زندگی ووصیت نامه شهید محمدحسین حسین آبادی
شنبه, ۲۰ آذر ۱۳۹۵ ساعت ۱۴:۱۷
این بود که به امام و انقلاب وفادار باشید و هرگز از نظام جمهوری اسلامی ایران روی برنگردانید.
شهید محمدحسین حسین آبادی
محل تولد: روستای حسین آباد (کنگاور)
محل تولد: روستای حسین آباد (کنگاور)
نام پدر: علی حسن
تاریخ تولد: 1342
تاریخ شهادت: 65/9/20
محل شهادت: نوسود
عملیات: پدافندی
شغل: پاسدار رسمی
شهید محمدحسین حسین آبادی در سال 1342 در روستای حسین آبادی از توابع شهرستان کنگاور در یک خانواده مذهبی متولد گشته و تحصیلات خود را تا سوم متوسطه در آن شهرستان سپری نموده و با آغاز جنگ تحمیلی به جبهه های نبرد اعزام گشته و در عملیات والفجر 5 مجروح گردید . در سال 1365 در منطقه نوسود در مصاف دشمنان قسم خورده انقلاب به شرف شهادت نایل شد و آخرین وصیت شهید
این بود که به امام و انقلاب وفادار باشید و هرگز از نظام جمهوری اسلامی ایران روی برنگردانید
تاریخ تولد: 1342
تاریخ شهادت: 65/9/20
محل شهادت: نوسود
عملیات: پدافندی
شغل: پاسدار رسمی
شهید محمدحسین حسین آبادی در سال 1342 در روستای حسین آبادی از توابع شهرستان کنگاور در یک خانواده مذهبی متولد گشته و تحصیلات خود را تا سوم متوسطه در آن شهرستان سپری نموده و با آغاز جنگ تحمیلی به جبهه های نبرد اعزام گشته و در عملیات والفجر 5 مجروح گردید . در سال 1365 در منطقه نوسود در مصاف دشمنان قسم خورده انقلاب به شرف شهادت نایل شد و آخرین وصیت شهید
این بود که به امام و انقلاب وفادار باشید و هرگز از نظام جمهوری اسلامی ایران روی برنگردانید
بسم الله الرحمن الرحیم
یا ایهاالذین امنوا استعینوا بالصبر و الصلاه ان الله مع الصابرین
ای اهل ایمان و پیشرفت کار خود صبر و مقاومت پیشه کنید و بذکر خدا و نماز توسل جویید که خدا یاور صابران است خدمت پدر و مادر مهربانم برادر و خواهرانم و امت غیور اسلام سلام می رسانم من یک پاسدار هر یک خدمتگزار مسلمین هستم در این لحظه زیبا، کربلای حسین (ع) و در این سنگر کوچکم با شما پدر و مادر و امت غیور اسلام صحبتی دارم شما عزیزان من می دانید که اولین بار نام زیبای اسلام بر زبان پیامبر عزیز جاری شد بیاید که پیامبر عزیز ما غرق در مسئولیتها و زیر بار کوهی از مصیبت از پا ننشست و از جان و مالش بعنوان کوچکترین هدیه در این راه دریغ ننمود حال پس از طی 1400 سال این سید بزرگوار که از تبار محمد (ص) است برای دومین بار می خواهد تکه ای از مسئولیت جدش پیامبر را بر دوش بکشد و پدر و مادر خوبم بدانید که در آن زمان سایر و پیامبر معشوقه خود را تنها نگذاشت و در روی ریگهای داغ عربستان به فیض شهادت نائل شدند و وظیفه شما هم در این زمان این است که سیمای پاک پیامبر را در نقاب پاک خمینی حمایت کنید شما بدانید که زندگی امتحانی بیش نیست امتحانی برای شناخت و برای مسئولیت انسان در قبال اسلام . امیدوارم که الطاف و رحمتهای خداوند شما را در برگیرد و در این امتحان بزرگ همچون ابراهیم موفق و پیروز باشید من خیلی خوشحالم که خداوند یکتا نگذاشت که مکرهای دنیایی و آمال و آرزوی دنیایی مرا تسلیم خود سازند که لحظۀ آزمایشم را در سنین جوانی و در زمانیکه به معشوق و مرجع خود رسیدم قرار داد. به تو مادر ای مبدا خیرات و ای معلم اخلاق در زندگیم اگر خبر شهادت مرا برایت آوردند دوست دارم که اشک نریزی و به جای غم و اندوه قلبت را از عشق به خمینی لبریز سازی . پدر و برادرم برای تسکین روحم به حال امام دعا کنید و در خط انقلاب حرکت کنید و شما خواهران مومنم از شما می خواهم که همچون زینب ندایتان را به گوش همه برسانید و بگویید که برادرم به حسین (ع) لبیک گفت و من می دانم که شما به امام عشق می ورزید و برای این که حافظ خون شهیدان باشید برای امام دعا و نماز بخوانید و از خدا بخواهید که ظهور امام زمان (عج) را نزدیک کند تا مسئولیت امام هم در قبال اسلام عزیز کمتر شود و شما خواهرانم بدانید که حجاب شما از خون من کوبنده تر است در آخر به منافقان این حلقه بگوشان امریکا هشدار می دهم که تا خون در بدن دارم این سنگر الهی را حفظ می کنم و چهره ننگین شما را در تاریخ رسوا می کنم
مرگ یکبار است و در سنگر بسی فرخنده تر
مرگ در بستر نمی زیبد برای شیر نر
خدایا حافظ امام و مومنین باش و ظهور مهدی (عج) را نزدیک کن
جلال تیغی پاسدار اعزامی از سپاه پاسداران کرمانشاه
یا ایهاالذین امنوا استعینوا بالصبر و الصلاه ان الله مع الصابرین
ای اهل ایمان و پیشرفت کار خود صبر و مقاومت پیشه کنید و بذکر خدا و نماز توسل جویید که خدا یاور صابران است خدمت پدر و مادر مهربانم برادر و خواهرانم و امت غیور اسلام سلام می رسانم من یک پاسدار هر یک خدمتگزار مسلمین هستم در این لحظه زیبا، کربلای حسین (ع) و در این سنگر کوچکم با شما پدر و مادر و امت غیور اسلام صحبتی دارم شما عزیزان من می دانید که اولین بار نام زیبای اسلام بر زبان پیامبر عزیز جاری شد بیاید که پیامبر عزیز ما غرق در مسئولیتها و زیر بار کوهی از مصیبت از پا ننشست و از جان و مالش بعنوان کوچکترین هدیه در این راه دریغ ننمود حال پس از طی 1400 سال این سید بزرگوار که از تبار محمد (ص) است برای دومین بار می خواهد تکه ای از مسئولیت جدش پیامبر را بر دوش بکشد و پدر و مادر خوبم بدانید که در آن زمان سایر و پیامبر معشوقه خود را تنها نگذاشت و در روی ریگهای داغ عربستان به فیض شهادت نائل شدند و وظیفه شما هم در این زمان این است که سیمای پاک پیامبر را در نقاب پاک خمینی حمایت کنید شما بدانید که زندگی امتحانی بیش نیست امتحانی برای شناخت و برای مسئولیت انسان در قبال اسلام . امیدوارم که الطاف و رحمتهای خداوند شما را در برگیرد و در این امتحان بزرگ همچون ابراهیم موفق و پیروز باشید من خیلی خوشحالم که خداوند یکتا نگذاشت که مکرهای دنیایی و آمال و آرزوی دنیایی مرا تسلیم خود سازند که لحظۀ آزمایشم را در سنین جوانی و در زمانیکه به معشوق و مرجع خود رسیدم قرار داد. به تو مادر ای مبدا خیرات و ای معلم اخلاق در زندگیم اگر خبر شهادت مرا برایت آوردند دوست دارم که اشک نریزی و به جای غم و اندوه قلبت را از عشق به خمینی لبریز سازی . پدر و برادرم برای تسکین روحم به حال امام دعا کنید و در خط انقلاب حرکت کنید و شما خواهران مومنم از شما می خواهم که همچون زینب ندایتان را به گوش همه برسانید و بگویید که برادرم به حسین (ع) لبیک گفت و من می دانم که شما به امام عشق می ورزید و برای این که حافظ خون شهیدان باشید برای امام دعا و نماز بخوانید و از خدا بخواهید که ظهور امام زمان (عج) را نزدیک کند تا مسئولیت امام هم در قبال اسلام عزیز کمتر شود و شما خواهرانم بدانید که حجاب شما از خون من کوبنده تر است در آخر به منافقان این حلقه بگوشان امریکا هشدار می دهم که تا خون در بدن دارم این سنگر الهی را حفظ می کنم و چهره ننگین شما را در تاریخ رسوا می کنم
مرگ یکبار است و در سنگر بسی فرخنده تر
مرگ در بستر نمی زیبد برای شیر نر
خدایا حافظ امام و مومنین باش و ظهور مهدی (عج) را نزدیک کن
جلال تیغی پاسدار اعزامی از سپاه پاسداران کرمانشاه
نظر شما