آرزویش شهادت در روز تاسوعا ی حسینی بود
شهيد دانشجو كربلايي ابوذر امجديان از مدافعان حرم در سوريه بود که سرانجام در صبح روز یکم آبان ماه سال 1394كه مصادف با تاسوعاي حسيني بود به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
ابوذر امجدیان از دانشجویی در رشته آی.تی تا پاسداری در جبهه جنگ(آرزویش شهادت در روز تاسوعا ی حسینی بود ).
شهيد والامقام كربلايي ابوذر امجديان در روز 28 مرداد ماه سال 1365 در شهرستان سنقر روستاي سهنله در خانواده ای مستضعف و متدين بدنيا آمد.
شهيد امجدیان در سايه محبت های پدر و مادر پاکدامن، وارسته و مهربانش دوران کودکي را پشت سر گذاشت و بعد وارد دبستان شد. در دوران تحصيلش از هوش و استعداد فوق العاده اي برخوردار بود و با موفقيت دوران دبستان را در مدرسه آيت الله خامنه ای روستای سهنله و دوره راهنمايی در مدرسه بنياد 15 خرداد همان روستا طی كرد.
شهید امجدیان همچنین دبيرستان در مدرسه شهيد محمد هدايتي شهرستان سنقر و رشته نقشه كشی را در هنرستان صنعتگران پشت سر گذاشت و در آن 3سال دبيرستان دانش آموز نمونه اخلاقی و علمی بود. ایشان همچنین دانشجوی رشته آی.تی بود که در ترم آخر تحصیلشان به فیض شهادت نایل آمد.
خبرنگار چشم نیوز گفتگویی با خانواده این شهید انجام داده که زوایای پنهانی از زندگی او را به نمایش می گذارد.
خانواده شهید آرام و صبورند. زندگی ساده و بی ریایی دارند؛ وقتی با آنان به صحبت می نشینی عشق و ایمان به اسلام و انقلاب در گفته هایشان موج می زند.
ابوذر دارای یک برادر دوقلو و دومین فرزند خانواده بود. جوانی که خوشرویی و ایمانش زبان زد همگان است، هنوز هم که از این شهید بزرگوار سخن به میان می آید نزدیکان و دوستان وی از غم نبودن ایشان متاثر می شوند و البته به حال خوش این شهید که توانست به فیض شهادت نایل آید غبطه می خورند. شهیدی که در دفاع از حرم حضرت زینب(س) به لقاء الله پیوست و به آرزوی دیرین خویش که شهادت در روز تاسوعا بود دست یافت.
به صحبت با پدر بزرگوار این شهید می نشینیم...
پسرم عاشق ولایت و رهبری بود
پدر شهید که با شنیدن نام ابوذر اشک در چشمانش حلقه می زند، گفت: ابوذر همیشه فرزند نیکی برای من و مادرش بود. ایشان هنگام فراغت از تحصيل به ويژه در تعطيلات تابستاني با کار و تلاش فراوان مخارج شخصي خود را براي تحصيل بدست می آورد و از اين راه به خانواده خود کمک قابل توجهی مي کرد. او با شور و نشاط و مهر و محبتی که داشت به محيط گرم خانواده صفا و صميميت ديگری می بخشيد.
 
وی ادامه داد: هنگامی که خسته از کار روزانه به خانه برمی گشتم، باديدن فرزندانم همچون ابوذر تمامي خستگی ها و مرارت ها را از وجودم پاک می شد.
پدر شهید امجدیان گفت: ابوذر به انجام معنویات و عبادات علاقه فراوانی داشت. ابوذر از سن 9 سالگی تا لحظه شهادت در تمام فراز و نشيب های زندگی و كاری، هرگز نمازش ترک نشد. اشتياق ابوذر به مسجد رفتن و قرآن خواندن حدی بود که هر وقت صدای اذان را مي شنيد دست از كار مي كشيد و روانه مسجد می شد و تا آخرين لحظات حيات خود، دست از دعا و نيايش برنداشت.
پدر شهید ادامه می دهد: پسرم همیشه نماز اول وقت را بر همه چيز مقدم مي شمرد. قرآن و توسل برنامه روزانه او بود. پسرم عاشق ولایت و رهبری بود و عاشق این بود تا برای اسلام و انقلاب جان خویش را فدا کند.
 
پدر بزرگوار شهید همچنین گفت: پسرم چون شمع مي سوخت و چونان چشمه ساران در حال جوشش بود و يک آن از تحرک باز نمی ايستاد. روحيه ايثار و استقامت او شگفت انگيز بود. خدا را شکر که لیاقت داشتیم چنین فرزندی تربیت کنیم که نامش جزو مدافعین حرم حضرت زینب (س) باشد.
برادرم به امر ولايت اعتقاد کامل داشت و حاضر بود در اين راه جان دهد
حجه الاسلام طالب امجديان برادر دوقلوی ابوذر نیز با تایید صحبت های پدر گفت: من و ابوذر دوقلو بودیم و به همین دلیل دوستی و وابستگی زیادی بینمان حاکم بود. ما خیلی به هم نزدیک بودیم.
وی افزود: ایشان شش ماه قبل و به صورت داوطلبانه برای دفاع از حرم ثبت نام کردند و به خانواده گفتند که هر آن ممکن است به سوریه اعزام شوند تا اینکه روز عید قربان به ما گفتند که اسمشان برای اعزام درآمده است و تقریبا یک هفته بعد از عید سعید غدیر به سوریه و برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) اعزام شدند.
حجت الاسلام امجدیان تاکید کرد: مادرم به سبب عاطفه و مهر مادری که در وجودشان است بعد از اعزام و شنیدن اینکه ابوذر برای دفاع از حرم به سوریه مشرف شده خیلی بی تابی می کردند و نگران بودند و دایما دست به دعا بودند ولی ابوذر با همان روحیه آرام و دوست داشتنی اش همیشه در تماس هایش با خانواده و مخصوصا به مادر دلداری می دادند و مادر را آرام می کردند. به همه می گفتند برایم دعا کن که شهید شوم و به آرزویم برسم و همانطور هم شد که این والامقام خواسته بودند و دقیقا در روز تاسوعای حسینی(ع) به شهادت رسیدند.
وی افزود: برادر من انساني بود که براي خدا کار مي کرد و اخلاص در عمل از ويژگي هاي بارز او بود. ايشان يکي از افراد درجه اولي بود که هميشه ماموريت هاي سنگينی بر عهده اش قرار داشت. كربلايي ابوذر با خضوع و خشوعی که در مقابل خدا و در برابر دلاورمردان پاسدار داشت، در مقابله با دشمن همچون شيری غرّان بود که برای خدا و ولی فقيه زمان خود همه چيز خودش را فدا کرد و از زندگيش گذشت.
وی تاکید کرد: او واقعا به امر ولايت اعتقاد کامل داشت و حاضر بود در اين راه جان بدهد، که عاقبت هم چنين کرد. هميشه سفارش مي کرد تقوا پيشه كنيم و تابع رهبري باشيم. همچنین ابوذر از زمان طفوليت، روحي لطيف، عبادی و نيايشگر داشت.
وی همچنین در خصوص شهادت این شهید بزرگوار می گوید: وقتی خبر شهادت ابوذر را شنیدم با عجله خودم را به سنقر رساندم. هرگز آن لحظات از یادم نمی رود چه غمی در خانه مان برپا شده بود. اشک های بی امان مادر، بی تابی های پدر و... اینکه ابوذر به این زودی تنهایمان گذاشت آزارمان می دهد اما از این خوشحالم که برادر عزیزم با اهدای جان گرانمایه خویش در راه اسلام به شهادت رسید و توانست ذخیره ای برای آخرت پدر و مادرم باشد. خوشا به سعادتش که توانست این چنین پاک و عاشقانه به دیدار حق بشتابد وبه آرزویش که شهادت بود برسد... ابوذر واقعا انسان لایق و وارسته ای بود که توانست شهد شیرین شهادت را بنوشد و افتخاری برای همه ما باشد...
نحوه شهادت شهید امجدیان
برادر دوقلوی شهید گفت: برادرم بیسیم چی بودند اما در عملیات ها شرکت می کردند و در تماس هایشان می گفتند که به منطقه می رویم و به دفاع مشغولیم؛ تا اینکه شهيد كربلايی ابوذر در يكي از ماموريت ها خود در سوريه به همراه يكي ديگر از دوستانش به نام شهيد مير دوستی، در راه دفاع از حرم دعوت حق را لبيک گفتند و سرانجام در 1 آبان ماه سال 1394 ساعت هشت و نیم صبح روز تاسوعای حسينی به لقاء خداوند شتافتند.
وی تاکید کرد: آری شهید ابوذر امجدیان عارفی وارسته، ايثارگری سلحشور و اسوه ای برای ديگران بود که جز خدا به چيز ديگری نمی انديشيد و به عشق رسيدن به هدف متعالی و کسب رضای خدا و حضرت احديت، شب و روز تلاش می کرد و سخت ترين و مشکل ترين مسئوليت های كاری و خانوادگی را با کمال خوشرويی و اشتياق و آرامش خاطر می پذيرفت و در نهایت هم به دیدار معبود شتافت چه عاشقانه و چه عارفانه و سبک بال...
 
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده