نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - کتاب
«شدت شلیک گلوله‌ها و مقابله به مثل آن‌ها به حدی بود که گردان ما زمین گیر شد. در همین لحظات به دنبال نیرویی می‌گشتم، تا تعدادی از بچه‌ها را جمع کرده، برای شکستن خط جلو بروند و معبر را برای عبور سایر بچه‌ها آماده کنند، که چشمم به مجیدآقا افتاد ...» ادامه این خاطره از شهید جانباز «مجید نبیل» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۳۰۲۵۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۰۸

«حاج‌آقا کی تشریف آوردید که من شما را ندیدم؟ گفتند: پسرم چرا روی چمن‌های یخ‌زده خوابیده‌ای؟ نمی‌گویی که ممکن است مریض بشوی؟ نمی‌گویی که ممکن است افراد گروهک بیایند و اسلحه‌ات را ببرند؟ ...» ادامه این خاطره از سید آزادگان، شهید «حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدعلی‌اکبر ابوترابی‌فرد» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۳۰۱۷۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۰۷

کتاب «منبر آتشین» مروری بر زیست‌نامه و خاطرات حضرت آیت‌الله حاج شیخ قدرت الله نجفی قمشه‌ای است. او از یادگاران و شهیدان زنده فاجعه هفتم تیر هست که زندگی او از ابتدای تحصیلشان در این کتاب نگارش شده است.
کد خبر: ۵۳۰۱۴۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۰۵

کتاب «بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ»، نیم نگاهی به زندگی و اوج بندگی شهید بهزاد همتی است که توسط « آذر همتی » نوشته شده است.
کد خبر: ۵۳۰۱۳۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۱/۰۳

«مگر این موتور مال پدرش است که بخواهد سوار بشود و دور بزند؟ این موتور مال ۳۶ میلیون نفر ملت ایران است ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات شهید «محمدعلی رجایی» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۳۰۰۶۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۰۴

کتاب «قرار بی‌قراری تا بهشت» گزیده‌ای از وصایای شهدای شهرستان‌های استان تهران با موضوع امام زمان(عج) و عاشورا است که توسط دانشجوی معلم «سیدمهدی طباطبایی‌راد» گرداوری شده است.
کد خبر: ۵۳۰۰۵۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۰۴

کتاب «حاج جلال» نوشته «لیلا نظری گیلانده» روایت‌گر خاطرات «جلال حاجی‌بابایی» از رزمندگان دوران دفاع مقدس و پدر شهیدان «علیرضا و ابوالقاسم حاجی‌بابایی» است.
کد خبر: ۵۲۹۹۵۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۰۳

به مناسبت سالروز شهادت شهید «محمدرضا عاشور»؛ ویژه‌نامه این شهید والامقام برای علاقه‌مندان منتشر می‌شود.
کد خبر: ۵۲۹۹۰۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۰۲

کاظم طلایی در گفت‌وگو با نوید شاهد مطرح کرد
داور جشنواره بین‌المللی سرخ‌نگاران: «اگر ناشران بدانند جایی هست که کارهایشان را ارزیابی می‌کنند باعث می‌شود با دقت بیشتری کار را دنبال و برای آن هزینه کنند، از طرفی گرافیست‌ها نیز ترغیب می‌شوند برای بهتر دیدن شدن، کارهای بهتری ارائه دهند بنابراین سرخ‌نگاران از دو جنبه می‌تواند در ارتقاء کیفیت آثار و کتاب ‌های تألیف شده تأثیرگذار باشد.»
کد خبر: ۵۲۹۸۹۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۰۲

نوید شاهد - محمد علی عرفانی در کتاب "روی جاده های رملی" روایت می کند: صدای گلوله هایی که به تانک می‎خورد، توی تانک موج برمی داشت و چند برابر میشد. چند متری که عقب رفتیم، به فرمانده گفتم: فرمانده می دونید کجا می ریم؟ جوابی نشنیدم. به عقب برگشتم. فرمانده سر جایش نبود. به فشنگ گذار گفتم: پس فرمانده کو؟ در برجک باز را نشانم داد.
کد خبر: ۵۲۹۸۷۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۰۵

نوید شاهد - محمد علی عرفانی در کتاب "روی جاده های رملی" روایت می کند: پشت پاسگاه رفتم. فرمانده در قسمتهای رملی، کنار یکی از گلوله هایی که توی رملها افتاده و عمل نکرده، نشسته بود. دستم را روی شانه اش گذاشتم و کنارش نشستم.
کد خبر: ۵۲۹۸۷۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۰۳

حسین محمدی دوست شهید حمید احدی در کتاب "چشم‌هایش می‌خندید" می‌گوید: گفت: «استعفام رو نوشتم، امّا موافقت نمی‌کنن.» کمی جا خوردم. گفتم: «دیوونه شدی! کار به این خوبی؟» گفت؛ دلم می‌خواد برم سپاه، دوست دارم تو کارای رزمی باشم نه اداری. می‌خوام یه سرباز باشم.
کد خبر: ۵۲۹۸۷۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۰۴

حسین محمدی دوست شهید حمید احدی در کتاب «چشم‌هایش می‌خندید» می‌گوید: آخر سر که می‌خواستیم دُنگ خودمان را حساب کنیم. حمید و ناصر اجازه ندادند دست توی جیب‌مان ببریم. گفتیم: «آخه این‌جوری که نمی‌شه، همیشه شما حساب می‌کنید.»
کد خبر: ۵۲۹۸۶۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۰۲

گزارش تصویری/
از کتاب «بانو و باروت» با حضور استاندار و مسئولین فرهنگی استان رونمایی گردید.
کد خبر: ۵۲۹۸۳۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۰۲

«موقعیت ننه»، حکایت‌های طنز رزمندگان در 8 سال جنگ می باشد که جانباز «رمضانعلی کاوسی» نگارش آن را انجام داده است.
کد خبر: ۵۲۹۸۲۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۰۲

نهم اسفندماه در تالار وحدت
آئین پایانی دومین جشنواره بین‌المللی کتاب ایثار و شهادت با عنوان «سرخ نگاران» نهم اسفندماه 1400 در تالار وحدت برگزار می‌شود.
کد خبر: ۵۲۹۷۷۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۰۱

برگی از خاطرات شهید بهتویی؛
«بعد از اتمام کار، ایشان به آقای علی‌اکبری بی‌سیم زد که چه کاری کردی؟ آیا گوجه‌ها هنوز نرسیده‌اند؟ گوجه‌های ما که تمام شد! و آقای علی‌اکبری پاسخ داد که ماشاء‌الله به این زودی! و آقای بهتویی فرمود: بله حتی تیربار عراقی‌ها را نیز با خود آوردیم ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات همرزم شهید «رجبعلی بهتویی» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۲۹۶۹۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۰۲

کتاب «آن روز صبح»، روایتی از زندگی، سیره و سبک زندگی برادران شهید «محمود و مصطفی زاهدی بیدگلی» است که توسط انتشارات ندای فتح الفتوح در بهمن ماه سال 1400 به چاپ رسید.
کد خبر: ۵۲۹۶۸۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۳۰

برگی از خاطرات دفاع مقدس؛
«یک روز فرماندهان اعلام کردند، آن‌هایی که در کوهنوردی مشکلی دارند و یا به دلیل کهولت سن نمی‌توانند از کوه بالا بروند، از صف بیرون بیایند، سپس گفت با سه شماره به طرف قله کوه بدوید و پایین بیاید ...» ادامه این خاطره را از زبان رزمنده دفاع مقدس «بهرام ایراندوست» در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۲۹۶۸۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۳۰

مراسم چهارمین سالگرد شهادت مدافع حرم سردار شهید «مصطفی زاهدی بیدگلی» همراه با گرامیداشت شهیدان «ماشاالله و محمود زاهدی» و شهید «اصغر پرواره» جمعه ۲۹ بهمن ۱۴۰۰در حرم مطهر باب المراد امامزاده قاسم(ع) برگزار شد. شعر خوانی، روایتگری، مرثیه سرایی و رونمایی کتاب «آن روز صبح» بخشی از زندگی نامه شهیدان «محمود و مصطفی زاهدی» از جمله برنامه های این مراسم بود.
کد خبر: ۵۲۹۶۷۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۳۰