«اشک قاصدک» تلنگری برای احساس تکلیف در مقابل خون شهداست
شنبه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۵ ساعت ۱۱:۲۳
کتاب 'اشک قاصدک' با موضوع شهدای هسته ای و مدافع حرم از آثار نویسنده هرسینی "زینب دوستی سرچمی" است که به تازگی به چاپ رسیده است.
به گزارش نوید شاهد کرمانشاه؛ زینب دوستی سرچمی متولد سال 1363 از دیار سرزمین هنرپرور و هنر خیز هرسین کهن است. وی خیاط است؛ ولی این روزها سخت گرفتار کارهای فرهنگی بسیج، پژوهش و نویسندگی کتاب های چند صد صفحه ای خود با موضوع شهدا و مسائل اجتماعی است. استعداد او در زمینه نویسندگی از دوران راهنمایی با نوشتن متن های ادبی، شرکت در جشنواره ها و کسب عنوان های مختلف شکوفا شد کتاب اشک قاصدک که با تازگی وارد بازار شده از آثار فاخر این نویسنده جوان محسوب می شود.
در ادامه گفت و گوی خواندنی با این نویسنده هرسینی را می خوانید:
*چطور شد که به نوشتن علاقه مند شدید؟
هرکدام از ما یک استعداد کاملاً خاص و منحصر به فرد داریم درست مثل اثر انگشتمان که کاملاً منحصر به فرد است، نویسندگی یک استعداد ذاتی است و نویسنده استقلال دارد و وقتی دست به قلم می شود فقط برای رضای خداوند و خشنودی خلق می نویسد.
*نوشته هایتان در چه زمینه هایی است؟
چندین سال است که غالب نوشته های من با رویدادهای جهان و بی عدالتی حاکم بر دنیا در باره حملات وحشیانه کشورهای غربی به کودکان بی دفاع می باشد، چرا که رخدادهای جهان چیز کمی نیست و درد و مصیبت بسیار عظیمی است که دل هر آزاده ای را به درد می آورد و هر روحی را خدشه دار و غمگین می کند.
*چه شد که با وجود اینکه یکی از کتابهایتان آماده چاپ بود ولی اشک قاصدک را چاپ کردید؟ چه مدت برای نگارش آن وقت گذاشتید؟
اکنون در لحظه ای از دنیا قرار گرفته ایم که واقعا کشورهای غربی تمام تلاش خود را می کنند هزینه ای هنگفت می پردازند تا بتوانند درسراسر جهان ابرقدرت و حکمران شوند و دین وعقاید اسلام را ازسرزمین و کشورهای اسلامی کمرنگ کنند که نوک پیکان آنان فقط به سمت جوانان است که بازوی اصلی و قطب اصلی و جدی کشورمحسوب می شوند.
من کتاب :"اشک قاصدک" را نوشتم و به چاپ رساندم. آن را تقدیم به تمام مادران وهمسران بسیار صبور شهدای کشورعزیزم می کنم تا هر جوانی این کتاب را بخواند برای لحظه ای چون تلنگر به یاد آورد که آرامش اکنون را مدیون خون شهدا هستیم وعلم ها و دستاوردهای عظیمی که داریم مدیون بزرگ مردانی چون شهدای هسته ای است، تا چون آهنگی بر روح هر انسان آزاده ای بنوازد حتی برای لحظه آنان به یاد شهدا وغمی که سالیان طولانی است یک مادرعظیم و بزرگ شهدا در دل دارد بیفتد یک لحظه آفرین گوید و دست مریزاد به صبوری همسران شهید.
*اشک قاصدک چه چیزی را به مخاطب القا می کند؟
ببینید من در کتاب اشک قاصدک از اسرای کربلا نوشتم تا فریادهای خفته در گلوی باد پاییزی؛ از آن کودکی که آرزوی یک شکم سیر شام شب را دارد تا سالمندی که چشم انتظار فرزندانش هست، واقعا در ناامیدی کامل به سر می برد و در ساختمان سالمندان بدست فراموشی سپرده شده؛ کتاب اشک قاصدک درغالب ادبیات مملو از پیام هایی است که مخاطب را به فکر وا می دارد که در برابر حوادث و انسان های اطرافش اندکی تعمق و تفکر کند.
*جذاب ترین متن این کتاب خواندنی کدام بخش است؟
جذابترین قسمت کتاب اشک قاصدک همان قسمتی است که تقدیم به تمام انسان های آزاده در سراسر جهان نوشته ام که بدون هیچ چشم داشتی در گوشه گوشه جهان علیه استعمار می جنگند و تحمل درد ستمدیده ها را ندارند و مدافع حرم شده اند و و دلنشین ترین نثر ادبی همان ماه برکه هست که خودم با تمام وجود دوستش دارم.
*آیا اولین کتابی که به صورت حرفه ای خوانده اید، در ذهن دارید؟
اولین کتاب هایی که خوانده ام 'تاوان عشق' و 'بامداد خمار' بود. ولی بیشتر کتاب هایی که من مطالعه کردم موضوعی تاریخی داشته و این بدان خاطر است که تاریخ پرافتخار سرزمینم را بیش از پیش بشناسم.
*موضوع کتابی که در دست چاپ دارید، چیست؟
'افروز' کتابی است که چندین سال است بطور جدی تحقیقات لازم را برای نگارش و به ثمر رساندنش انجام داده و مطالعات زیادی داشته ام؛ در استان های بزرگ و شهرهای پیشرفته و صنعتی از جمله شهرهای بسیار زیبای اصفهان و شیراز بازدید کردم، وقایع بسیار تلخی که بر زندگی یک فرزند طلاق سایه انداخته و تمام اهداف زیبایش را مورد هجوم قرار گرفته آن دسته از افرادی که به خاطر موارد اخلاقی و ارتکاب جرم در زندان به سر می برند.
پیام بسیار واضح در کتاب افروز این است که پدران و مادران قبل از جدایی عواقب و ضربه مهلکی که در آینده فرزند را تهدید می کند ارزیابی و در باره اش به درستی تامل و تفکر و تا حدودی گذشت داشته باشند چرا که هر پدر و مادری بر فرزند خویش مسوول است.
*می توان برای نویسنده زمان پایانی در نظر گرفت؟
برای یک نویسنده و اهل قلم پایان معنی ندارد و بلکه رخدادهای کنونی بیشتر باعث تشویق و ترغیب برای نوشتن می شود؛ 'گیوس بورگ' می گوید: 'نویسنده در دو حالت نمی تواند بنویسد وقتی خیلی شاد است و وقتی خیلی ناراحت و افسرده است'. این جمله همیشه در نوشتن با من است. ابتدا باید از این موقعیت ها دور شد و بعد نوشت برای نوشتن یک شرایط متعادل لازم است که احساس خستگی بوجود نیاید.
*برای چاپ کتابهایتان با مشکلی مواجه شدید؟
نه با هیچ مشکلی روبرو نشدم ولی از لحاظ مالی تا حدودی در تنگنا قرار گرفتم.
*چه برنامه ای برای آینده دارید؟ آیا پیشرفت در رشته تحصیلی برای شما در اولویت هست یا نویسندگی؟
سخن آخر...؟
سخن آخرم به تمام خانوادهای معظم و معزز شهدای هشت سال دفاع مقدس، شهدای هسته ای و شهدای ترور است که با تمام تواضع و فروتنی عرض می کنم که هیچ قلمی نمی تواند بر سطر سطر دفتر به نمایش و ترسیم در آورد و ازغم و مصیبت و درد و رنج هایی که متحمل شدید بنویسد؛ براستی که اجر صبوری و فداکاری شما با خداوند و سرور شهیدان حسین بن علی (ع) است ولی من به نمایندگی از تمام جوانان این مرز و بوم بانگ بر می دارم و محکم استوار با گردنی برافراشته ابراز می کنم که خانوادهای شهدا افتخارات و مایه برکت و آرامش کشور هستند و الگویی از رشادت و دلیری و ما اجازه نمی دهیم درخت پرباری که شهدا با خون خود آبیاری داده اند خشک و بی ثمر بماند چرا که آرامش امروز ما مدیون از خودگذشتگی جوانان دیروز ماست.
*دل نوشته ای کوتاه در مورد فرزندان شهدای هسته ای از زبان زینب دوستی سرچمی؛
علیرضا و آرمیتا جان؛ در دنیا هیچ نویسنده، دانشمند و صاحب قلمی نمی تواند بر روی شانه های نحیف و بی جان کاغذ حک کند و جای دهد حسرتی که از ندیدن دوباره پدر بر مردمک چشمانت جای گرفته و بزرگترین و قدرتمندترین نقاشان جهان نمی توانند به نمایش در آورند و ترسیم کنند تصویر قطره های اشک را که بر گونه هایت جاری می شود آنگاه که آغوشت آغوش گرم پدر را می طلبد، اگر بنده حقیر جسارت کرده ام از اندوه که گریبانگیر دل کوچکت شده نوشته ام تا هیچ وقت در هر زمانی فراموش نکنیم راه و هدف بسیار مقدس و ارزشمند احمدی روشن ها و رضایی ها و هر لحظه همدرد باشیم با ادامه دادن راه شهدا با رنج و گریه های شبانه ات در فراق نبودن پدر.
انتهای پیام
در ادامه گفت و گوی خواندنی با این نویسنده هرسینی را می خوانید:
*چطور شد که به نوشتن علاقه مند شدید؟
هرکدام از ما یک استعداد کاملاً خاص و منحصر به فرد داریم درست مثل اثر انگشتمان که کاملاً منحصر به فرد است، نویسندگی یک استعداد ذاتی است و نویسنده استقلال دارد و وقتی دست به قلم می شود فقط برای رضای خداوند و خشنودی خلق می نویسد.
*نوشته هایتان در چه زمینه هایی است؟
چندین سال است که غالب نوشته های من با رویدادهای جهان و بی عدالتی حاکم بر دنیا در باره حملات وحشیانه کشورهای غربی به کودکان بی دفاع می باشد، چرا که رخدادهای جهان چیز کمی نیست و درد و مصیبت بسیار عظیمی است که دل هر آزاده ای را به درد می آورد و هر روحی را خدشه دار و غمگین می کند.
*چه شد که با وجود اینکه یکی از کتابهایتان آماده چاپ بود ولی اشک قاصدک را چاپ کردید؟ چه مدت برای نگارش آن وقت گذاشتید؟
اکنون در لحظه ای از دنیا قرار گرفته ایم که واقعا کشورهای غربی تمام تلاش خود را می کنند هزینه ای هنگفت می پردازند تا بتوانند درسراسر جهان ابرقدرت و حکمران شوند و دین وعقاید اسلام را ازسرزمین و کشورهای اسلامی کمرنگ کنند که نوک پیکان آنان فقط به سمت جوانان است که بازوی اصلی و قطب اصلی و جدی کشورمحسوب می شوند.
من کتاب :"اشک قاصدک" را نوشتم و به چاپ رساندم. آن را تقدیم به تمام مادران وهمسران بسیار صبور شهدای کشورعزیزم می کنم تا هر جوانی این کتاب را بخواند برای لحظه ای چون تلنگر به یاد آورد که آرامش اکنون را مدیون خون شهدا هستیم وعلم ها و دستاوردهای عظیمی که داریم مدیون بزرگ مردانی چون شهدای هسته ای است، تا چون آهنگی بر روح هر انسان آزاده ای بنوازد حتی برای لحظه آنان به یاد شهدا وغمی که سالیان طولانی است یک مادرعظیم و بزرگ شهدا در دل دارد بیفتد یک لحظه آفرین گوید و دست مریزاد به صبوری همسران شهید.
*اشک قاصدک چه چیزی را به مخاطب القا می کند؟
ببینید من در کتاب اشک قاصدک از اسرای کربلا نوشتم تا فریادهای خفته در گلوی باد پاییزی؛ از آن کودکی که آرزوی یک شکم سیر شام شب را دارد تا سالمندی که چشم انتظار فرزندانش هست، واقعا در ناامیدی کامل به سر می برد و در ساختمان سالمندان بدست فراموشی سپرده شده؛ کتاب اشک قاصدک درغالب ادبیات مملو از پیام هایی است که مخاطب را به فکر وا می دارد که در برابر حوادث و انسان های اطرافش اندکی تعمق و تفکر کند.
*جذاب ترین متن این کتاب خواندنی کدام بخش است؟
جذابترین قسمت کتاب اشک قاصدک همان قسمتی است که تقدیم به تمام انسان های آزاده در سراسر جهان نوشته ام که بدون هیچ چشم داشتی در گوشه گوشه جهان علیه استعمار می جنگند و تحمل درد ستمدیده ها را ندارند و مدافع حرم شده اند و و دلنشین ترین نثر ادبی همان ماه برکه هست که خودم با تمام وجود دوستش دارم.
*آیا اولین کتابی که به صورت حرفه ای خوانده اید، در ذهن دارید؟
اولین کتاب هایی که خوانده ام 'تاوان عشق' و 'بامداد خمار' بود. ولی بیشتر کتاب هایی که من مطالعه کردم موضوعی تاریخی داشته و این بدان خاطر است که تاریخ پرافتخار سرزمینم را بیش از پیش بشناسم.
*موضوع کتابی که در دست چاپ دارید، چیست؟
'افروز' کتابی است که چندین سال است بطور جدی تحقیقات لازم را برای نگارش و به ثمر رساندنش انجام داده و مطالعات زیادی داشته ام؛ در استان های بزرگ و شهرهای پیشرفته و صنعتی از جمله شهرهای بسیار زیبای اصفهان و شیراز بازدید کردم، وقایع بسیار تلخی که بر زندگی یک فرزند طلاق سایه انداخته و تمام اهداف زیبایش را مورد هجوم قرار گرفته آن دسته از افرادی که به خاطر موارد اخلاقی و ارتکاب جرم در زندان به سر می برند.
پیام بسیار واضح در کتاب افروز این است که پدران و مادران قبل از جدایی عواقب و ضربه مهلکی که در آینده فرزند را تهدید می کند ارزیابی و در باره اش به درستی تامل و تفکر و تا حدودی گذشت داشته باشند چرا که هر پدر و مادری بر فرزند خویش مسوول است.
*می توان برای نویسنده زمان پایانی در نظر گرفت؟
برای یک نویسنده و اهل قلم پایان معنی ندارد و بلکه رخدادهای کنونی بیشتر باعث تشویق و ترغیب برای نوشتن می شود؛ 'گیوس بورگ' می گوید: 'نویسنده در دو حالت نمی تواند بنویسد وقتی خیلی شاد است و وقتی خیلی ناراحت و افسرده است'. این جمله همیشه در نوشتن با من است. ابتدا باید از این موقعیت ها دور شد و بعد نوشت برای نوشتن یک شرایط متعادل لازم است که احساس خستگی بوجود نیاید.
*برای چاپ کتابهایتان با مشکلی مواجه شدید؟
نه با هیچ مشکلی روبرو نشدم ولی از لحاظ مالی تا حدودی در تنگنا قرار گرفتم.
*چه برنامه ای برای آینده دارید؟ آیا پیشرفت در رشته تحصیلی برای شما در اولویت هست یا نویسندگی؟
سخن آخر...؟
سخن آخرم به تمام خانوادهای معظم و معزز شهدای هشت سال دفاع مقدس، شهدای هسته ای و شهدای ترور است که با تمام تواضع و فروتنی عرض می کنم که هیچ قلمی نمی تواند بر سطر سطر دفتر به نمایش و ترسیم در آورد و ازغم و مصیبت و درد و رنج هایی که متحمل شدید بنویسد؛ براستی که اجر صبوری و فداکاری شما با خداوند و سرور شهیدان حسین بن علی (ع) است ولی من به نمایندگی از تمام جوانان این مرز و بوم بانگ بر می دارم و محکم استوار با گردنی برافراشته ابراز می کنم که خانوادهای شهدا افتخارات و مایه برکت و آرامش کشور هستند و الگویی از رشادت و دلیری و ما اجازه نمی دهیم درخت پرباری که شهدا با خون خود آبیاری داده اند خشک و بی ثمر بماند چرا که آرامش امروز ما مدیون از خودگذشتگی جوانان دیروز ماست.
*دل نوشته ای کوتاه در مورد فرزندان شهدای هسته ای از زبان زینب دوستی سرچمی؛
علیرضا و آرمیتا جان؛ در دنیا هیچ نویسنده، دانشمند و صاحب قلمی نمی تواند بر روی شانه های نحیف و بی جان کاغذ حک کند و جای دهد حسرتی که از ندیدن دوباره پدر بر مردمک چشمانت جای گرفته و بزرگترین و قدرتمندترین نقاشان جهان نمی توانند به نمایش در آورند و ترسیم کنند تصویر قطره های اشک را که بر گونه هایت جاری می شود آنگاه که آغوشت آغوش گرم پدر را می طلبد، اگر بنده حقیر جسارت کرده ام از اندوه که گریبانگیر دل کوچکت شده نوشته ام تا هیچ وقت در هر زمانی فراموش نکنیم راه و هدف بسیار مقدس و ارزشمند احمدی روشن ها و رضایی ها و هر لحظه همدرد باشیم با ادامه دادن راه شهدا با رنج و گریه های شبانه ات در فراق نبودن پدر.
انتهای پیام
نظر شما