شهید منصور اوسطی

شهید منصور اوسطی در سال 1336 در یکی از روستاهای سقز در یک خانواده مذهبی  روستایی دیده به جهان گشود، وی تحصیلات ابتدایی خود را در روستا گذرانید و سپس به علت عدک توانائی مالی تحصیل را رها کرد و ناچار برای بدست آوردن معاش عازم تهران  شد و در یکی از کارخانه های جنوب تهران مشغول به کار شد و به علت شوقی که به تحصیل داشت شبانه مشغول تحصیل شد در سال 52 پا به عرصه مبارزه بر علیه رژیم گذاشت و در تظاهرات مردمی شرکت می کرد. در سال 56 با یکی از روحانیون آشنا می شود و همین امر باعث گشت بیشتر رو به سوی روحانیت کند، او ظلم و بیداد نظام استکباری را در جنوب شهر به وضوح می دید و روح پر عطوفت او به هیجان در آمده بود در سال 56 علناً پا به عرصه مبارزه بر علیه رژیم گذاشت کتب انقلابی، مذهبی و اعلامیه های امام را توسط دانشجویان و طلاب دریافت و در بین اهالی محل پخش می نمود .
در تظاهرات مردم قهرمان تهران فعالانه شرکت می کرد در سال  57 کار خود را رها کرد و تمام امکانات خود را در خدمت انقلاب نهاد.
و در تظاهرات خیابانی انقلاب اسلامی در تهران که منجر نقش فعالی داشت و با پیروزی انقلاب اسلامی همکاری خود را با کمیته های انقلاب آغاز کرد
و به سپاه پیوست و با شروع حمله ضد انقلابیون در منطقه کردستان همراه
 با یک گروه 40 نفری عازم آن منطقه گردید و سرانجام در روز دهم شهریور سال 58 به علت اصابت گلوله توسط دمکرات به درجه رفیع شهادت نائل گردید.

 

وصیت نامه منصور اوسطی
سلام بر حسین سرور شهیدان. سلام بر شهدای اسلام از
علی (ع) تا شهدای کربلای انقلاب اسلامی ایران و سلام بر رهبر کبیر انقلاب اسلامی خمینی در هم کوبندۀ کاخ ستمگران و مستبدان. درود بر شما ای پدر و مادر عزیزم که فرزندی را به جامعه تحویل داده اید که در راه آرمانهای اصیل اسلامی و انسانی جان می بازد. شهادت من در راه اسلام و انقلاب قطره ای در مقابل دریاست و افتخاری است برای شماها ای پدر و مادر. شهادت من آگاهانه و به سوی منزل ابدی است. مرگ سرخ را بر هر چیز دیگری ترجیح می دهم هر چند مسیر راه بسی دشوار است اما هدف مقدس او روشن و حرکت به سوی خداوند است.
همرزمان ما مردانی هستند پاک و منزه که در یکایک سنگرهای قبل از انقلاب و بعد از انقلاب جنگیده اند و نمونه های بارز آنها دکتر چمران، اصغرها و عبدالله ها و ... هستند و اما ضد انقلاب در کردستان از موقعیت فقر فرهنگی ـ اقتصادی و سایر مشکلات که از آثار شوم طاغوت است سوء استفاده کرده و کردستان را به مانند دریایی مواج و مملو از درندگان ساخته است. پاسداران به قدرت نیروی ایمان و عشق به رهبر در تمامی کوهستانهای سر به فلک کشیده کردستان می جنگند،  پاسداری می دهند و هیچ هراسی به دل راه نمی دهند زیرا مقصد شهادت است. مکتبی که شهادت دارد اسارت ندارد. هر انقلابی دو چهره دارد. خون، پیام امید است برادران و خواهران پیام آور خون تمامی شهدا باشید و انشاءالله پیام این خونها به تمامی نسلهای جهان اسلام برسد و زمینه ساز انقلاب مهدی موعود (عج) گردد تا آثاری از کفر، استبداد، استعمار، استحمار، استثمار در عرصۀ گیتی نماند.
مادرم هر چند گریه برای شهید دارای ثواب است لکن برای شهید شدن من گریه نکنید که دشمن از گریۀ شما اظهار قدرت می کند. شهید قلب تاریخ است.
خداوندا ما آمده ایم تا آخرین قطرۀ خون خود از مکتب قرآن و رسالت پیامبران دفاع کنیم. خالقا شکرت که مرا شهید حساب نمودی . در پایان خواهش می کنم دستمال سرخی که به گردن بسته ام و نشان و پیام سرخ خون شهیدان است بر سر قبرم بگذارید. الله اکبر ـ الله اکبر ـ الله اکبر