سخن عشق/ وصیتنامه «شهید سلمان نوروزی آزادگی»

نویدشاهدگیلان: سخن درباره عشق است درباره ايمان به خدا  و شهادت عاليترين و شريف ترين مراتب و درجات قرب به پروردگار است شهادت ارزنده ترين راهي است كه انسان به الله ملحق ميشود شهادت راهنما و راهگشاي زندگي انسان ميباشد كه انسان با ايمان قبل از مردن به آن ميرسد شهادت بسوي حق شتافتن بسوي عرش بالا رفتن و با ملائك ديدار كردن است. اين شهادتها انسان را بيدار و در درون هر فرد انقلاب دروني ايجاد مي كند كه انسان عاشق را به معشوق نزديكتر مي گرداند شهادت برقرار كردن ارتباط قلبي است با حجت خدا و حضور جسم و جان است در برابر الله شهدا راهيان بهشت اند و بهشت صومعه و وعده گاه و منزلگاه آنهاست شهدا ستارگاني اند كه مي درخشند و با روشني خود جامعه اسلامي را روشنايي مي دهند شهدا شاهدان واقعي صبح يقين صبح راستينند. شهدا راهنماي عالم ظاهر و باطن و روشنگر راه زندگي ميباشند اين شهدا هستند كه با روح و ايثار بر جان بي رمق اجتماع بشري روح زندگاني ميدهند و اجتماع با روح زيباي شهدا جان ميگيرد و زنده ميماند شهدا به دنيا چندان اهميت نمي دهند و دلبستگي هم به آن ندارند هميشه آماده مرگ هستند و قبل از اينكه مرگ به سراغشان بيايد ره توشه اي تهيه مي كنند و با عصاي احتياط گام بر ميدارند.
شهيد كسي است كه با مردنش پرواز عاشقانه و عروج عارفانه مينمايد و بسوي عشاق عارفانه روانه ميگردد.
شهيد كسي است كه با مشعل فروزان خود نور هدايت را در دل ظلمت شب روشن ميسازد شهيد كسي است كه با ريختن اولين قطره خونش تمام معاصي و گناهانش بخشيده مي شود و با پيامبران و امامان معصوم محشور مي گردد.آنچه شهيد را به حركت در مي آورد ايمان است به الله وعشق به مكتب پرافتخار اسلام الان كه به جبهه مي روم نه انتظار آمدن را دارم و نه اميد حيات را خوشم كه ميروم و خوشحالم كه كشته ميشوم ميروم براي آزادي شما و كشته مي شوم براي قوم آينده از يك طرف دوست دارم بمانم تا در آينده شهيد شوم و از طرفي ديگر ميخواهم شهيد شوم تا آينده بماند.ميخواهم با الهام گرفتن از فجر و شفق مشعل فروزان هدايت را در دل تاريك توده ها روشن سازم و با جرقه از اين مشعل مرزهاي حقيقت جاويد كشور را حراست و پاسداري نمايم اما بايد متذكر شوم كه هيچ راضي نيستم به سادگي كشته شوم يا اسير شوم دوست دارم با ياري گرفتن از معبود دشمنان دين را نابود سازم و اسلام را در سرتاسر گيتي پيروز گردانيم و اگر در اين راه جنايتكار ران بدنم را تكه تكه كنند و در سراسر نوار مرزي جنوب و غرب كشور بيندازند راضي ام.اما اينبار كه ميروم انشاءا... بار آخرم باشد كه به ميدان گاه روم ميروم به قربانگاه توحيد ميروم انشاءا... اين دفعه به كام شيرين شهادت خواهم رسيد و به آرمان ديرينه ام دست پيدا كنيم به سراي معبود پا مينهم ووداي سرخ رنگ برتن خواهم کرد وبه عشق معشوق نائل مي گردم از اين بابت بسيار خوشحالم خدا يا انايتي فرمادراين لحظه هاي آخربه سرخ کام وطعم دلنشين شهادت که سعادت واقعي است دست پيدا کنم

واما توصيه شهيد به خانواده ودوستان : راضي نيستم  شما از اسلام دوري کنيد وتن به صلح دهيد از شما مي خواهم که از قوامين الهي سرپيچي نکنيدوپوينده وکوشنده دراين راه باشيدواز شما مي خواهم بعدا ز شهادتم لفظ نا کامي در باره اينجانب به کار نبريدچونکه من درحجله گاهي پرسعادت با الواني از رنگهاي سرخي وسياهي طبيعي والهي زينت وصفا وزيبايي که مي در خشد به کام خودرسيدوکامي هم گواراتر وشيرين تر از شهادت در راه خدارامن نديدم .

 وتو اي مادر سلامم بر توباد که مرا به جبهه فرستادي وبارشهادت وشهامت خم به ابر و نياوردي وهرگز هم از داغ من شيون مکن وبراي شهداي کربلاي گريه وتضرع نما بدان که از سلاله فاطمه زهرا هستي. اي برادران واي خواهران اگر در حقتان کوتاهي کردم مرا ببخشيد نميدانم که با چه زياني از شما تقدير وتشکر نمايم وعطوفت ومهرباني شما مرا وا داشت تا به جبهه بروم واين راه را برگزينم اگربرادر خوبي براي شما نبودم با بزرگيتان مراعفوکنيد.

انشاءالله روز قيامت مارا شفاعت کنيد وشافع روز جزاء براي من باشيد.به همگي سلام برسانيد به خصوص به خانواغده هاي شهداء درآخربوسه بر گونه هاي تک تک افراد ومح ( طول لات وآزارکي) به عموها وعمه ها دامادها دا ئي ها وخاله مينهم درضمن اگر غيبت کسي را کرده ام اميدعاجرانه دارم که مرا ببخشيد.
والسلام
سلمان نوروزي
65/10/19