صبر انقلابی داشته باشید

به گزارش نوید شاهد کرمانشاه؛ شهید جهانبخش رستمی در روز هیجدهم مرداد ماه 1338 پا به عرصه وجود نهاد و با تولدش پدر رنجدیده و مادرش را در دنیایی از شادی غوطه ور ساخت و با وجود سختی های فراوان به هفت سالگی رسید در طی تمامی دوران تحصیلش با وجودی که از حداقل امکانات برخوردار بود شاگرد زرنگ و با استعدادی بود هر سال در بین هم شاگردانش رتبه اول را کسب می کرد هیچگاه از کمک به دیگران دوری نمی جست و حتی در تعطیلات تابستان به کار کردن می پرداخت از خصوصیات اخلاقیش این بود که بسیار خوددار و متین بود و هیچگاه بی جهت عصبانی نمی شد و عقیده اش بر این بود که انسان باید تا آنجا که می تواند بدون هیچگونه تکبری باید به اجتماع خدمت کند زمانی که پا به مقطع تحصیلی دبیرستان گذاشت با تنی چند از دوستان خود به طور مخفیانه فعالیت های سیاسی را آغاز کرد بدین ترتیب که کتاب های دکتر شریعتی و جلال آل احمد و دیگر مقالات را مطالعه می کرد بعد از آنچه که از این مقالات دستگیرش می شد انشایی می نوشت و با خواندن آن در کلاس سعی در آگاه کردن دوستانش داشت تا بالاخره سالی که موفق به اخذ دیپلم شد انقلاب ایران شروع شد و او نیز همراه ملت در این انقلاب شرکت می کرد اما بعد از پیروزی انقلاب به علت پاره ای از مشکلات فعالیت هایش کم شد و او که از انجام هیچ کاری برای خانواده اش فروگذار نبود بعد از گرفتن دیپلم هم به کارهایی از قبیل رانندگی و مکانیکی و حتی کار در نانوا مشغول شد تا به پدرش کمکی کرده باشد اما هیچ کدام از این کارها نتوانست روح خروشان او را که همواره در پی خدمت به کشورش بود آرام نگه دارد بدین جهت در تابستان سال 58 خود را برای رفتن به سربازی معرفی کرد. اما نوبت اعزام او به 10 اسفند ماه افتاد در این روز بود که گفت من به سربازی می روم تا شاید بتوانم دین خود را نسبت به اسلام و کشور و رهبرم ادا کنم دو ماه آموزش را در عجب شیر گذراند و بعد از آن برای گذراندن خدمت به کردستان فرستاده شد اما قبل از رفتن با گرفتن دو روز مرخصی برای دیدن پدر و مادر و خانواده اش و تجدید دیدار با دوستانش به کرمانشاه برگشت و وقتی با مخالفت مادر برای رفتن مواجه شد گفت مادر انسان باید با شرف و وجدان باشد من مرگ سرخ (شهادت) را بر زندگی یا مرگ ننگین ترجیح می دهم و هنگام وداع بود که به دوستانش گفت خداحافظ برادرهایم به امید شهادت  بعد از آن نیز عازم کردستان شد او که جزء لشکر 28 سنندج بود برای جنگ با ضد انقلابیون مسلح به سقز رفت در نامه ای که در سنگر برای خانواده اش فرستاد خطاب به پدرش نوشته بود که پدر امیدوارم بتوانم تا آخرین قطره خونم از کشور و آرمان های انقلابم دفاع کنم به امید قرآن که اسلام همیشه پیروز است و خطاب به مادرش نیز نوشته بود مادر برایم نگران نباش زیرا ما سربازان اسلام زیر سایه مادر تمام مسلمانها حضرت فاطمه هستیم.

یک هفته بعد از نوشتن نامه اش هنگامی که ستون قزوین برای پاکسازی ضد انقلاب به سقز می رفت در روز چهارم خرداد درگیری سختی در شهر پیش آمد او که در سنگر خود به نگهبانی از سوخت هلیکوپترها مشغول بود در اثر شلیک ندانسته سرباز هم سنگرش به شهادت می رسد و خون پاک خود را نثار انقلاب و میهن می کند و با شهادتش نشان داد که سرباز اسلام به معرکه جنگ با خائنین قدم می گذارد یا کشته می شود و به یاران رسول خدا (ص) ملحق می گردد یا ریشه کفر را از بیخ و بن می کند.

"وصیت‌نامه شهیدجهان‌بخش رستمی"

"امیدوارم بتوانم این نبرد خونین را تا پای جان ادامه دهم تا شاید با خون من و امثال من روزی اسلام و قرآن به پیروزی برسد و مکتب رهایی بخش اسلام بر جهان حکم فرما شود.

اگر خداوند توفیقی داد و در این راه خطیر یعنی خدمت به اسلام جان خود را نثار کنم و سعادت یافتم و به عاشقان راه الله پیوستم از شما خانواده عزیز و امت انتظار دارم که صبر انقلابی داشته باشید و در همه حال امام را تنها نگذارید و تا پیروزی کامل از پای ننشینید".

شهید جهان‌بخش رستمی فرزند سیف‌اله در تاریخ 18 مرداد ماه، سال 1338 در کرمانشاه متولد و پس از جانفشانی در راه دفاع از ارزش‌های انقلاب، اسلام و نظام مقدس در تاریخ چهارم خرداد ماه، سال 1359 در منطقه سنقروکلیایی به درجه رفیع شهادت نائل شد.



انتهای پیام