خاطره‌‌ای از شهید «علی نمردی»
چهارشنبه, ۲۱ تير ۱۴۰۲ ساعت ۱۳:۰۸
مادر شهید تعریف می‌کند: «از بنیاد شهید آمده بودند، بغض تو گلویم انبار و دست و پایم سست شده بود، علی آمده بود همان طور که خودش قول داده بود.»

به گزارش نوید شاهد هرمزگان، شهید «علی نمردی» نهم شهريور 1343، در روستای شاه مرادی از توابع شهرستان ميناب ديده به جهان گشود. پدرش احمد، كشاورز بود و مادرش فاطمه (فوت1350) نام داشت. تا پايان دوره ابتدايی درس خواند. او نيز كشاورزی می‌كرد. به عنوان بسيجی در جبهه حضور يافت. بيست ‌و دوم تيرماه 1361، در شلمچه بر اثر اصابت تركش به سينه، شهيد شد. مزار او در زادگاهش واقع است.

بلا

شهیدی که به قولش عمل کرد و به خانه بازگشت

تا پنج کلاس بیشتر درس نخواند، خیلی امام را دوست داشت. از آن جایی که موقع سربازی‌اش شده بود به جبهه اعزام شد. خیلی اصرار نکردیم، باید می‌رفت. می‌گفتیم مثل تمام پسرها می‌رود، سربازی‌اش تمام می‌شود و برمی‌گردد. چند ماه بیشتر نمانده بود که سربازی‌اش تمام شود. آخرین باری که آمد گفت روز عید می‌آید، خیلی خوشحال بودیم و برای آمدنش لحظه شماری می‌کردیم.

بالاخره روز عید آمد، منتظرش بودیم، چشمانمان به در خیره بود، خیلی دیر کرده بود. ناگهان صدای ماشینی آمد، بدو بدو به طرف حیاط رفتم و در را که باز کردم دیدم مردی با ماشین سفید رنگ جلوی در ایستاده است، مرد گفت: این جا منزل علی نمردی است؟ گفتم بله، از بنیاد شهید آمده بودند، بغض تو گلویم انبار و دست و پایم سست شده بود، علی آمده بود همان طور که خودش قول داده بود.

(به نقل از مادر شهید)

 

انتهای متن/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده