام رضا ( ع ) مشرف ساختند.
شهید از اخلاق نیکویی برخوردار بود، به طوری که هر کس با اولین برخورد مجذوب اخلاقش می شد و هرگز نماز شبش ترک نمی شد، بی ریا و بی تکبربود، هرگز به خانواده اش و آشنایان نگفت چه مسئولیتی دارد و هر وقت در این مورد از او سوال می کردند می گفت: من یک بسیجی ساده هستم، به لباس ساده و بی آلایش بسیجی خو گرفته بود و از پوشیدن لباس فرم سپاه خودداری می کرد.
سرانجام در تاریخ 15 آبان ماه 1363 در منطقه عملیاتی سرو از توابع آذربایجان در درگیری با عوامل حزب دمکرات بر اثر اصابت گلوله به سر و سینه و پا به شهادت رسید.
وصیت نامه شهید
" از همه مردم به خصوص رزمندگان می خواهم که از امام خمینی پیروی کنید، اسلام بعد از چند قرن مظلومیت رهبر پیدا کرده است شما را به خداوند سوگند می دهم که دست از امام برندارید، مانند مردم کوفه بی وفا نباشید.
خداوندا خود شاهدی که آرزوی زیارت کربلا را داشتم، حال که نصیبم نشد، هنگام شهادت امام حسین ( ع ) را بر بالینم برسان.
باز هم می گویم که راه سعادت و رستگاری و رضای خداوند در اطاعت از امام خمینی است، قرآن بخوانید و آگاهی بیابید. پیکر شهید پس از تشییع در مزار شهدای هرسین به خاک سپرده شد.
خداوندا خود شاهدی که آرزوی زیارت کربلا را داشتم، حال که نصیبم نشد، هنگام شهادت امام حسین ( ع ) را بر بالینم برسان.
باز هم می گویم که راه سعادت و رستگاری و رضای خداوند در اطاعت از امام خمینی است، قرآن بخوانید و آگاهی بیابید. پیکر شهید پس از تشییع در مزار شهدای هرسین به خاک سپرده شد.
انتهای پیام/
نظر شما