سیری در وصیتنامه شهید حسینی:
شهید «سیدجلیل حسينی» از شهدای دوران دفاع مقدس است که در اسارت به شهادت رسید. او در وصیتنامهاش با تاکید بر وحدت بیان کرده است: «وحدت را که رمز پیروزی است حفظ کنید که اسلام با وحدت مسلمین نیرومند می شود.»
کد خبر: ۵۵۸۲۵۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۱۷
هجدهمین سالگرد عروج ملکوتی شهید «سیدقاسم سامیه زرگر» همراه با یاد و خاطره والدین مرحومش از یکشنبه 9 مهرماه به مدت 5 شب در یزد برگزار میشود.
کد خبر: ۵۵۸۲۲۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۱۰
گفتگوی تصویری با جانباز و آزاده کرمانشاهی«روح اله جاسمی»
«روحالهجاسمی»، میگوید: دوم مهرماه 1359 حمله سراسری دشمن بعثی آغاز شد و ناخودآگاه متوجه شدیم که دشمن به کشور هجوم آورده است. ما را به منطقه دشت ذهاب انتقال دادند. آمادگی جنگ را نداشتیم که در نهایت تعدادی از ما اسیر و تعدادی هم شهید شدند. من به مدت 10 اسیر بعثیها بودم و با سربلندی به ایران بازگشتیم.
کد خبر: ۵۵۸۱۴۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۰۸
روایتی خواندنی از دوران اسارت جانباز و آزاده کرمانشاهی«هوشنگ آزادی»
«هوشنگ آزادی»، میگوید: وقتی به ایران بَرگشتم 18 کیلو وزن کم کرده بودم خانوادهام مرا نمیشناختند تا اینکه توسط نشانه مادرزادی روی دست چپم شناسایی شدم.
کد خبر: ۵۵۸۰۵۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۰۵
دبیر ملی کنگره شهدای غریب اسارت:
دبیر ملی کنگره شهدای غریب اسارت از برگزاری کنگره شهدای اسارت در تیرماه ۱۴۰۳ در کشور خبر داد.
کد خبر: ۵۵۷۹۷۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۰۳
کتاب «تبعیدیها» داستان اسارت پاسدار شجاعی است که به عنوان بسیجی به جبهه میرود و پس از یک نبرد سهمگین، با تنی مجروح و نیمهجان اسیر دشمن بعثی میشود.
کد خبر: ۵۵۷۶۰۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۶/۱۱
خاطرهنگاری جانبازان و آزادگان
«آسمان، آبیتر» مجموعه کلیپهای مصاحبه با والدین شهدا، آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد است. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش میشود. این قسمت از «آسمان، آبیتر» با آزاده و جانباز سرافراز «سید محمد حسینی» به مصاحبه پرداخته است. نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت میکند.
کد خبر: ۵۵۷۰۴۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۱۴
اندر خاطرات اسارت؛
از سال سوم، کتک و اذیت و آزار عمومی تا حد زیادی کم شده بود، ولی در عوضش به بهانههای مختلف هر چند وقت یک بار افرادی را روانه انفرادی میکردند. این بار وارد سلول هایی شدیم که خودمان با دستان خود درست کرده بودیم، نمی دانستیم یک روزی می شود سلول انفرادی خودمان. در ادامه این خاطره خواندنی از «محمد سلطانی» آزاده ایلامی را بخوانید.
کد خبر: ۵۵۶۹۳۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۱۲
گفتگوی تصویری با برادر شهید ترور «نصرالله والایی»
«هوشنگ والایی» میگوید: نصرالله، سرباز نیروی انتظامی بود در حین خدمت دانشکده افسری قبول میشود چند سال آنجا درس خواند، سپس او را به ایرانشهر اعزام میکنند با خیلی از اشرار درگیر شده بود تا اینکه به دست آنها اسیر شد و او را در پاکستان به شهادت رساندند.
کد خبر: ۵۵۶۸۲۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۱۰
خاطرهنگاری جانبازان و آزادگان
«آسمان، آبیتر» مجموعه کلیپهای مصاحبه با والدین شهدا، آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد است. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش میشود. این قسمت از «آسمان، آبیتر» با آزاده و جانباز سرافراز «حسین رضایی» به مصاحبه پرداخته است. این آزاده و جانباز سرافراز چنین روایت میکند: «در دوران اسارت نیروهای عراقی از هرگونه شکنجه کوتاهی نمی کردند و از ما با صندلی داغ، برق و کشیدن ناخن پذیرایی می کردند.» نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت میکند.
کد خبر: ۵۵۶۷۱۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۰۷
اندر خاطرات اسارت؛
با توجه به اینکه در حوزه علمیه آیتالله یثربی کاشان درس میخواندم یکی از برنامههای مفید، کلاسهای آموزش سخنوری بود همین طرح را من در آسایشگاه یک برگزار کردم و از همۀ افراد علاقمند خواستم بیایند برای کلاس آموزش سخنوری ثبت نام کنند. ادامه این خاطره را از آزاده ایلامی محمد سلطانی در ادامه بخوانید.
کد خبر: ۵۵۶۵۱۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۰۴
خاطرهنگاری جانبازان و آزادگان
«آسمان، آبیتر» مجموعه کلیپهای مصاحبه با والدین شهدا، آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد است. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش میشود. این قسمت از «آسمان، آبیتر» با آزاده و جانباز سرافراز «جواد علی عسکری» به مصاحبه پرداخته است. این آزاده و جانباز سرافراز چنین روایت میکند: «هنگامی که مجروح شدم سربازان سودانی برای اینکه از مرگم مطمئن شوند سرم را محکم به زمین میکوبیدند.» نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت میکند.
کد خبر: ۵۵۶۴۹۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۰۴
اندر خاطرات اسارت؛
در دوران اسارت یرای اینکه زیاد وقت بچهها به بطالت نگذرد دور از چشم نگهبانان بعثی آسایشگاه فعالیتهای زیادی از جمله بررسی اخبار تلویزیونی که از گوشه و کنار به گوش میرسید، اجرای مسابقات ورزشی، اطلاعات عمومی، هوش و اعتقادات انجام میشد. در واقع علی رغم محدویتهای زیاد، دوران اسارت هزار پیشهای از فعالیتهای متعددی داشت برای اسرا. در ادامه این خاطره خواندنی از محمد سلطانی آزاده ایلامی را بخوانید.
کد خبر: ۵۵۶۳۹۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۰۲
اندر خاطرات اسارت؛
یکی از ابتکارات بچهها که تا مدتی جذابیت خاصی داشت، نشریۀ مخفیانهای بود که به اندازۀ یک دفترچه جیبی با عنوان«آقا جمال و دوستان» تهیه و به افراد برای مطالعه داده میشد. کاغذ این نشریه از جلد بستههای سیگار و لایههای نازک جلد پاکت پودر لباسشویی تهیه میشد. جهت مطالعه این خاطره خواندنی از آزاده سرافراز «محمد سلطانی» در ادامه منتشر می شود.
کد خبر: ۵۵۶۲۹۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۳۰
خاطرهنگاری جانبازان و آزادگان
«آسمان، آبیتر» مجموعه کلیپهای مصاحبه با والدین شهدا، آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد است. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش میشود. این قسمت از «آسمان، آبیتر» با آزاده و جانباز سرافراز «حسن بمانی» به مصاحبه پرداخته است. این آزاده و جانباز سرافراز چنین روایت میکند: «هنگام ورود به اردوگاه اسارت به ما خوش آمدگویی می کردند و بی هوا چنان سیلی محکمی به ما می زدند که محال بود به زمین نخوریم.» نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت میکند.
کد خبر: ۵۵۶۲۴۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۹
خاطرهنگاری جانبازان و آزادگان
«آسمان، آبیتر» مجموعه کلیپهای مصاحبه با والدین شهدا، آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد است. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش میشود. این قسمت از «آسمان، آبیتر» با آزاده و جانباز سرافراز «محسن زارع زاده» به مصاحبه پرداخته است. این آزاده و جانباز سرافراز چنین روایت میکند: «پس از زخمی شدن اسیر شدم و مرا به اورژانس بردند. پزشک شیعه عراقی از دیدن من خوشحال شد و مرا مداوا کرد.» نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت میکند.
کد خبر: ۵۵۵۸۵۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۲
خاطرهنگاری جانبازان و آزادگان
«آسمان، آبیتر» مجموعه کلیپهای مصاحبه با والدین شهدا، آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد است. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش میشود. این قسمت از «آسمان، آبیتر» با آزاده و جانباز سرافراز «بمانعلی جعفری ندوشن» به مصاحبه پرداخته است. این آزاده و جانباز سرافراز چنین روایت میکند: «بعثیها تا آخرین لحظات اسارت به اسرای ایرانی ظلم کردند، حتی در روز آخر که به سمت مرز ایران میآمدیم، به ما آب هم ندادند.» نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت میکند.
کد خبر: ۵۵۵۸۳۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۱
خاطرهنگاری جانبازان و آزادگان
«آسمان، آبیتر» مجموعه کلیپهای مصاحبه با والدین شهدا، آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد است. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش میشود. این قسمت از «آسمان، آبیتر» با آزاده و جانباز سرافراز «عبدالرسول میرفلاح» به مصاحبه پرداخته است. این آزاده و جانباز سرافراز چنین روایت میکند: «لحظه بازگشت از اسارت به کشور به زمین افتادیم و خاک میهن را می بوسیدیم و اشک شوق بر روی صورتمان جاری شد.» نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت میکند.
کد خبر: ۵۵۵۵۵۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۱۷
خاطرهنگاری جانبازان و آزادگان
«آسمان، آبیتر» مجموعه کلیپهای مصاحبه با والدین شهدا، آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد است. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش میشود. این قسمت از «آسمان، آبیتر» با آزاده و جانباز سرافراز «علی شاطری» به مصاحبه پرداخته است. این آزاده و جانباز سرافراز چنین روایت میکند: «لحظه بازگشت از اسارت به کشور به زمین افتادیم و خاک میهن را بوسیدیم و شیرینترین لحظه زندگیام رقم خورد.» نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت میکند.
کد خبر: ۵۵۵۳۶۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۱۳
اندر خاطرات اسارت؛
فصل زمستان بود و محوطه بیرون گِلی و شل شده بود و در اوقات هواخوری ناچار بودیم با کفشهای گِلی برگردیم داخل آسایشگاه. یکی از بعثی ها به نام حسین بسیار بدپیله و به نوعی دچار سادیسم بود. مدتی عادت کرده بود بعداز ظهرها که اکثر بچهها در حال استراحت و خواب بودند و آسایشگاه ساکت بود، میآمد پشت پنجره یکی از آسایشگاهها و به بهانه اینکه افرادی دارند با هم حرف میزنند همه یا تعدادی از افراد را بلند میکرد و دستور میداد کفشهای گِلی را بکنند توی دهنشان و نگه دارند.
کد خبر: ۵۵۵۳۵۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۱۲